شخصیت‌شناسی | غرور و عدم تزکیه نفس، عامل اصلی انحراف مهدی هاشمی

 

سید مهدی هاشمی ضمن اعتراف به غرور و عدم تزکیه و تهذیب نفس خود، می‌گوید: متأسفانه غرور نفسانی مرا از عَرضه کردن خویش بر اساتید اخلاق و شخصیت‌های مورد قبول خودم بازداشت و رُسوبات چنان رشد کرد که زیر پوشش همان فعالیت‌های به ظاهر اسلامی و اِبرام گناهان بزرگتر و اشتباهات سنگین‌تری انداخت و بلغ ما بلغ!

گفت‌وگو | رویکرد حقوق بشری به فقه خطرناک است و آن را از ذات خود تهی می کند

 

 

جریان های موجود در حوزه علمیه را می‌توان به سه جریان متجمد، متجدد و مجدد، تقسیم کرد. جریان متجمد، جریانی است که دنباله روی سلف بوده و از میراث سلف، تجاوز نمی کند. جریان های متجدد، مروج و دنباله روی نظامات و فرآورده های غربی و مدرنیته هستند. جریان مجدد هم به جریان فکری اطلاق می شود که تحول و پیشرفت رو به جلو را بر اساس آموزه های اصیل دینی دنبال می کند.

گفت‌وگو | جریان‌های مخالف عرفان در حوزه

 

عرفان یک دانش و قابل نقد است. باید به موضوع عرفان به عنوان یک نظریه و دانشی که ممکن است مصادیق درست و مصادیق نادرست داشته باشد، نگاه علمی داشته باشیم. جریان‌هایی در حوزه علمیه قم و حوزه علمیه مشهد هستند که در نقد بزرگان و شخصیت‌های علمی و دینی تندروی می‌کنند تا جایی‌که به یک مرجع تقلید هم رحم نمی‌کنند و حکم تکفیر برایش صادر می‌کنند.

کلام ولایت | از روحانی و اهل محراب می‌‏ترسند؛ برای اینکه مروج اسلام است، چون از اسلام می‏‌ترسند

 

«اسلام را به مردم معرفى کنید تا نسل جوان تصور نکند که آخوندها در گوشه‌ی نجف یا قم دارند احکام حیض و نفاس می‌خوانند و کارى به سیاست ندارند. اینکه می‌گویند باید دیانت از سیاست جدا باشد و علماى اسلام در امور اجتماعى و سیاسى دخالت نکنند را استعمارگران گفته و شایع کرده‌‏اند. مگر زمان پیغمبر اکرم (ص) سیاست از دیانت جدا بود؟ مگر در آن دوره عده‌‏اى روحانى بودند و عده‌ی دیگر سیاست‌مدار و زمامدار؟»

جریان‌ غیرانقلابی | روشنفکرهای حقیر

در میان جمعی از روشن‌فکران غرب‌زده‌ که تنها راه توسعه و پیشرفت را در تقلید کامل و بی چون و چرا از روش‌ها و سبک زندگی جوامع غربی می‌دانند معدود افراد منتسب به روحانیت نیز مشاهده می‌شود که خوشبین به الگوی تمدنی غرب برای توسعه و پیشرفت جوامع اسلامی هستند. جریانی که از گذشته تا به امروز دنبال الگو گرفتن از آرایه‌های پنهان و آشکار تمدنی غرب برای توسعه است.

گفت‌وگو | مروری بر سیر تبلیغ از دوره پهلوی تا عصر انقلاب اسلامی

دفتر تبلیغات ابتدا یک ارگان انقلابی بود؛ اما آرام آرام به ارگانی با رنگ روشنفکری تبدیل شد که از هدف اصلی خود بازماند اما امروز این وضعیت را ندارد و تغییراتی به وجود آمده لیکن هنوز رسوباتی از آن تفکرات باقی مانده که تا کاملاً جمع نشود کار به درستی انجام نخواهد شد.

گفت‌وگو | نواندیشان کج‌اندیش، تبعیت کنندگان از شیطانند!

یکی از بزرگترین آسیب‌هایی که همواره حرکت اصیل دینی را مورد تهدید خویش قرار داده است، گرایشات و تمایلات به انفعال از غرب بوده است. مسلما وقتی این غرب‌پرستی با عناوینی جذاب، مانند روشنفکری و نواندیشی قرین می‌گردد، آسیب و خطر بزرگتری را به همراه دارد. در این مقاله قصد داریم تا با مصاحبه‌ای پیرامون نواندیشی مذموم دینی با استاد صبوری، ویژگی‌های این نوع از روشنفکری را تبیین نموده و خطرات آن را بیان نماییم. استاد صبوری از جمله پژوهشگران جوان حوزه هستند که چندین سال به عنوان مدرس سطوح عالی مشغول به تدریس بوده‌اند؛ کتابهای «الأصول فی الفقه، تطبیق القواعد و احکام غیبت و دروغ» تاکنون از ایشان به چاپ رسیده است. وی علاوه بر «قواعد فقه حکومتی»، «حلقات» شهید صدر را نیز تدریس میکند. اخیرا ایشان در زمینه فقه نظام ورود بسیار جدی داشته‌اند و از طرف آیت الله اعرافی به دبیری شورای سیاست گذاری فقه معاصر منصوب شده‌اند. در ادامه توجه شما مخاطبین عزیز را به متن مصاحبه جلب می‌کنیم:

شخصیت‌شناسی | مقابله با نفوذ بیگانگان از ویژگی‌های مهم شهید مدرس بود

 

شهید مدرس در مجلس شورای ملی با هر گونه خودکامگی، استبداد، قانون‌شکنی و نفوذ بیگانگان مخالفت و مبارزه می‌کرد، نطق‌های او درباره مسائل و موضوع‌های دینی، سیاسی، اقتصادی، حقوقی و قضائی، بیانگر کثرت معلومات، هوش و ذکاوت، بینش قوی و تیزبینی سیاسی او است.

معرفی کتاب | نهضت روحانیون ایران

 

مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین علی دوانی، مؤلف کتاب معتقد بود «نهضت روحانیت از مشروطه تاکنون گسستگی نداشته است»، چنین باوری او را ترغیب به ثبت این نهضت در تاریخ معاصر ایران کرد، او با جمع‌آوری اسناد، اعلامیه‌ها، نوارهای سخنرانی، عکس‌ها و دیگر مدارک ارزشمند، هدف خود را دنبال کرد و بعدها کتابش را با نام «نهضت روحانیون ایران» منتشر نمود.

گزارش ویژه | لیبرالیسم و ورود آن به ایران

 

لیبرالیسم جهان‏بینىِ اجتماعى، سیاسى و اقتصادى است که در قرون هفده و هجده میلادى در غرب پدید آمد. این مکتب صورتى از اندیشه دموکراسى است که به لحاظ حقوقى و اجتماعى به نوعى فردگرایى معتقد است.