-
پنجشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۹، ۰۲:۰۱ ق.ظ
فتحی، راهبان قدیمی قطار در روزهای پایانی زندگی اش، برای جبران اتفاقات گذشته به روستای زادگاه خود باز میگردد. او درصدد استشهادی برای خداست تا آسوده بمیرد.
داستان فیلم استشهادی برای خدا
فتحی (جمشید هاشم پور) پس از 20 سال به روستای خود بازگشته تا از مردم و همسرش حلالیت بطلبد.20 سال پیش نرگس همسر فتحی به دلیل ریزش بهمن، به اجبار چند روزی را در کوهستان همراه با دو سرباز سپری کرده و این موضوع باعث شده تا اهالی روستا تهمتهای ناروایی به او نسبت دهند. فتحی که تحمل تهمتزنیهای مردم را نداشت, پس از به آتش کشیدن مزارع روستائیان همسر خود را ترک کرده و از روستا میرود. اکنون پس از این مدت طولانی و در حالی که نشانههای مرگ را لمس کرده به روستا باز میگردد تا از مردم و نرگس حلالیت بطلبد.
شیخ علی محمد (محسن تنابنده) روحانی و رحمت (احمد مهرانفر ) گورکن روستا به او خبر میدهند که نرگس سالهاست در بالاترین نقطه کوه، جایی که کمتر انسانی تاب و توان رفتن به آنجا را دارد، به تنهایی زندگی میکند. فتحی از آنها میخواهد تا او را برای یافتن همسرش و همچنین حلالیت طلبیدن از اهالی روستا کمک کنند. شیخ علی محمد تلاش فراوانی میکند تا مردم را راضی سازد که از گناه او درگذرند. اما اغلب مردم رضایت خود را منوط به بخشش نرگس میکنند.
به اصرار فتحی، شیخ علی محمد و رحمت همراه با بهیار روستا او را در سفری اودیسهوار همراهی میکنند تا نرگس را بیابند. در نهایت و با تحمل مشقتهای فراوان، فتحی به قله کوه و کلبه نرگس میرسد. اما فتحی روی دیدار با نرگس را ندارد و پس از طواف به دور خانه او از سرما جان میسپارد. در پایان نرگس بر بالای جسد فتحی حاضر شده و با انگشت زدن بر روی کفنش، او را می بخشد.
فیلمنامه " استشهادی برای خدا"
فیلمنامه " استشهادی برای خدا" بر اساس طرحی از محمود آیدن و توسط علیرضا امینی و محسن تنابنده نگاشته شده است. آیدن را به عنوان متخصص ارائه ایدههای ساده و چند خطی میشناسیم که معمولا به فیلمهایی قابل تامل اما ضد قصه منجر شدهاند. از این منظر "استشهادی برای خدا" را میتوان در رده فیلمهایی قرار داد که چندان روی فیلمنامه و شیوههای کلاسیک روایتی تکیه نمیکنند و در روند گسترش پیرنگ روایتی فیلم، چندان وابسته به زیر و بمهای دراماتیک نیستند. در این گونه فیلمها شکلگیری موقعیتهای خاص در لحظه، شخصیتپردازی و عوامل حاشیهای چون موسیقی متن، فضاسازی و تدوین است که به موتور محرکه و پیش برنده روایت تبدیل میشود. در واقع به صراحت میتوان گفت که "استشهادی برای خدا" فیلمِ فیلمنامه نیست و میتوان آن را فیلمی مبتنی بر موقعیتهای ویژه روایتی ارزیابی کرد.
جانمایه فیلم
جانمایه فیلم "استشهادی برای خدا" بر پایه روایتی مشهور بنا نهاده شده که بر اساس آن، اگر چهل مومن بر خوبی فردی گواهی دهند، او پس از مرگ رستگار خواهد شد. این ایده ساده و روشن تنها با قرار گرفتن در فضای خاص فیلم است که به نتیجهای مطلوب میرسد. برف و سرما در این فیلم، حکم عنصری دراماتیک را پیدا کرده و نه تنها برخی خلاء های درام فیلمنامه را پوشش میدهند، که با فضاسازی ویژه خود بار روایت را به پیش میبرند.
در واقع شخصیتهای فیلم به ویژه فتحی به عنوان محور اصلی داستان با قرار گرفتن در شرایطی دشوار و جانکاه، هم به اصل خود نزدیکتر میشوند و هم با ریاضتی که میکشند به سوی تطهیر و پالوده شدن از ناپاکیها رهسپار میشوند. موضوع اصلی حلالیت طلبیدن هم که به عنوان جوهر اصلی روایت مطرح میشود با قرارگیری در فضای سرد و برفی روستا و کوهستان است که مفهومی روشن مییابد. این ریاضتکشی به پاکی از گناهان و در نهایت به رستگاری شخصیت فتحی و حتی همراهان نیمه راه او میانجامد...
ادامه دارد ...
منبع: ماهنامه فیلم نگار-شماره ۸۷- دی ماه