-
شنبه, ۲ فروردين ۱۳۹۹، ۰۱:۳۷ ب.ظ
اشاره: چالشها و آسیبهای تبلیغ، سازمانهای موازی در امر تبلیغ و عدم اتخاذ رویکرد تخصصی در آن امروز تبلیغ دینی را در کشور به سمتوسویی کشانده که اثرگذاری آن با شک و ابهام بسیاری همراه است و علاوه بر این ارزیابی دقیقی هم از نتایج تبلیغ در سراسر کشور وجود ندارد، این ضعف و آسیب در عرصه تبلیغ روی کار آمدن گروههای جهادی تبلیغی را به همراه داشته که خود این مسأله هم گاهی با چالشهایی همراه شده است، در این رابطه پژوهشگر پایگاه تخصصی جریانشناسی اسباط گفتوگویی با حجتالاسلام سید محمد مطلبیپور، مدیر مؤسسه تبلیغی جهادی میقات ترتیب داده است.
شما وجود یک سیستم واحد در عرصه تبلیغ را چقدر ضروری میدانید؟
از کلماتی مانند سیستم، واحد و یکپارچه می توان برداشت های مختلفی صورت بگیرد و معمولا هم بدترین نوع برداشت اتفاق میافتد، برای نمونه از کلمه سیستم یکپارچه به سرعت یک مدیریت واحد و مدیریت بسته و بسیط ، فرماندهی و فرمانبردار به ذهن متبادر میشود که قطعاً این سیستم مورد تأیید نیست؛ اما اگر سیستم یکپارچه با این مفهوم که بعد از نیازسنجی، بسترسازی و افراد در جهتهای مختلف سازماندهی بشوند، معنی شود، می توان آن را یک ضرورت دانست و نقطه مقابل موازیکاری همین سیستم یکپارچه است. در مقابل اگر در یک سیستم مدل بسته اتفاق بیفتد و همه افراد ملزم شوند در یک مدل طراحی شده حرکت کنند خلاقیت اتفاق نمیافتد.
در عمده اقدامات در کشور اول فعالیتی اتفاق میافتد و بعد ساختار برای آن تعریف می شود. یعنی همیشه ساختارها پشت فعالیتها وحوزههای فکری افراد درجامعه میدوند، برای نمونه اول حرکتهای جهادی درکف جامعه ایجاد شده و بعد سازمان بسیج سازندگی در نتیجه آن تشکیل شد.
ساختارها همیشه نسبت به عناصر خودجوش عقباند و اگر بخواهیم افراد را به یک ساختاری که حرکتش حرکت سنگین و ثقیلی است محدود کنیم طبیعتاً راه رشد را بستهایم.
بهترین راهکار به نظر شما چیست؟
خلاقیت، استقلال، هویت و دوندگی را نباید از کار بندازیم، در نظامهای موفق دنیاظرفیتهای خودجوش برای پیشبرد اهداف خود استفاده میکنند.حتی در حوزه طرح و اندیشه، طرحهای خود را به دید عموم میرسانند و طرحها و اندیشههای نو و کارآمد بیرونی را خریداری میکنند و میدانند که ظرفیتهای بیرونی بیشتر از ظرفیتهای خودشان و استفاده نکردن از آن به معنی بستن راه رشد خود مجموعه است.
امروز در کشور ما هم برای طراحی یک پوستر فراخوان عمومی صادر میشود، چرا که امروز همه میدانند گستردگی یک اندیشه را نمیتوان در یک نظام جمع کرد و باید از کمیتههای مشورتی به صورت هیئت علمیهای مجازی استفاده کرد، قطعاً وجود یک سیستم یکپارچه لازم است؛ اما به شرط نبستن حوزههای رشد فردی.
عملکرد طلاب در فعالیتهای جمعی و اجتماعی را چگونه ارزیابی میکنید؟
در همان سالهای اول ورود به حوزه همه اساتید تأکید دارند که موفق بودن در این عرصه با تدریس است. ما تدریس را که رشد انبیاست به یک منفعت شخصی تنزل میدهیم، در ضمیر ناخودآگاه طلبه منفعت فردی به منفعت جمعی سیطره پیدا میکند و یک کار فردی را تشویق و ترویج میکنیم. وقتی نظام سازی وجود ندارد دو طلبه کار واحدی را میخواهند انجام بدهند و طبیعی است که بین آنها اختلاف پیش میآید چرا که نگاه جبههای وجود ندارد و باز این مسأله به عدم سیاستگذاری کلان در نظام حوزه باز میگردد. اگر مشاهده میکنیم که طلبهها راضی نمیشوند با هم کار جمعی انجام بدهند به این خاطر است که همه را هدایت کردهایم که در یک حوزه ورود پیدا کنند.
در همه مجموعهها هم همینطور است، اگر در فوتبال هم همه ۱۱نفر را دفاع بگذاریم کسی گل نخواهد زد و اختلاف پیش میآید.
ریشه اصلی این موضوع اول در عدم کار جمعی در نظام فکری حاکم و تربیت طلبهها حتی در عرصه تبلیغ و دوم، در عرصه تقسیم کار می توان دید.تقسیم کار در عرصه ساختار و محتوا صورت نگرفته است، اگر چه کار گروهی به طور کلی در بین ایرانیان ضعیف است چرا که نظام تربیتی ما مطابق با این موضوع استوار نشده است نظام تربیتی طلاب هم همانند سایر حوزه ها بدین گونه است.
وضعیت کشور امروز در زمینه نخبگان تبلیغی به چه صورت است و آیا نخبگان تبلیغی ما ظرفیت و توانایی در صدر بودن را دارند؟
بین تعریفی که ما از نخبه میکنیم یعنی نگاه ساختاری و سازمانی با تعریفی که مردم دارند تفاوت وجود دارد، در برخی موارد ما خواستیم این برچسب نخبگی را به زور به کسی بچسبانیم، شاید با استفاده از ابزارها بتوانیم ده نفر را رسانهای کنیم اما این ده نفر را نمیتوانیم درچشم مردم یکسان کنیم.
مطالبات مردم مطالبات حقیقی اصیل بجایی است و مخاطب جنس خود را میشناسد. برای نخبه ویژگیهایی را تعریف کردهایم که یا برای مردم اهمیتی ندارد و یا حتی ضد نظر مردم است.
استفاده از ابزارهایی رسانه ای در فضای تبلیغی در کشور ما چه اشکالی دارد؟ چرا که ما نتوانسته ایم مانند برخی کشیش ها ۷۰ هزار نفر را در یک سالن جمع کنیم که با علاقه برای گوش دادن یک سخنرانی ۳ساعته جمع شوند، ما چه چیزی را نداشتهایم که نتوانستیم به این هدف برسیم؟
هر چیزی را که به عنوان رسانه از آن یاد بکنیم برای بزرگ کردن یک سوژه لازم است اما کافی نیست، ما درکشور منبرهایی ۷۰هزار نفره را داریم و مصداق آن جمع شدن مردم در روز عاشوراست، ما میتوانیم مردم را جمع کنیم؛ اما عواملش آن چیزی که ما میخواستیم و عواملش مدیریت شده نبوده، برای مثال همین سخنران در یک روز دیگر این تعداد مخاطب نخواهد داشت.
اما مقایسه آن با کشیش مسیحی هم غلط است، در غرب نبود معنویت موج میزند، مثل اینکه در یک بیابانی یک گوشهای سایه باشد همه در آن تجمع میکنند؛ اما در کشور ما قطب های بسیار زیادی از معنویت وجود دارد و این باعث عدم تمرکز میشود، ظرفیت کشور ما در حوزه مبلغان و مخاطبان یک ظرفیت بینظیر است؛ اما این هدفگذاری برای عامل موفقیت غلط است و جمعیت نمیتواند صرفاً به عنوان عامل موفقیت لحاظ شود.
ابزارهای رسانهای میتوانند در تبلیغ کمک کننده باشند؟
ابزار رسانه مانند همه ابزارهای دیگر اگر قرار باشد جای افراد را بگیرد بر اساس مبنا اشتباه و اگر قرار باشد کمک بکند که آن فرد مطالبش را منتقل کند مفید است، در بسیاری از موارد فضای مجازی جای فضای حقیقی را گرفته که این آسیب برزگی است. فضای مجازی نمیتواند حقیقت جامعه باشد.
شیوههای نوین تبلیغی الزام آور اند؛ اما جایگزین افراد نباید باشد.
فضای مجازی گستردگی زیادی میآورد؛ اما نسبت تاثیرش بسیار کمتر است. اثر پیامی که در یک کانال مجازی برای هزار نفر گذاشته میشود با پیامی که روی منبر گفته میشود یکسان نیست.
آیا طلبهها در زمینه فضای مجازی منفعل نبودهاند؟
طلبهها را باید به چند دسته تقسیم کنیم، ما بدنهای از طلاب داریم و ساختاری از طلاب، عموم طلبهها در فضای مجازی هم اثرگذار نیستند و تأثیر پذیرند، اما طلبه هایی که در فضای حقیقی تاثیرگذار بودهاند در فضای مجازی هم توانستهاند اثرگذار باشند، طلبههای فعال در همه عرصهها فعالند.
افق دید شما در خصوص وضعیت تبلیغی کشور چیست؟
رهبر معظم انقلاب در سال ۸۶ فرمودند که حوزه اگر به همین منوال بخواهد ادامه دهد اگر نمیرد به انزوا کشیده خواهد شد، یکی از ابعاد و جوارح حوزه هم همین نظام تبلیغی است.
گروههای اقماری به همین دلیل تشکیل میشود که حوزه رسالت خود را به درستی انجام نداده است، گروههای خودجوش برای جبران ضعفها و نواقص تشکیل میشوند، رویگردانی از نظام های تبلیغی بسیار جدی است اگر نظام تبلیغی حوزه بخواهد با همین روال ادامه بدهد در مسابقه موجودیت خود بازنده است و می توانیم پیش بینی کنیم که در سال های آینده فلان نظام تبلیغی اعزام مبلغ وجود نخواهد داشت، اینده نظامهای تبلیغی موجود هم همان اینده حوزه است که اگر تکان نخورند اگر نمیرند به انزوا کشیده خواهند شد.
پایان.