گزارش ویژه | حمایت مراجع و عالمان طراز اول حوزه‌ی نجف و مشهد از نهضت عالمان قم

حوزه‌ی نجف از قدیمی‌ترین حوزه‌های علمیه‌ی شیعه است که به دلیل بارگاه با عظمت امام علی(ع) در نجف و قدمت حوزه علمیه‌ی آن برای شیعیان در طول تاریخ همیشه از قداست برخوردار بوده است. خصوصا اینکه حوزه‌ی علمیه‌ی نجف همواره مرکز رهبری و مرجعیت تشیع بوده و تنها بعد از آیت الله بروجردی این مرکزیت به قم منتقل شد. شاه نیز بعد از آیت الله بروجردی تلاش کرد تا مرجعیت شیعه را به نجف منتقل کند؛ لذا تلگراف تسلیت فوت آیت الله بروجردی را خدمت آیت الله حکیم مخابره کرد. بنابراین اظهارنظر آیت الله حکیم می‌توانست برای رژیم مهم تلقی گردد.

 

تحرک مراجع حوزه­‌ی نجف در مورد لایحه‌ی انجمن‌های ایالتی

آیت الله حکیم در مورد لایحه‌ی انجمن‌های ایالتی عکس العمل نشان داد و طی یک تلگراف به آیت الله بهبهانی اعلام کرد که «به اولیاء امور ابلاغ کنید از تصویب این گونه قوانین کافره که برخلاف قوانین مقدسه‌ی اسلام و مذهب حقه‌ی جعفری است جلوگیری نمایند».

آیت الله خویی نیز با ارسال تلگرافی به شاه متذکر شد که «صدور بعضی از قوانین که تقلید بیگانگان در آن‌ها آشکار و مخالف قوانین اسلامی و قانون اساسی می‌باشد از نظر اکثریت قریب به اتفاق ملت ایران فاقد ارزش است».
غیر از مراجع نجف عالمان طراز اول حوزه‌ی نجف نیز با اعلامیه‌ای که به امضای شش نفر از بزرگان و مدرسان رسیده بود، نهضت عالمان قم را مورد حمایت قرار داده و اعلام کردند:

«اینک حوزه‌ی علمیه‌ی نجف اشرف با انتشار عین اعلامیه‌ی حضرات حجج اسلام و آیات عظام حوزه‌ی مقدسه‌ی قم عاجلا تقاضای کمک اهل دین، خاصه طبقه‌ی روحانیون را در الغای تصویب نامه و تأیید مقاصد عالیه‌ی پیشوایان و بزرگان دین که هدفی جز صلاح مردم و مملکت و حفظ قوانین مقدسه‌ی اسلام ندارند. می‌نماید

 

واکنش حوزه ی علمیه ی مشهد

حوزه‌ی علمیه‌ی مشهد نیز به دلیل مجاورت با بارگاه ملکوتی امام هشتم و رفت و آمد شیعیان همیشه مرکز خبر بوده است. سابقه‌ی قیام مسجد گوهرشاد در مقابل رضاشاه و به شهادت رساندن قیام‌­گران، همیشه لکه‌ی ننگی بر دامان سلسله‌ی پهلوی و موجب شرمساری این خاندان بود. به این جهات فعالیت این حوزه بسیار با اهمیت تلقی می‌گردید.

حضور و آیت الله قمی، فرزند آقاحسین قمی، مرجع شجاع و رهبر تبعیدی قیام در مقابل رضاشاه، حوزه‌ی مشهد را نزد سیاسیون مذهبی و مردم متدین مهم جلوه می‌داد.

با همه‌ی این توصیف‌ها با انتشار خبر تصویب لایحه‌ی انجمن‌های ایالتی و ولایتی حوزه ی مشهد ابتدا از خود واکنشی نشان نداد. شاید علت تجربه‌ی تلخی بود که حوزه‌ی علمیه‌ی مشهد از قیام ناهماهنگ با سایر حوزه‌ها در مقابل بدعت‌های رضاشاه از خود بروز داد؛ لذا در حوزه‌ی مشهد ابتدای ماجرای لایحه‌ی انجمن‌ها «کمتر جنب و جوشی به چشم می‌خورد، فقط به خواندن و نصب اعلامیه‌های مراجع قم، تهران و نجف اشرف در مدرسه‌ی نواب و بعضی مدارس دیگر و مساجد و استماع و گوش دادن به نوارهای سخنرانی بسنده می‌شد
اما وضعیت سکوت دوام نیاورد. طلاب جوان به تکاپو افتادند و با اجتماع در مدرسه‌ی نواب به سوی منازل آقامیرزا احمد کفایی و آیت الله میرزا حسین سبزواری راهپیمایی کردند؛ اما راهپیمایی طلاب مورد بی اعتنایی این آقایان قرار گرفت. فردا نیز طلاب حوزه‌ی مشهد دست به یک راهپیمایی زدند و این بار به منزل آیت الله سیدمحمدهادی میلانی و آیت الله سید حسن قمی رفتند. حجت الاسلام سید عبدالکریم هاشمی نژاد از طرف طلاب سخنرانی پرشوری را ایراد کرد و آیت الله میلانی و قمی، طلاب را مورد تشویق قرار دادند.
علمای مشهد، آیت الله فقیه سبزواری، حاج آقا حسن قمی و میرزا احمد کفایی در منزل آیت الله میلانی تشکیل جلسه دادند و استاندار خراسان آقای سید جلال الدین طهرانی را احضار کردند و مخالفت خود را نسبت به لایحه اعلام نمودند. آیت الله قمی استاندار را تهدید کرد که مردم را برای تحصن در مسجد گوهرشاد دعوت می‌کند. سید جلال الدین متعهد شد تا نارضایتی علمای مشهد را به شاه ابلاغ کند.
با رسیدن اخبار نهضت از قم، مجامع مذهبی مشهد نیز از خود عکس العمل نشان دادند. کانون نشر حقایق اسلامی، انجمن تبلیغات اسلامی، انجمن اسلامی دانشجویان، جامعه ی تعلیمات اسلامی و انجمن تعلیمات اسلامی، با ارسال نامه ای ضمن اعلام تبعیت از مراجع، از آیت الله میلانی خواستند تا نارضایتی مجامع دینی مشهد را به «اولیاء امور ابلاغ و لغو تصویب نامه را جداَ از دولت بخواهند.» هم چنین بازرگانان و اصناف مشهد نیز طی طوماری از آیت الله میلانی خواستند تا از دولت «لغو لایحه» را بخواهد.

منبع: «سه سال ستیز مرجعیت شیعه» نویسنده روح الله حسینیان

 

حوزه‌شناسی | جریان‌های کلامی در حوزه اصفهان

مهم­ترین تحول در علم کلام عقل­‌گرای امامیه در حله گرایش آن به استفاده از ادبیات فلسفی مشاء است که با حضور دو شخصیت بزرگ شیعی، یعنی خواجه نصیر الدین طوسی و علی بن میثم بحرانی گره خورده است.

 

کلام نص­‌گرا و عقل­‌گرا

کلام امامیه در طی سده‌­های گذشته تحولاتی را پشت سر گذاشته و جریان‌­هایی را در خود پرورانده است. به طور اجمال می‌توان به دو جریان کلام نص­‌گرا و عقل­‌گرا در امامیه اشاره کرد. تقابل بین این دو جریان را می‌­توان در دو مدرسه قم و بغداد مشاهده کرد. مدرسه قم از دیرباز مرکز تولید و نشر معارف حدیثی امامیه بود و این مهم در سده سوم و چهارم با ظهور شخصیت‌­هایی مانند أحمدبن محمد بن عیسی، ابراهیم بن هاشم، سعد بن عبدالله اشعری و محمد بن ولید و محمد بن یعقوب کلینی و شیخ صدوق به اوج خود رسید.

بغداد نیز به عنوان پایتخت جهان اسلام از آغاز تأسیس از سوی دانشمندان شیعه مورد توجه قرار گرفت و با مهاجرت شمار قابل توجهی از شیعیان به این شهر به تدریج به یکی از پایگاه‌های رسمی امامیه تبدیل شد. اما رونق دانش­‌های شیعی و به ویژه توسعه علم کلام در این دیار را تا اندازه زیادی باید مرهون شکل­‌گیری دولت آل بویه در ایران و گسترش دامنه آن تا بغداد دانست.

 در این دوره تاریخی که به طور عمده به اواخر قرن چهارم هجری و نیمه نخست قرن پنجم باز می‌­گردد، دانش کلام شیعه به دست شخصیت­‌های نامداری مانند شیخ مفید (۴۱۳ق) و سید مرتضی (م ۴۳۶ق) و شاگردان آن دو به ویژه شیخ طوسی (م ۴۶۰ ق) به یک منظومه معرفتی جامع و روزآمد دست یافت که پیش از آن تا بدین پایه سابقه نداشت.

کلام عقل‌گرا

هرچند جریان کلام عقل­‌گرا قدرت بیشتری پیدا کرد و کلام رسمی امامیه را نمایندگی کرد، ولی جریان حدیث­‌گرا نیز به شکل محدودی در بین امامیه ادامه یافت؛ برای مثال می­‌توان ادعا کرد که این از جریان کلامی هر دو در ری نیز ادامه پیدا کردند. در ری شخصیت­‌هایی مانند قطب ­الدین اوندی (۵۷۳) و ابن شهر آشوب (۵۸۸) از جریان کلام حدیث‌گرا به شمار می‌روند و شخصیت­‌هایی مانند سدید الدین حمصی ( اوائل سده هفتم)، مقری نیشابوری (قرن ششم)، مفید نیشابوری طبرسی صاحب مجمع ­البیان (۵۴۸) و ابو الفتوح رازی (اوایل سده ششم) اشاره کرد.

پس از ری در حله نیز این دو جریان به حضور خود ادامه می‌­دهند. هر چند حله از ابتدا حضور فقهای امامیه بوده است؛ ولی پس از مدتی به دلایل مختلفی از بزرگان کلام امام می‌­شود که در این شهر حضور پیدا کرده و به تعلیم کلام بپردازند. سدید الدین حمصی رازی نقل می­‌کند در هنگام مراجعت از مکه به درخواست برخی از علمای حله در آن­جا به تدریس علم کلام پرداخته و کتاب المنقذ من التقلید و المرشد الى التوحید یا همان التعلیق العراقی را برای گروهی از جویندگان این علم املاء کرده است. پس از او متکلمان بزرگی همچون سدید الدین ابن وشاح حلی که استاد کلام محقق حلی (م ۶۷۶ق) و سید بن طاوس (م ۶۶۴ق) بود و یا مفید الدین محمد بن جهیم اسدی (م ۶۸۰ق) و پدر علامه حلی، یعنی یوسف بن مطهر حلی که هر دو از معاصران محقق حلی بودند، و محقق حلی آن دو را به خواجه طوسی در اولین زیارتش از حله به عنوان «اعلمهم بالأصولین» معرفی کرده است، در حله پا به میدان کلام گذاشتند.

تحول علم کلام عقل‌گرا

مهم­ترین تحول در علم کلام عقل‌­گرای امامیه در حله گرایش آن به استفاده از ادبیات فلسفی مشاء است که با حضور دو شخصیت بزرگ شیعی، یعنی خواجه نصیر الدین طوسی و علی بن میثم بحرانی گره خورده است. طوسی با نگارش کتاب تجرید العقاید و بحرانی با کتاب قواعد المرام در حقیقت چارچوب کلام متأخر امامیه را بنیان نهادند. البته این علامه حلی (م ۷۲۶ق) بود که با شاگردی نزد هر این دو به شرح و بسط اندیشه‌های آنان پرداخت و با قدرت و نفوذ فقهی و سیاسی خود این مکتب فکری را بر محافل علمی شیعه مسلط ساخت...

ادامه دارد ...

منبع: جریان‌های فکری حوزه علمیه اصفهان- محمدجعفر رضایی

 

 

گفتگو | هیچ جریانی در لبنان با جمهوری اسلامی ایران زاویه ندارد!

 

در طول تاریخ حوزه‌های علمیه عهده‌دار پاسداری از فرهنگ و اندیشه شیعه بودند.  آشنایی با حوزه‌های علمیه شیعه در لبنان بسیار حائز اهمیت است، زیرا این حوزه بعد از دو حوزۀ مهم نجف و قم، از پیشینه و اهمیت زیادی برخوردار است.

تاریخ علما | تشیع زیربنای نهضت­‌های مردمی

رایج‌­ترین شیعه­‌ی مذهب تشیع در ایران است، محمد منتظر امام دوازدهم را که در سال ۷۸5 میلادی غایب شده بود، مهدی می‌­خواندند. شیعیان امامیه معتقد بودند که حضرت امام مهدی زنده است و پنهان گشته ولی دیر یا زود ظهور خواهد کرد و تجددی در دین پدید خواهد آورد.

حوزه شناسی | گرایش های مختلف فکری در اصفهان

 

 

فقه یکی دیگر از گرایش­‌های فعال در حوزه علمیه اصفهان از ابتدای تشکیل آن بوده است. در توصیف این جریان ابتدا به طور مختصر به مکاتب مختلف فقهی مطرح در عصر صفویه و سپس به درگیری اخباریان و اصولیان در این حوزه خواهیم پرداخت.

گفت‌وگو | زمانی در تاریخ لبنان، شیعیان در غربت و محرومیت بودند، اما الان شیعه جایگاه خاصی دارد

حضرت امام خمینی(ره) مُسکّن نمی‌دادند و بنیادی کار می‌کردند، یکی از این نمونه‌های بارز آن همین مسئله بود؛ حضرت امام(ره) در پاسخ عده‌ای از بزرگان لبنان برای مساعدت می‌فرمایند: شما توانایی ایستادن در مقابل اسرائیل و یا هر دشمن دیگری را ندارید مگر اینکه اتحاد داخلی برقرار نمایید و با هم برادر شوید.

برشی از کتاب | موعود علیه السلام آخرین حلقه از مجموع حلقات مبارزات حق وباطل

 

اندیشه پیروزی نهایی نیروی حق و عدالت بر نیروی باطل و ظلم و استقرار کامل و همه جانبه ارزش‌های انسانی...، اندیشه ای است که همه فرق ومذاهب اسلامی بدان معتقدند.

حوزه‌شناسی | حوزه اصفهان در عصر قاجار بزرگترین مرکز تدریس اصول فقه در ایران بود

اصفهان در طول تاریخ پس از اسلام دو دوره­‌ی درخشانِ فرهنگی و مذهبی داشته است: اول از قرن چهارم تا قرن ششم که بیشتر مردم این شهر سنی بودند. در این دوره اصفهان مرکز علوم و معارف اسلامی بود و طلاب علوم دینی از شهرهای مختلف به این شهر مسافرت می‌کردند. در این دوره، علمای اصفهان در میان فقها به «طبقة اصبهانیین» معروف بودند. دوره دیگر از قرن یازده تا چهارده هجری است که اکثر مردم این شهر شیعه هستند. در این دوره نیز اصفهان به مرکز جریان­‌های مختلف فکری و فرهنگی شیعه تبدیل شد و به طور خاص حوزه علمی شیعی در این دوره در اصفهان شکل گرفت.

گفتگو|نظام‌سازی در حوزه نجات از مرگ یا انزوای آن

 

اشاره: چالش‌ها و آسیب‌های تبلیغ، سازمان‌های موازی در امر تبلیغ و عدم اتخاذ رویکرد تخصصی در آن امروز تبلیغ دینی را در کشور به سمت‌وسویی کشانده که اثرگذاری آن با شک و ابهام بسیاری همراه است و علاوه بر این ارزیابی دقیقی هم از نتایج تبلیغ در سراسر کشور وجود ندارد، این ضعف و آسیب در عرصه تبلیغ روی کار آمدن گروه‌های جهادی تبلیغی را به همراه داشته که خود این مسأله هم گاهی با چالش‌هایی همراه شده است، در این رابطه پژوهشگر پایگاه تخصصی جریان‌شناسی اسباط گفت‌وگویی با  حجت‌الاسلام سید محمد مطلبی‌پور، مدیر مؤسسه تبلیغی جهادی میقات ترتیب داده‌ است.

 

شما وجود یک سیستم واحد در عرصه تبلیغ را چقدر ضروری می‌دانید؟

برشی از کتاب|کج‌فهمان نسبت به انقلاب

کج‌فهمان نسبت به حکومت اسلامی

طرفدارن این جریان، کسانی هستند که مسأله حکومت اسلامی را درست فهم نکرده‌اند و تشکیل آن را از مختصات معصوم می‌دانند اما در زمان غیبت، معتقد به جواز تشکیل حکومت نیستند و به همین جهت، با انقلاب اسلامی سر ناسازگاری دارند. این گروه که می‌توان از آنها به سکولارهای سنتی نیز تعبیر کرد، کسانی هستند که نه معتقد به جدایی دین از سیاست هستند و نه معتقد به پذیرش ظلم اما معتقدند هر قیامی قبل از قیام حضرت حجت(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) و تشکیل حکومت در زمان غیبت جایز نیست و بدین ‌جهت، نه‌تنها اهل مبارزه با رژیم پهلوی هم نبودند، بلکه انقلاب را محکوم می‌کردند و با آن ناسازگار بوده‌اند. اما عجیب این است که اگر هر قیامی قبل از قیام آن حضرت جایز نیست و فعالیت بر ضد رژیم طاغوتی پهلوی جایز نبود، پس چگونه به خود اجازه می‌دهند بر ضد حکومت جمهوری اسلامی تبلیغ کنند؟‌ این جریان متأسفانه در میان برخی از روحانیون و حوزه‌های علمیه تا حدوی نفوذ دارد.