عکس‌نوشت|اگر مانده بود به اسلام سیلی می‌زد

یک گروهی که با اسلام و روحانیت اسلام سر سخت مخالف بودند. از اولش هم مخالف بودند. اولش هم وقتی که مرحوم آیت‌الله کاشانی دید که اینها خلاف دارند می‌کنند و صحبت کرد، اینها [این‌] کار کردند [که‌] یک سگی را نزدیک مجلس عینک به آن زدند و اسمش را «آیت‌الله» گذاشتند! این در زمان آن[محمد مصدق] بود که اینها فخر می‌کنند به وجود او. او هم مُسلِم نبود. من در آن روز در منزل یکی از علمای تهران بودم که این خبر را شنیدم [...] من به آن آقا عرض کردم که این دیگر مخالفت با شخص نیست؛ این سیلی خواهد خورد. و طولی نکشید که سیلی را خورد. و اگر مانده بود سیلی بر اسلام می‌زد.

صحیفه امام؛ ج14؛ ص456 | جماران؛ 25 خرداد 1360

کلام ولایت|موریانه‌هایی در لباس روحانیت

بعضی از این هم‌لباس‌های ما مثل موریانه‌ای که در یک بنایی بیفتد، دارند آبروی هزارساله روحانیت را ذره ذره میخورند و از بین میبرند؛ برای این‌که روحانیت را از چشم مردم بیندازند، خوبی‌ها و گذشت‌ها و فداکاری‌ها را نمی‌گویند. علم و دانش روحانیت را انکار می‌کنند و تقوای آنها را منکر می‌شوند؛ همچنان که پنجاه سال، در دوران رژیم پهلوی هم از این کارها می‌شد.

آبروی هزارساله‌ی روحانیت

من یک‌وقت خدمت امام عرض کردم که در این انقلاب و در پیروزی آن، تمام ذخیره‌ی آبروی هزارساله‌ی روحانیت به کار آمد. این‌طور نبود که فقط روحانیت نسل حاضر و شخص امام بزرگوار (رضوان‌اللَّه‌تعالی‌علیه) به تنهایی این کار را کرده باشند. آن آبرویی که امام ما پیدا کرد، ناشی از هزار سال سابقه‌ی خوب علمای شیعه در بین مردم بود.

یادداشت|عزمی رسانه‌ای بر ایجاد تفرقه

همچنانکه گذشت مهم‌ترین دلایل مخالفت جریان ضد وحدت اسلامی را عمدتا می‌توان در دو دلیل اصلی ناشی از «نادانی و جهالت آنان نسبت به احکام و آموزه‌های دینی» و یا «دست نشاندگی و جاسوسی برای دشمنان اسلام و حمایت از منافع آنان» خلاصه کرد. امروزه جریانات گوناگونی از میان جریانات حوزوی و عالم نمایان دینی از سوی سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه برای دامن زدن به تفرقه میان مسلمانان حمایت می‌شوند که از جمله آنها می‌توان به نقش سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه در راه اندازی یا حمایت از شبکه‌های ماهواره‌ای و یا سایر مراکز تبلیغی و موسسات دینی برای انتشار افکار این جریانات انحرافی اشاره کرد.

 

شبکه‌های ماهواره‌ای وابسته به سرویس‌های جاسوسی

برشی از کتاب|کج‌فهمان نسبت به انقلاب

کج‌فهمان نسبت به حکومت اسلامی

طرفدارن این جریان، کسانی هستند که مسأله حکومت اسلامی را درست فهم نکرده‌اند و تشکیل آن را از مختصات معصوم می‌دانند اما در زمان غیبت، معتقد به جواز تشکیل حکومت نیستند و به همین جهت، با انقلاب اسلامی سر ناسازگاری دارند. این گروه که می‌توان از آنها به سکولارهای سنتی نیز تعبیر کرد، کسانی هستند که نه معتقد به جدایی دین از سیاست هستند و نه معتقد به پذیرش ظلم اما معتقدند هر قیامی قبل از قیام حضرت حجت(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) و تشکیل حکومت در زمان غیبت جایز نیست و بدین ‌جهت، نه‌تنها اهل مبارزه با رژیم پهلوی هم نبودند، بلکه انقلاب را محکوم می‌کردند و با آن ناسازگار بوده‌اند. اما عجیب این است که اگر هر قیامی قبل از قیام آن حضرت جایز نیست و فعالیت بر ضد رژیم طاغوتی پهلوی جایز نبود، پس چگونه به خود اجازه می‌دهند بر ضد حکومت جمهوری اسلامی تبلیغ کنند؟‌ این جریان متأسفانه در میان برخی از روحانیون و حوزه‌های علمیه تا حدوی نفوذ دارد.

کلام ولایت|نهیب حضرت امام(ره) به قانون‌گریزی گروهک‌ها و جریان بنی‌صدر

مخالفت با قانون، مخالفت با اسلام است

ما امروز مواجه هستیم با مشکلاتی که از خارج برای ما تهیه می‌کنند و صادر می‌کنند و در داخل هم بعضی عناصر وابسته به خارج، تهیه می‌کنند و ما را در مشکلات می‌گذارند. من در اول این سال اعلام کردم که این سال را باید ما سال اجرای قانون بدانیم و با قانون طوری عمل کنیم که هم اسلام و هم دنیا، کارهای ما را یک رفتار صحیح بداند. در کشوری که قانون حکومت نکند، خصوصا، قانونی که قانون اسلام است، این کشور را نمی‌توانیم اسلامی حساب کنیم. کسانی که با قانون مخالفت می‌کنند این‌ها با اسلام مخالفت می‌کنند. کسانی که با مصوبات مجلس بعد از اینکه شورای نگهبان نظر خودش را داد باز مخالفت می‌کنند، این‌ها دانسته یا ندانسته با اسلام مخالفت می‌کنند.

اگر همه اشخاصی که در کشورمان هستند و همه گروه‌هایی که در کشور هستند و همه نهادهایی که در سرتاسر کشور هستند به قانون خاضع بشویم و قانون را محترم بشمریم، هیچ اختلافی پیش نخواهد آمد.

گفتگو|جریانات موجود در لبنان

جریان شناسی حوزه‌های علمیه لبنان|بخش اول

حجت‌الاسلام دکتر مجید شاکر سلماسی دانش‌آموخته دانشگاه ادیان و مذاهب در مصاحبه با پایگاه جریان‌شناسی اسباط به جریانات موجود در لبنان اشاره کرده  که در ذیل می‌خوانید:

 

اسباط: ورود اسلام و تشیع به لبنان با حضور ابوذر غفاری اتفاق افتاد

ریشه ورود اسلام و تشیع در لبنان همانگونه که در تاریخ هم گزارش شده، به حضور ابوذر غفاری در آن منطقه برمی‌گردد و بعداز آن علمای بزرگ و تأثیرگذاری در لبنان پرورش یافتند مرحوم محقق کرکی که در دوره صفویه با دعوت شاهاهان وقت به ایران آمد از جمله این علماست، در عین حال به جرأت می‌توان گفت تعداد زیادی از علمای بزرگ این دوره از جبل عامل و لبنان برخاسته بودند.

اولین حوزه علمیه لبنان حدود قرن هفتم ه.ق توسط شیخ اسماعیل جزینی در منطقه جزین که در مناطق جنوب لبنان واقع شده بنا گردیده است.

کلام ولایت|تبلور عظمت زینب کبری(س) در خطبه ی بازار کوفه

زینب کبری یک نمونه‌ی برجسته‌ی تاریخ
زینب کبری یک نمونه‌ی برجسته‌ی تاریخ است که عظمت حضور یک زن را در یکی از مهمترین مسائل تاریخ نشان میدهد. اینکه گفته می‌شود در عاشورا، در حادثه‌ی کربلا، خون بر شمشیر پیروز شد - که واقعاً پیروز شد - عامل این پیروزی، حضرت زینب بود؛ والّا خون در کربلا تمام شد. حادثه‌ی نظامی با شکست ظاهری نیروهای حق در عرصه‌ی عاشورا به پایان رسید؛

اما آن چیزی که موجب شد این شکست نظامیِ ظاهری، تبدیل به یک پیروزی قطعیِ دائمی شود، عبارت بود از منش زینب کبری‌؛ نقشی که حضرت زینب بر عهده گرفت؛ این خیلی چیز مهمی است. این حادثه نشان داد که زن در حاشیه‌ی تاریخ نیست؛ زن در متن حوادث مهم تاریخی قرار دارد.

یادداشت|انواع طبقه‌بندی جریان‌های حوزوی

اشاره: جریان‌شناسی حوزوی یکی از حوزه‌های مطالعاتی است که سابقه زیادی از عمر آن نمی‌گذرد. جریان‌های حوزوی را می‌توان از جهات مختلف دسته‌بندی کرد. جریان‌های عرفانی، جریان‌های کلامی، جریان‌های فقهی و اصولی، جریان‌های تفسیری، جریان‌های حدیثی و نیز جریان‌های سیاسی برخی از این وجوه و جهات هستند. در این مقاله می‌کوشیم به ضرورت جریان‌شناسی حوزوی، پیشینه و انواع آن اشاره‌ای داشته باشیم.

در بخش اول از این مقاله ساختار کلی بحث و همچنین تعریف و پیشینه جریان‌شناسی مورد بررسی قرار گرفت. اما در بخش دوم به بررسی ملاک‌ها و معیارهای جریان به شمار آمدن جریان‌ها و نیز ضرورت جریان‌شناسی پرداختیم.

کلام ولایت|امیرالمومنین امام چه کسانی نیست

 

وقتی که همه نبودند، او بود

 امیرالمؤمنینی که به خانه‌ی فقیر سر میزند، در دهان بچه‌ی یتیم با دست خودش، غذا می‌گذارد. حالا کسی ادّعا کند که او امام من است؛ در حالی که آن چیزی که در دوران حکومتش، قدرتش، ریاستش ولو بر یک مجموعه‌ی کوچک؛ ریاست بر یک ده؛ بر یک گوشه از گوشه‌های کشور به یادش نمی‌آید، این دسته از مردمند: محرومین، فقرا، مستضعفین! چنین کسی می‌تواند بگوید که «او امام من است»!؟ اینها با هم نمی‌سازد!

 امیرالمؤمنین آدمی بود که در راه تبلیغ دین و کار برای خدا و مبارزه با دشمنان خدا، شب و روز نمی‌شناخت. در همه‌ی جنگ‌هایی که پیغمبر رفتند، حضور داشت؛ جز در موارد خیلی معدود. وقتی که همه نبودند، او بود. آن‌وقت که کار از همیشه سخت‌تر بود، او در نزدیکترین جای خطر حضور داشت. کسی ادّعا کند که او امام من است؛ در حالی که حاضر نباشد در راه خدا و دین خدا، یک سیلی به بناگوشش  بزنند!؟ این می‌شود!؟ حاضر نباشد که به دشمن خدا، به دشمنان دین و به دشمنان اسلام، به خاطر قدرت و گردن کلفتیشان بگوید بالای چشمتان ابروست!؟

 امیرالمؤمنین، [با قدرت‌های ستمگر درافتاد] حالا یک عدّه، امروز بگویند: «بله؛ او امام ماست.» اما حاضر نباشند به استکبار، به قدرت مسلط امریکا، به کسانی که امروز صد برابر قدرتمندان فاسد صدر اسلام به مردم ظلم می‌کنند یک کلمه حرفی بزنند که آنها را بد بیاید!؟

بعد هم بگویند: «ما شیعه‌ی علی هستیم و او امام ماست»!؟ امام یعنی چه؟(1)
 

اسوه بودن امیرالمومنین (ع) در همه‌ی دورانهای زندگی


در همه‌ی دوران‌های زندگی، او[امیرالمومنین (علیه السلام) ] اسوه است. نوجوان‌های ده‌ساله و دوازده‌ساله و سیزده چهارده‌ساله می‌توانند به علی اقتدا کنند؛ او را الگوی خودشان قرار بدهند. چرا؟ چون او در ده یازده‌سالگی، اول کسی بود که اسلام را شناخت و پذیرفت و به دنبال پیغمبر راه افتاد. این، خیلی مهم است.

یک کودک ده یازده‌ساله حقیقت را در میان آن همه دشمنی و انکار بشناسد و پای آن بایستد و برای آن سر از پا نشناسد. جوان‌های بیست‌ساله و بیست‌ودوساله و بیست‌وپنج‌ساله می‌توانند امیر المؤمنین را الگوی خودشان قرار بدهند؛ چرا؟

چون او کسی بود که در بیست و سه‌سالگی- که پیغمبر اکرم در آن زمان از مکه به مدینه هجرت فرمود- مهم‌ترین بار این هجرت بزرگ را بر دوش گرفت و پیامبر عزیزترین شخصیت‌های خاندانش یعنی «فواطم» را به او سپرد تا با خودش از مکه به مدینه بیاورد؛ وکالت خودش را در مکه به او داد که امانتهای مردم را بدهد، قرض‌های پیغمبر را ادا کند، طلب‌های او را جمع‌آوری کند و در مدینه به پیامبر ملحق شود. شب هم که بنا بود بریزند در آن خانه و پیغمبر را با شمشیرهاشان قطعه قطعه کنند، او بود که حاضر شد جای پیغمبر بخوابد؛ خود را در معرض این خطر قرار بدهد. این شخصیت را ببینید! عظمت را ببینید! این می‌شود الگو.

وقتی پیغمبر در مدینه حکومت تشکیل داد، امیرالمؤمنین شد سرباز درجه‌ی یک پیغمبر در تمام این ده ساله؛ از بیست‌وسه سالگی تا سی‌وسه سالگی. هر جا پیغمبر مسئله یا مشکلی داشت، علی‌بن‌ابیطالب (علیه‌السّلام) اول کسی بود که آنجا در کنار پیغمبر و برای دفاع از حقیقت پیغمبر حاضر بود. در جنگ‌ها پیشروِ جنگ، او بود؛ در گره‌های مشکل و باز نشدنیِ جنگ‌های پیغمبر، شمشیر او گره‌گشا بود. هرجا همه عقب می‌نشستند، او جان خود را کف دست می‌گرفت و می‌رفت جلو. هیچ چیز هم برای خود نخواست؛ یکسره در راه خدا و برای خدا و در خدمت پیغمبر.
(2)

 

 

1-امام خامنه‌ای/ ۶ دی ۱۳۷۲

2-امام خامنه‌ای/ ۱۳۸۶/۰۵/۰۶

معرفی کتاب| ارتقای مرجعیت شیعه

 

کتاب «ارتقای مرجعیت شیعه»
 
کتاب «ارتقای مرجعیت شیعه» نوشته حسن علی‌پور وحید تلاشی است ستودنی در بررسی انتقادی کتاب «ابتذال مرجعیت شیعه» که توسط محسن کدیور نوشته شده است. این کتاب توسط نشر معارف در ۲۰۷ صفحه و چهار بخش منتشر شد.

به طور کلی در فضای غبارآلود و پر از توهین نمی‌توان بحث علمی کرد، هنگامی که تحلیل‌ها مزه شوری می‌دهد که نشان از جا ماندن از سفره‌ای است که برای بسیاری جا هست و تو نمی‌توانی به دنبال موقعیتی خود را قرار دهی و از این نعمت‌های الهی بهره ببری، آنجاست که شروع به انتقاد می‌کنی و زمین و آسمان را به هم می‌دوزی.

اتفاق جدیدی نیست که شایعاتی را به عنوان کتاب پروبال می‌دهند و طبع می‌نمایند و محققی در این سوی میدان ناگزیر است تا پیرامون باید و نبایدها آن چیزی که نسبت بدان کم توجهی شده است، حرفی را بیان کند.