-
چهارشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۸، ۰۲:۲۸ ب.ظ
جریان شناسی حوزههای علمیه لبنان|بخش اول
حجتالاسلام دکتر مجید شاکر سلماسی دانشآموخته دانشگاه ادیان و مذاهب در مصاحبه با پایگاه جریانشناسی اسباط به جریانات موجود در لبنان اشاره کرده که در ذیل میخوانید:
اسباط: ورود اسلام و تشیع به لبنان با حضور ابوذر غفاری اتفاق افتاد
ریشه ورود اسلام و تشیع در لبنان همانگونه که در تاریخ هم گزارش شده، به حضور ابوذر غفاری در آن منطقه برمیگردد و بعداز آن علمای بزرگ و تأثیرگذاری در لبنان پرورش یافتند مرحوم محقق کرکی که در دوره صفویه با دعوت شاهاهان وقت به ایران آمد از جمله این علماست، در عین حال به جرأت میتوان گفت تعداد زیادی از علمای بزرگ این دوره از جبل عامل و لبنان برخاسته بودند.
اولین حوزه علمیه لبنان حدود قرن هفتم ه.ق توسط شیخ اسماعیل جزینی در منطقه جزین که در مناطق جنوب لبنان واقع شده بنا گردیده است.
بسیاری از تاریخ پژوهان مسلمان جنوب لبنان علیالخصوص استان جبل عامل را یادآور دوره تاریخی ریشه داری از اسلام و تشیع میدانند ضمن اینکه مسأله ریشهدار بودن تشیع به صورت اجتهادی و کاملاً علمی مورد بحث قرار گرفته است.
اسباط: در دوره معاصر شیعه در لبنان چگونه بوده است؟
در دوره معاصر و صدسال اخیر با توجه به جریانات سیاسی پیش آمده از جمله فروپاشی حکومت و سلطنت عثمانی و پیمان سایکس پیکو که از طرف غربیها در منطقه عثمانی اعمال گردید، در لبنان قدرت بهصورت طایفهای و فرقهای که عمدتاً تحت سلطه و استعمار بیگانگان بودند تقسیم شد؛ بهعنوان مثال زبان دوم لبنان فرانسوی است، چراکه بعد از پیمان سایکس پیکو لبنان را به فرانسویها دادند، حتی قانون کنونی لبنان با دیکته و املای فرانسوی نوشته شده، پراکندگی قدرتی که امروز در لبنان شاهد آن هستیم؛ مثلاً رییس جمهور مسیحی مارونی باشد یا رییس مجلس فقط از شیعیان باشد و نخست وزیر هم سنی باشد، این امر با دخالت فرانسویها بوده و مردم لبنان در نوع چینش قدرت دخالتی نداشتهاند، شاید امروز احساس شود کشور لبنان یک کشور دموکراتیکی است؛ اما اساس این کار و شروع آن با رأی مردم نبوده است.
اسباط: جایگاه شیعیان در لبنان چگونه است؟
در صد ساله اخیر شیعیان شهروند درجه دو لبنان بودند، آنطور که در گزارشات تاریخ معاصر وارد شده، قبل از انقلاب یا قبل از امام موسی صدر، شیعیانی که برای کار یا هر چیز دیگری وارد بیروت میشدند به عنوان شهروند درجه دو میآمدند، و به چشم یک کارگر یا کسی که کارهای سخت را به آنها میسپردند با آنها رفتار میشده است.
امام موسی صدر محرک اصلی پویایی تشیع در لبنان
اولین حرکتی که تشیع در لبنان را به سمت پویایی هدایت کرد توسط امام موسی صدر شکل گرفت و این نیز مقدمهای برای ارائه یک ایده منطقی و امروزی در دنیا شد.
در این راه و حرکت بزرگ «شهید چمران»، بزرگترین قوّت قلب و کمک کار امام موسی صدر بود بهگونهای که هیچ منطقه یا روستایی در لبنان یافت نمیکنید که نام شهید چمران در آن نباشد چراکه شیعیان لبنان بسیاری از دستاوردهایشان را مدیون و مرهون شهید چمران هستند.
امام موسی صدر در لبنان مراکز زیادی در قالبهای متفاوت اعم از مراکز نظامی، علمی و حتی مدارس فنی و حرفهای ایجاد کرد معمولاً علما نهایتاً حوزه علمیهای را تأسیس میکنند؛ اما شما ببینید افق دید امام موسی صدر در چه حدی بوده که در بعلبک یک هنرستان فنی تأسیس کرده است که شامل رشتههای مهندسی، حسابداری، پرستاری و رشتههای فنی و هم اکنون هم مشغول به فعالیت هستند.
این حرکت یا به اصطلاح شروع تغییر جایگاه اجتماعی شیعیان لبنان به دست امام موسی صدر صورت گرفت، یعنی اگر شهروندی از شیعیان به عنوان یک کارگر سطح پایین وارد بیروت میشد اکنون جایگاه اجتماعی او افزایش یافته و کسی به چشم شیعیان دون شأن آنها نگاه نمی کند.
بزرگترین قدرت تأثیرگذار در خاورمیانه
این حرکت باعث شد که در حال حاضر شما بزرگترین قدرت تأثیرگذار در خاورمیانه باشید، وقتی از قدرت شیعه و حزبالله صحبت میکنیم، فقط بحث لبنان نیست، کل معادلات دنیا دچار تغییر شده و جرقه این جریان در ابتدا بهوسیله امام موسی صدر و با کمک شهید چمران زده شد، و نهایتاً این فعالیتها منجر به تشکیل حزب امل در لبنان گشت.
اسباط: توضیحاتی درباره حزب امل ارائه بفرمایید.
مؤسسان اصلی حزب امل و همچنین مجلس اعلای لبنان، امام موسی صدر، مرحوم علامه محمد مهدی شمس الدین و شهید مصطفی چمران بودند. بعد از اختفای امام موسی صدر تا سالیان سال که علامه محمدمهدی شمسالدین ریاست مجلس اعلا لبنان را بر عهده داشت، به احترام امام موسی صدر و به عنوان معاون و از طرف ایشان مکاتبات اداری را امضا میکرد.
تا اینکه اخیراً بعد از رحلت علامه محمدمهدی شمسالدین، برادر ایشان به نام علامه عبدالامیر شمس الدین، ریاست مجلس را نمیپذیرند و در حال حاضر رئیس مجلس، آقای عبدالامیر قبلان هستند، اوهم به همین ترتیب به عنوان معاونت امام موسی صدر فعالیت میکند.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تحولات مهمی در جهان اسلام رخ داد به عنوان مثال در سالهای قبل در ترکیه به عنوان یک کشور مسلمان حتی یک مسجد برای شیعیان وجود نداشت اما در حال حاضر با گذشت چهاردهه پیروزی انقلاب اسلامی چهل مسجد در ما حتی تحولات بزرگی در شیعیان اتفاق می افتد مثلاً چهل سال پیش در استانبول هیچ مسجد و یا اثری از شیعه نداشتیم اما الان بعد از چهل سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، در استانبول چهل مسجد شیعه فعال است و آن هم مساجدی که در درازمدت یک تمدن شیعی را رقم می زند.
بهطور کلی فقط بحث لبنان نیست، پیروزی انقلاب اسلامی یک نقطه عطفی در تمام دنیا و به نفع مکتب اهل بیت علیهم السلام در سراسر جهان شده است، و من معتقدم که جمهوری اسلامی ایران در صدور انقلاب، در بحث حوزه بینالملل در زمینه فعالیتهای فرهنگی و دینی قطعاً موفق بوده و اثرات مثبتی داشته است.
میل به انقلاب و علاقه به رهبر معظم انقلاب در ترکیه
در استانبول، شیعیان و جوانها بسیار انقلابیتر و متدینی هستند مثلاً هر چند عشق و ارادت ما به حضرت آقا کم نیست؛ اما عید فطر به دلایل مختلف به فکرمان خطور نمیکند از شهرهای مختلف برویم نماز رهبر معظم انقلاب لیکن برخی از استانبول میآیند تهران که در نماز حضرت آقا شرکت کنند، یک انسان چقدر باید یک فرد را دوست داشته باشد که چنین کاری انجام دهد؟
برگردیم به بحث لبنان؛ پیروزی جمهوری اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره) نقطه عطفی برای شیعیان لبنان شد، یعنی بعد از حرکت امام موسی صدر که یک تکانی به شیعیان منطقه داد، انقلاب اسلامی ایران تأثیر خیلی زیادی بر آنها گذاشت و اساساً آنها را متحول کرد، به عنوان مثال بهوجود آمدن حزبالله مرهون پیروزی انقلابی اسلامی در ایران است.
پیروزی انقلاب اسلامی آنقدر برای بزرگان لبنان قابل اهمیت بود که قبل از اینکه اصلاً پیش نویس قانون اساسی در ایران مطرح شود، به مجرّد اینکه شاه از ایران میرود و امام تشریف میآورند و هنوز مشخص نیست آینده انقلاب چه خواهد شد، یک عدهای از علمای لبنان جمع میشوند یک استفتائی از شهید محمدباقر صدر در عراق، انجام میدهند که الان که یک حکومت شیعی در ایران می خواهد تشکیل شود با چه پشتوانه فقهی؟ و با چه پشتوانه کلامی؟
این سوال از طرف علمای لبنان بوده و شهید محمدباقر صدر(ره) فقط به یک جواب مختصر بسنده نمیکند بلکه کاملاً احصا میکند به اصطلاح قوانین کشور شیعی را که منطبق بر فقه و کلام شیعه باشد.
انقلاب اسلامی برای لبنانیها مهم بوده و به عنوان یک ملجأ و به عنوان یک منشأ به آن نگاه می کردند و الان هم نگاه آنها به همین نحو است.
در لبنان به محمدباقر صدر پدرخوانده قانون اساسی میگویند، چون به هر حال بحث مرزهای سیاسی که مطرح نیست، بحث ایدئولوژی است، ایدئولوژی هم که مرزی نمیشناسد که ما بگوییم ایشان ایرانی بود یا نبود، ایدئولوژی ایشان این بود که به هر حال حکومت شیعی این مشخصهها را باید داشته باشد و خیلی جالب است که حتی به استیضاح وزراء و حتی اختلاف بین مجلس و شورای نگهبان، که حل اختلاف آنها الان در قانون پیشبینی شده که کار مجمع تشخیص مصلحت نظام است، همه این مبانی را از فقه و کلام شیعی استخراج نموده است اتفاقا در همین زمینه من مقالهای کار کردم که در مورد مقایسه قانون اساسی است.
پس این انقلاب اسلامی برای لبنانیها مهم بوده و به عنوان یک ملجأ و به عنوان یک منشأ به آن نگاه می کردند و الان هم نگاه آنها به همین نحو است. من یک بار از یکی از بچههای حزبالله به صورت خودمانی پرسیدم اگر زمانی مثلاً به ایران تعرّض کنند واقعاً با دل می آیید جلو؟ چکار میکنید؟ ایشان جواب داد که به فرض اگر کسی به واتیکان تعرّض کند، مثلاً یک مسیحی در چین یا ایالات متحده، ساکت مینشیند؟ واتیکان برای آنها به منزله دین، مذهب و خدای آنهاست. ایشان میگفت همه آمال ما از ایران است و دل ما و همه چیز ما از ایران است.
بحث محوریت ولی فقیه از دل حزب امل بیرون آمد
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بحث محوریت ولی فقیه از دل حزب امل بیرون آمد، من نمی خواهم این را به صورت قطعی بگویم چون حزب امل تا حدودی میشود گفت که دو دل بود، یعنی یک دلش قم و دل دیگرش نجف بود. نمی دانم این تعبیر، تعبیر درستی باشد یا نه، اما حزب امل چنین حالتی داشته است.
از درون همین حزب امل گروهی که در راس آنها علامه محمدحسین فضل الله(ره) قرار داشت( البته با قطع نظر از مباحث اعتقادی وجود دارد )، شیخ راغب حرب، به همراه سید عباس موسوی و بسیاری از افرادی که از فعالان حزب امل بودند یک حزب جدید به نام حزبالله را تشکیل دادند.
البته در ابتدا یک شیطنتهایی و سیاستهای اشتباهی آنجا اتفاق افتاد که باعث شد بین آن دو حزب، درگیریهایی پیش بیاید و حتی در جنگ داخلی ۱۵ ساله حزبالله، این دو حزب هم با هم درگیر بودند، و متأسفانه امروز بعضی شهدا را داریم که وقتی سوال میشود که این شهید بزرگوار به دست چه کسی شهید شده؟! در جواب گفته میشود که به وسیله حزب امل یا بالعکس، خب این هم از نکات منفی بحث بوده و ضروری است که برای جلوگیری از بروز دوباره آن آسیبشناسی شود.
بههر حال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی شاهد یک حرکت های بنیادین در میان شیعیان بودیم، الحمدلله بزرگان دینی ما، در رأس آنها امام راحل، مشکلات را به صورت ریشهای و بنیادین حل میکردند، یعنی یک داروی مسکن نمی دادند، بلکه اساسی معالجه می کردند.
ادامه دارد ...