-
پنجشنبه, ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۱:۵۷ ق.ظ
شریعتمداری خود را تا مرحله یک مأمور جزء بی اراده و چشم و گوش بسته ساواک تنزل میدهد و در رفت و آمدها و دید و بازدیدهای خود از رئیس ساواک اجازه می گیرد.
اشاره:
شناخت دقیق جریانها از ضروریات غیر قابل انکاری است که از طرفی یاری رسان حوزویان برای ماندن در خط مستقیم فکری که برای آنها ترسیم شده خواهد بود و از طرف دیگر قدرت تحلیل و بررسی دقیق این قشر را از وضعیت کنونی حوزه بالاتر خواهد برد. یکی از این مراکز که قبل از انقلاب با شرکت فضلای حوزه و پشتوانه مرحوم شریعتمداری تأسیس شد و در همان برهه زمانی موافقان و مخالفان جدی در متن حوزه علمیه داشت، دارالتبلیغ است.
هیأت مدیره دارالتبلیغ
در یک نگاه اجمالی، مؤسسه دارالتبلیغ اسلامی قم، که به طور رسمی به ثبت رسیده بود، تحت نظارت مرحوم شریعتمداری قرار داشت که دارای یک هیات علمی جهت برنامه ریزی؛ آموزشی، علمی، محتوایی و تبلیغی و یک هیات مدیره جهت تدبیر امور مالی بود و بر اساس اظهارات مرحوم شریعتمداری مؤسسهای مستقل محسوب میشد.)۱( البته در اسنادی که بعداً در خصوص رابطه مرحوم شریعتمداری و شاه ارائه میشود، استقلال مطرح شده، بیش از عوام فریبی چیز دیگری نمیتواند باشد.
هیأت مدیره دارالتبلیغ که در اساسنامه به عنوان مؤسسان دارالتبلیغ از آنها یاد شده بود، عمدتاً تجار تبریزی بازار تهران و از اعضای هیأت مالی مجله مکتب اسلام بودند.)۲( اسامی آنها که در پشت جلد شمارههای سال اول مجله مکتب اسلام آمده بود عبارت بود از:
»حاج اسماعیل سیگاری، حاج مجید پُرکار، حاج بیوک اتفاق جورابچی، حاج فرج نعمت زاده(پدر محمدرضا نعمت زاده وزیر صنایع جمهوری اسلامی دولت یازدهم)، و بعد هم حاج موسی ابریشمچی، حاج محمد کلاهی، حاج سیدمصطفی عالینسب و حاج کریم انصاری(۳) و حاج ابوالفضل احمدى.«
)۴( جالب اینکه این عده ابتدا مقلد آیت الله بروجردی بودند و حاضر شدند در صورت تمایل آیت الله بروجردی از سهم امام هزینه مجله را پرداخت نمایند و اگر مجله نامبرده از طرف آیت الله بروجردی مورد حمایت قرار نگیرد، آنها از هزینه شخصی این کار را ادامه دهند. 5)( آقای کلاهی بعد از تبدیل دارالتبلیغ به دفتر تبلیغات اسلامی به همکاری با دفتر تبلیغات ادامه داد و نیمه باقیمانده کتابخانه آن را بنا کرد.(6)
لازم به ذکر است که گردانندگان اصلی دارالتبلیغ (مرحوم علی دوانی، آیات مکارم شیرازی، جعفر سبحانی، و نیز مصطفی زمانی و داوود الهامی) بودند که البته برای ما روشن نیست که این افراد آیا جزء هیات علمی دارالتبلیغ بودند یا خیر؟ اما به هر حال پس از مدتی دو نفر از این پنج نفر یعنی مصطفی زمانی(۷) و مرحوم علی دوانی(۸) از کار در دارالتبلیغ کناره گرفتند.
از آنجا که مرحوم دوانی از پیش قراولان روشنفکری و اصلاحگری در حوزه با راه اندازی مجله مکتب اسلام بود، کنارهگیری ایشان از دارالتبلیغ دارای اهمیت است اما علی رغم جستوجو در این زمینه دلیل روشنی به دست نیامد، علاوه بر این در خصوص ایشان ابهاماتی نیز در زمینه روایتگری دارالتبلیغ و رئیس آن، مرحوم شریعتمداری، وجود دارد؛ زیرا آنچه از ایشان در خصوص شریعتمداری در این نوشتار نقل میشود با روایت حجت الاسلام سید حمید روحانی، دیگر مورخ انقلاب، که با مرحوم شریعتمداری نیز معاصر بوده، متفاوت است(۹).
برای نمونه به تعابیری که سید حمید روحانی در کتاب “شریعتمداری در دادگاه تاریخ”، درباره شریعتمداری آورده، اشاره میکنیم؛ »مأمور خودباخته ساواک که بر جایگاه مقدس مرجعیت به ناحق تکیه زده«، » شریعتمداری خود را تا مرحله یک مأمور جزء بی اراده و چشم و گوش بسته ساواک تنزل میدهد و در رفت و آمدها و دید و بازدیدهای خود از رئیس ساواک اجازه میگیرد.«(۱۰)
از این رو قضاوت در خصوص این دو نوع روایتگری، نیازمند به پژوهش مستقلی است.
ساختار و متعلقات
دارالتبلیغ اسلامى داراى یک کتابخانه عمومى بزرگ و نیز یک کتابخانه امانى و مرکز انتشارات و چاپخانه و بیمارستان سهامیه و درمانگاه و مدرسه علمیّه بانوان «دارالزهرا»، شعبات مختلفى در تهران و اهواز و تبریز و پاکستان،(۱۱) و مرکز پاسخ به سوالات(۱۲) و … بوده است. در ادامه به برخی از متعلقات دارالتبلیغ اشاره میشود:
چاپخانه
گرچه برخی از مورخان(۱۳) انتشار ۱۲۰ هزار نسخه مجله مکتب اسلام را نشانه منحصر به فرد بودن این مجله در آن زمان تلقی کنند، اما به نظر می رسد وجود امکانات چاپ و ابزارآلات انتشار مجله که از سوی رژیم شاه تامین میشد بی تأثیر نبوده باشد؛ زیرا در زمانی که کوچک ترین فعالیت های حوزوی رصد و خنثی می شد چگونه نشریهای با این تعداد از نسخه، بدون مزاحمت در اختیار علاقه مندان قرار میگرفت. آیتالله بنیفضل در همین رابطه میگوید: »وقتی سردمدارن رژیم به ماهیت دارالتبلیغ پیبردند بلافاصه در مقابل تفکرات سلطنتستیزی حضرت امام از آن حمایت کردند تا جایی که در اولین فرصت، بزرگترین چاپخانه متعلق به دارالتبلیغ به حمایت و هماهنگی دولت وقت برای اولینبار از خارج وارد شد و در ساختمان این مرکز راهاندازی گردید، این در حالی بود که شاگردان و منسوبان امام در تهیه یک دستگاه بسیار ساده با دهها مشکل و مانع روبهرو میشدند.«(۱۴)
بیمارستان سهامیه
بیمارستان سهامیه قم اولین بیمارستانی است که در سال ۱۳۰۸ هجری شمسی به دستور مرحوم آیت الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی با سرمایه مرحوم سهام الدوله تاسیس گردید. اما به دلایل نامعلومی در سال ۱۳۵۱ به موجب سند رسمی شماره ۱۹۰۳۶ مورخ ۲۴ /۸/ ۱۳۵۱ دفتر اسناد رسمی ۱۷۴ تهران بیمارستان سهامیه در اجاره ۹۹ ساله موسسه دارالتبلیغ اسلامی با ریاست مرحوم آقای شریعتمداری قرار گرفت و عملاً امور بیمارستان و حتی موقوفات سهام الدوله در اختیار موسسه مذکور قرار می گیرد.(۱۵)
مدرسه دارالزهراء
این مدرسه جزو نخستین مراکزی بود که برای خواهران کلاسهای آموزشی برقرار می کرد و هزینه آن را مرحوم شریعتمداری متقبل شده بود و از مراکز تحت اشراف دارالتبلیغ به شمار می آمد.(۱۶) البته از سال ۵۰ به موازات دارالزهراء(۱۷) با حمایت مالی حاج توسلی همراه با شهید قدوسی و شهید بهشتی مکتب توحید تأسیس شد که پس از پیروزی انقلاب با حکم امام این دو مرکز به جامعه الزهراء تبدیل میشود و مرحوم شریعتمدارى، آیت اللّه حاج سید موسى شبیرى زنجانى، مرحوم حاج سیّد مرتضى شبسترى، دکتر احمد بهشتى، استاد محمد جواد مغْنیّه (از علمای بلندپایه لبنانی و از نوگرایان مشهور حوزه های علمیه بود که با دعوت مرحوم شریعتمداری به تدریس در دارالتبلیغ مشغول شد(.(۲۰)
دکتر على قائمى، استاد محمود شهابى، مرحوم دکتر مهدى حائرى یزدى، استاد اختر عباس پاکستانى، آیت اللّه محمد کرمى، استاد حاج شیخ باقر ملکى میانجى، دکتر احمد احمدى،(۲۱) آیات سبحانی، مکارم شیرازی، دوانی، مطهری (البته به گفته حجت الاسلام معادیخواه، شهید مطهری حضور خود در دارالتبلیغ را با این انگیزه توجیه میکرد که شاید از آن راه بتواند از قدرت و نفوذ بیت شریعتمداری سود برد و ساواک را به تجدید نظری در سیاست خود برانگیزد)(۲۲) سید امام موسی صدر، فلسفی، صدر بلاغی، مشکینی، ابراهیم امینی، احمدی میانجی، سید مهدی روحانی(۲۳) و مرحوم محققی (نماینده اسبق مرحوم آیتالله بروجردی)(۲۴) از اساتید و فعالان دارالتبلیغ بودند.
در خصوص دعوت از اساتید دانشگاهی جهت ایراد سخنرانی برای جذب طلاب میتوان به مهندس بازرگان و مرحوم پرورش یاد کرد که در آن زمان مرحوم پرورش از اعضای انجمن حجتیه و سخنران ماهری نیز بود.(۲۵)
موادّ درسى عبارت بودند: از تفسیر قرآن، علم التفسیر، فقه استدلالى، علم رجال، عقاید و مذاهب و ادیان، فن خطابه و نویسندگى و مناظره، روانشناسى، جامعهشناسى، فلسفه، زبان عربى و انگلیسى و اردو و … .
با نگاهی به این عناوین میتوان جهت گیری نوگرایانه موسسه را مشاهده کرد.(۲۶)
اهداف دارالتبلیغ
در بحث تاریخچه دارالتبلیغ بیان شد که عدهای از فضلای حوزه با روحیه اصلاحطلبی در حوزه ابتدا مجله مکتب اسلام را با حمایتهای مرحوم شریعتمداری راه اندازی کردند و سپس به فکر تأسیس دارالتبلیغ افتادند. از این رو میتوان گفت هدف کلی تأسیس موسسه مذکور ایجاد تحول ساختارمدارانه در حوزه علمیه بود. البته نکته بسیار مهمی که نباید از چشم دور بماند هدف کلان تر موسسه در عمل بود.
موسسه در واقع پاتوق مقلدان و مریدان مرحوم شریعتمداری برای مطرح نمودن وی جهت ترویج و تبلیغ مرجعیت ایشان در ایران و حتی در خارج از کشور مانند پاکستان بود. علاوه بر آن محل تردد میهمانان مذهبی رژیم شاه در ایران نیز بود. سیدحسین موسوی تبریزی این موضوع را با جزئیات بیشتر چنین توضیح میدهد:
«در واقع قسمتی از دارالتبلیغ برای تبلیغ و ترویج خود آقای شریعتمداری در نظر گرفته شده بود و قسمت دیگرش که شامل بخش عمدهای از دارالتبلیغ میشد، به صورت هتلی با اتاق خواب و حمام و امکانات دیگر برای پذیرایی از مقلدان و مریدان ایشان درآمده بود و دوستان و مریدان او که عمدتاً تجار تبریزی بازار تهران بودند وقتی برای دیدن ایشان به قم میآمدند به جای رفتن به هتل و مسافرخانه، در دارالتبلیغ اقامت میکردند و یک اتاق بزرگ هم در دارالتبلیغ وجود داشت که محل کار و دفتر آقای شریعتمداری محسوب میشد و گاهی ایشان در سالن اجتماعات دارالتبلیغ درس میگفتند. دارالتبلیغ جایگاه خوبی برای مهمانان مذهبی رژیم هم بود، این شخصیتهای مذهبی که به دعوت دولت رسماً وارد کشور میشدند وقتی میخواستند برای دیدن علما به قم بیایند با هماهنگی که قبلاً صورت میگرفت به دارالتبلیغ میرفتند و از آنجا هم بازدید میکردند و خیال رژیم از این بابت کاملاً راحت بود. یکی از کسانی که من یادم هست به قم آمد و به دارالتبلیغ رفت، شیخ کفتارو از علمای اهل تسنن کشور سوریه بود که به دعوت رسمی دولت وارد ایران شده بود.«(۲۷)
علاوه بر اهداف کلی بیان شده، اهداف جزئی تری نیز موسسه داشت که میتوان آنها را در موارد زیر خلاصه کرد:
- کارآمدسازی تبلیغ تشیع بر اساس دگرگونیها و شرایط دنیای معاصر
- تربیت تعداد زیادی مبلغ توانمند بر اساس نظم و برنامه های آموزشی روزآمد. به دانشآموختگان دارالتبلیغ شهریه نیز پرداخت می شد.(۲۹)
- جهانی سازی اسلام و تشیع
- مقابله با تبلیغات فرقه ها و گروه های ضد اسلامی به خصوص مبشران مسیحی(۳۰).
فعالیتهای مؤسسه دارالتبلیغ
یکی از فعالیتهای موسسه، بورسیه دانش پژوهان موسسه جهت تحصیلات تکمیلی به خارج از کشور بود. یکی از این افراد سید محمد ثقفی است که در شرح زندگی خود می گوید:
«هنگامی که دارالتبلیغ اسلامی افتتاح شد در دوره اول و دوم آن موسسه علمی شرکت کرده و سپس دوره تحصیلات تکمیلی را آغاز کردم. در سال ۱۳۵۶ که در دوره تحصیلات تکمیلی دارالتبلیغ اسلامی حضور داشتم، فرصتی پیش آمد که از طرف موسسه علمی دارالتبلیغ اسلامی که حکم دانشگاه اسلامی را داشت به خارج از ایران، کشور آمریکا، با بورسیه تحصیلی اعزام شدم و وارد دانشگاه تمپل Temple فیلادلفیا شدم و در رشته تطبیق ادیان و جامعهشناسی دینی وارد دوره فوق لیسانس شدم. پس از اخذ مدرک، تعدادی از دروس دوره دکتری را میگذراندم که مقارن پیروزی انقلاب مواجه با مبارزه سیاسی جمهوری اسلامی با دولت آمریکا شدیم، در نتیجه تحصیل ناتمام مانده و به خاطر فعالیتهای سیاسی ـ اسلامی ـ ویزای تحصیلیام لغو گردید و به ایران آمدم.«(۳۱)
وی مقالاتی نیز در دارالتبلیغ با عناوین «ارزیابی تمدن غرب»، «الوحده الاسلامیه فکرتها و دعاتها» و «حیا-علامه طباطبائی» منتشر کرده است. نویسنده مذکور در سال ۸۰ در مجله حکومت اسلامی مقاله ای با عنوان «خط اعتدال در مشروطیت» و نیز در دانشگاه مفید مقاله ای با عنوان «حقوق اقلیت در دولت مدینه» در سال ۸۲ منتشر کرده است.(۳۲) سید محمد ثقفی را میتوان نمونهای از محصلین دارالتبلیغ دانست که روحیه روشنفکری خویش را تا زمان حاضر با انتشار مقالات فوق حفظ کرده است.
از فعالیت های دیگر این موسسه، چاپ و انتشار سه مجله به نامهای ۱٫«الهادی» که به زبان عربی منتشر می شد؛ ۲٫مجله «نسل نو» که نویسندگان در خصوص جوانان مقالاتی را عرضه می کردند و ۳٫مجله «پیام شادی» که برای کودکان اختصاص داشت. این مجلات در واقع جهت روشنگری افراد جامعه، در سطوح مختلف، نقش خاصی ایفا می کردند.(۳۳)
با توجه به اینکه موسسه یکی از بزرگترین چاپخانه های کشور را در اختیار داشت، توانسته بود در سطح وسیعی محصولاتش را چه در داخل و خارج از کشور عرضه کند. دارالتبلیغ جزوه های مذهبی را از طریق پست به بیش از ۱۵۰۰ مرکز اسلامی ارسال می کرد.(۳۴) عمده جزوات و کتاب های مؤسسه به دو زبان فارسی و انگلیسی در داخل و ۵۵ کشور آسیایی، آفریقایی، اروپایی و آمریکایی توزیع میشد و برخی از کتابها و جزوات این موسسه توسط مسلمانان مقیم کشورهای فرانسوی زبان اروپا به زبان فرانسوی ترجمه و به خرج خود آنها توزیع می شد.
جای تعجب است که چگونه در رژیم طاغوت، نهادی که داعیه فکر اصلاحی و اندیشه ترویج مکتب اسلام و تشیع را داشت بتواند از چنین ارگان دولتی(پست) آن هم در چنین سطح وسیعی بدون کوچکترین مانعی برخوردار باشد!
نگارنده: علیرضا فلاحی
(۱) . جمعی از نویسندگان دارالتبلیغ، ۱۳۴۸ش، ص. ۵۱۵
(۲) . http://historylib.com/index.php?action=article/view/1675
(۳) . جعفریان، رسول، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران (۱۳۲۰-۱۳۵۷)، ص۳۶۶٫
(۴) . http://iscq.ir/?part=menu&inc=menu&id=71
(۵) . همان
(۶) . خاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول) ص .۱۵۴
(۷) . همان
(۸) . http://shahide-motahar.mihanblog.com/extrapage/davani
(۹) . http://gholaminahad.blogfa.com/post-52.aspx
(۱۰) . همان
(۱۱) . https://sites.google.com/site/yadnameyeshariatmadari/essaysandresearches-1/16years
(۱۲) . http://historylib.com/index.php?action=article/view/1675
(۱۳) . جعفریان، رسول، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران (۱۳۲۰-۱۳۵۷)، ص۳۶۸
(۱۴) . http://www.irdc.ir/fa/news/1408/
(۱۵). http://nazarat.shora-rc.ir/Forms/frmMatn.aspx?id=68ePx+4FZ68=&TN=sLn161hHMy3umtCIuWPwQaVIX8FAVAiE&MN=csaqpt/F9Oo=
(۱۶) . جعفریان، رسول، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران (۱۳۲۰-۱۳۵۷)، ص۳۳۸٫
(۱۷) . اینکه چرا به موازات دارالزهراء و حتی بعد از یکسال از فعالیت آن مرکز، مکتب توحید تأسیس می شود، آیا دلیل بر اهداف متفاوت و متقابل آنها دارد یا خیر؟ جای تحقیق بیشتر دارد.
(۱۸) . http://dardgah.blog.ir/
(۱۹) . http://historylib.com/index.php?action=article/view/1675
(۲۰) . همان
(۲۱) . https://sites.google.com/site/yadnameyeshariatmadari/essaysandresearches-1/16years
(۲۲) . http://motahari.org/index.aspx?fkeyid=&siteid=1&pageid=182
(۲۳) . http://www.bashgah.net/fa/content/show/32414
(۲۴) . http://www.imam-sadr.com/tabid/113/ArticleId/4572/
(۲۵) . خاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول) ص 152
(۲۶) . http://historylib.com/index.php?action=article/view/1675
(۲۷) . خاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول) ص ۱۵۳
(۲۸) . http://honarvarnet.blogspot.com/2010/10/blog-post_01.html
(۲۹) . http://historylib.com/index.php?action=article/view/1675
(۳۰) . همان
(۳۱) . http://saghafi.andishvaran.ir/fa/ScholarMainpage.html
(۳۲) . http://saghafi.andishvaran.ir/fa/Articles.html
(۳۳).http://tarikhirani.ir/Modules/News/Phtml/News.PrintVersion.Html.php?Lang=fa&TypeId=36 &NewsId=714
(۳۴) . http://historylib.com/index.php?action=article/view/1675