-
يكشنبه, ۲۷ بهمن ۱۳۹۸، ۰۵:۳۸ ب.ظ
خاطرات نگاری مهندسی شده!
هر چند که شرح حال نویسی بزرگان و عالمان دینی از سنتهای دیرینه حوزههای علمیه است اما شاید نگارش و چاپ کتاب خاطرات آقای منتظری را بتوان اولین شرح حال نویسی و خاطره نگاری مهندسی شدهای نامید که از سوی برخی افراد معلوم الحال با هدف زیر سئوال بردن حرکت امام و انقلاب، آن هم به نام تاریخ نگاری نهضت و انقلاب به رشته تحریر در آمد و زمینه نگارش و انتشار کتبی دیگر در داخل و خارج را فراهم ساخت، که پرداختن به آنها مجال دیگری را میطلبد.خاطره نگاری و شرح حالنویسی که میتوان در یک جمله از آن به عنوان تلاش برخی برای سوژهیابی و سوژهسازی برای رسانههای بیگانه در جهت فشار به نظام اسلامی و اسلام انقلابی و پاشیدن بذر یأس و ناامیدی و ناامنی در داخل کشور و حوزههای علمیه یاد کرد.
در کنار این حرکت دنبالهدار در داخل و خارج از سوی عناصر شناخته شده، از چند سال پیش و با تأسیس چند شبکهی رسانهای بنام حوزه و با پشتیبانی مالی و معنوی برخی در داخل و خارج، فضای مجازی هم جولانگاه روندی از خاطرهنگاری و تاریخنویسی از سوی برخی افراد معمّم و غیر معمّم شده است که همان هدف سوژهسازی را دنبال و در لایههای گوناگون اسلام انقلابی در نوک پیکان تهاجم خود قرار داده است.
قداستشکنی به نام شفافسازی تاریخ حوزه
برخی از این افراد که بعضاً سابقه محکومیت هم در دادگاههای نظام جمهوری اسلامی را در کارنامه خود دارند و در نگاه طلاب و فضلای انقلابی پرکنندگان خلاء افرادی چون اکبرین و زم و خلج و امثالهم در حوزههای علمیه هستند، که برای سوژهیابی و سوژهسازی همواره بر درب منزل هر مرجع و بزرگی میکوبند و با واسطههای موجه و غیر موجه و پشتوانه مالی برخی افراد ظاهرالصلاح به نام شفافسازی تاریخ حوزهها و ثبت و ضبط خاطره بزرگان و اساتید، در حال سازماندهی حرکتی هستند که ضمن قداستشکنی از برخی بزرگان حوزه، به نام نقل خاطره و تحریک بدنه حوزویان با نشر برخی از اقوال، بازار کساد رسانههای ضد اسلام و ضد انقلاب را رونق ببخشند.
جالب اینجاست برخی از این افراد وابسته به جریانها و افرادی در خارج حوزهها هستند که نه مشروعیتی برای مرجعیت شیعه و نهاد روحانیت قائل هستند و نه در جامعه کنونی برای بیوت مرجعیت، رسمیتی قائل میباشند.
آیا اطرافیان مراجع و بزرگان و اساتید حوزه مشی احتیاط را در برخورد با این افراد در پیش میگیرند؟
افرادی که در کارنامه حامیان سیاسی آنان بدترین واژهها نسبت به حوزهها و مراجع و مقلدان آنان یافت میشود؛ به نظر میرسد یکی از راهبردهای این افراد دورگرد بیوت، در شهرها و حتی کشورها صبغه حوزوی دادن به گفتمان برخی از جریانهای شکستخورده و بعضاً التقاطی و قرار دادن سخنان برخی از بزرگان حوزه در منظومه اهداف سیاسی خود در مسیر مهندسی از پیش طراحی شده خود است.
افرادی که برای حوزویان چهرههای کاملاً شناخته شده بوده و حرکات، سکنات، تعاملات و پشتوانه مالی آنان، آشکار و لحظهای از دید تیزبین طلاب و فضلای انقلابی پنهان نمیماند.
بیشک طلاب و فضلای انقلابی همچون گذشته در برخورد با این جریان نو پدید در حوزه، از پختگی سیاسی و سواد رسانهای برخوردار هستند و ظرافت جنگ سردِ بزرگی، که امروز در حوزهها آغاز شده را به خوبی درک میکنند و بر این نکته واقفند که این افراد و شبکهها تکمیل کننده کدام قطعه پازل دشمن هستند؛
طلاب و فضلای انقلابی با بصیرتتر از آن هستند که در چنبره دامهای پهن شده آنان در تحریک احساسات با سوژهیابی و سوژهسازی گرفتار شوند، اما اینکه آیا اطرافیان مراجع و نیز بزرگان و اساتید حوزه هم مشی احتیاط را در برخورد با این افراد در پیش میگیرند این خود مسئلهای است که گذر زمان آن را به اثبات میرساند.