-
جمعه, ۲۴ بهمن ۱۳۹۹، ۰۳:۲۹ ب.ظ
وقتی به برنامههای فرهنگی پهلوی نگاه میکنیم کشور به سمت بهاییشدن حرکت میکرد. پزشک مخصوص شاه عبدالکریم ایادی، تا هویدا که نخستوزیر شاه و قبل از آن حسین اعلا و وزیر آموزش و پرورش و وزیر جنگ و بازرگانی، و حتی ثابتی همه بهایی بودند.
پایگاه جریان شناسی اسباط؛ فساد به ویژه در عرصه اخلاق یکی از مهمترین مؤلفههای رژیم پهلوی بوده و این موضوع در دربار نمود بیشتری داشته است. این رژیم برای سلطه بیشتر به مردم فاسد کردن جوانان را در دستور کار خود قرار داده بوده و تمام تلاشش از بین بردن فرهنگ اصیل ایرانی و اسلامی بوده است.
با این وجود برخی از افراد خوش خیال بر این باورند اگر انقلاب اسلامی به پیروزی نمیرسید، وضعیت فرهنگی مردم آسیبی نمیدید. پایگاه جریان شناسی اسباط برای بررسی این موضوع گفتوگویی با استاد حسن ابراهیمزاده، نویسنده و پژوهشگر حوزوی داشته که در ادامه متن آن را ملاحظه میکنید؛
اسباط: استاد برخی مدعیاند حتی اگر انقلاب اسلامی به پیروزی نمیرسید باز هم به فرهنگ مردم آسیب چندانی وارد نمیشد، نظر شما چیست؟
سادهاندیشی است که ما فکر کنیم اگر انقلاب نمیشد، امروز کشوری را با فرهنگ اسلامی و فرهنگ اصیل ایرانی داشتیم. شاهدان عینی زنده هستند. اگر جوانان امروز تاریخ عصر پهلوی را ورق بزنند به خوبی به این نتیجه میرسند که اگر رژیم پهلوی میماند امروز با کشوری تقریباً بهایی روبهرو بودیم.
وقتی به برنامههای فرهنگی پهلوی نگاه میکنیم کشور به سمت بهاییشدن حرکت میکرد. پزشک مخصوص شاه عبدالکریم ایادی، تا هویدا که نخستوزیر شاه و قبل از آن حسین اعلا و وزیر آموزش و پرورش و وزیر جنگ و بازرگانی، و حتی ثابتی همه بهایی بودند. مسیر به سمتی میرفت که کشور به سمت بهایی شدن حرکت میکرد.
همچنین سادهاندیشی است اگر ما فکر کنیم گروهها و دستههایی مثل انجمن حجتیه میتوانستند با مبارزاتشان در مقابل چنین سیستم محکمی بایستند. حرکت فرهنگ ایرانی و اسلامی در مقابل سیستم محکم دولتی به سمت بهایی شدن بود.
اسباط: البته استاد گویی مقداری نوع مبارزه با اسلام در زمان محمدرضا شاه و رضا شاه متفاوت بوده است.
دلایل این فکر مشهود است. تفاوت شاه و رضاشاه تاکتیک آنهاست وگرنه راهبرد آنها محور اسلام بود. رضاشاه چادرها را از سر زنها برداشت و لباسهای متحد الشکل را اجباری کرد؛ حوزههای علمیه را بست و عمامهها را از سر برداشت. شاه به گونه دیگر و با حرکت فرهنگی دیگری این مسیر را طی میکرد و به سمتی میرفت که نمونه بارز آن را در جشنهای فرهنگ و هنر شیراز در سال 1356 شاهد بودیم.
فرح دیدگاههای چپگرایانه و کمونیستی داشت، اما حرکتی که فرح به عنوان فرهنگ و هنر آغاز کرده بود جشنهای فرهنگ و هنر شیراز بود که در آن در ماه مبارک رمضان مردم شاهد نمایشنامهای با انجام کارهای منافی عفت در خیابان میشوند.
این حرکت را رژیم دنبال میکرد و برای هر عملی زمانبندی خاصی داشت، مثلاً 1350، سال کوروش بود، سال 1354 مبدأ تاریخی از اسلامی به شاهنشاهی تغییر میکند. در سال 1355 اعلام میشود که 12 سال بعد حکومت به دست ولی عهد داده میشود. در سال 1356 برنامهها به سمت لاابالیگری سوق داده میشود. این همان چیزی است که بهائیت دنبال میکند.
اسباط: محمدرضا شاه این حرکتهای ضد دینی را با چه عنوانی پیش میبرد؟
شاه حرکتهای ضد فرهنگی را انقلاب سفید مینامید و هر کسی که در مقابل این تفکر و حرکتهای ضد فرهنگی شاه میایستاد ارتجاع سیاه نامیده میشد. اگر انسان به خوبی تاریخ را بخواند حرکت فرهنگی آنها بسیار خطرناک بود.
در چند سال پایانی یعنی همزمان با تغییر مبدأ تاریخی به شاهنشاهی و رشد لونپنیسم در حاشیه شهرها و ترویج فیلم فارسی و رواج بیعفتی و بیحجابی، تأسیس اردوگاههایی برای دانشآموزان در شهرهای شمالی و خوشآبوهوا حرکتهایی بود که شاه انجام داد و خوشبختانه خیلی به درازا کشیده نشد. همه دانشآموزان را برای چند روز به آن اردوگاهها میبردند و آنها را به سمت لاابالیگری سوق میدادند. اگر این حرکت پنج یا ده سال زودتر آغاز میشد کار برای نیروهای دینی خیلی سخت بود.
اسباط: با این وجود چرا علما و روحانیت حرکتهای پیشگیرانهای نسبت به کارهای ضد دینی شاه نداشتند؟
من نمیخواهم بگویم که بزرگان شیعه و علما و روحانیون و هیئات کارهای پیشگیرانهای انجام ندادند، آنها فعالیتهای فراوانی را انجام دادند ولی وقتی شاکله حکومت بهایی است و حرکتها سازماندهی شده میباشد و به دنبال تبدیل ایران اسلامی به کشوری بیهویت و بیاصالت هستند این حرکتها به تنهایی نمیتوانست جلوی این فاجعه عظیم را بگیرد.
اسباط: استاد سخن پایانی و جمع بندی دارید، بفرمایید.
ما مدیون امام و انقلاب امام هستیم. اگر امام و انقلاب امام نبود ما با کشوری مواجه بودیم که بیشتر مردم بهایی بودند.
انتهای پیام/