-
جمعه, ۲۴ بهمن ۱۳۹۹، ۰۲:۵۷ ب.ظ
ما باید بدانیم که اجرای دین خدا هزینه دارد، باید هزینه را پرداخت؛ بنابراین تبلیغاتی که میشود از نظر ما از روی انصاف نیست، کما اینکه میگویند در زمان شاه وضعیت حوزه بهتر بود. چنین ادعایی هم صحیح نیست. در آن زمان حوزه برنامه نداشت و بسیاری از طلبهها با انحرافهای فکری مواجه میشدند.
پایگاه جریان شناسی اسباط؛ رژیم پهلوی همواره در کنار مخالفت با احکام الهی و توهین به مقدسات اسلامی، جایگاه روحانیت را نیز مورد تضعیف قرار میداد تا جایی که سربازان این رژیم به مدرسه فیضیه نیز حمله کرده و تعدادی از روحانیون رو مورد ضرب و شتم قرار داده و به شهادت میرسانند.
با این وجود برخی از افراد که شناختی از تاریخ ندارند، ادعا میکنند احترام و جایگاه روحانیت پیش از انقلاب بهتر از بعد انقلاب بوده است. پایگاه جریان شناسی اسباط نیز برای بررسی این موضوع گفتوگویی با حجتالاسلام والمسلمین مصطفی اسکندری، نویسنده و استاد حوزه انجام داده که در ادامه متن آن تقدیم حضور علاقهمندان میشود؛
اسباط: استاد برخی ادعا میکنند احترام روحانیت در پیش از انقلاب بیشتر از پس از انقلاب بوده است، نظر شما چیست؟
یکی از مسائل مطرح به خصوص در بین روحانیون متولد بعد از انقلاب این است که روحانیون قبل از انقلاب دارای احترام و پناهگاه مردمی بودند. امروز به خاطر انقلاب به روحانیون احترام نمیگذارند. برای پرداختن به این مسئله باید نوع برخورد را بسنجیم. دو نوع برخورد را میتوان در این رابطه در نظر گرفت؛ 1. برخورد حکومت؛ 2. برخورد مردم.
برخورد حکومت با روحانیون درست نبود. در سخنرانیهای شاه و نخستوزیر از روحانیون تعبیر ارتجاع سیاه میکردند یعنی روحانیون را قشر عقبماندهای میدانستند که هیچ پیشزمینهای از پیشرفت نداشتند و روحانیون را بدین شکل معرفی میکردند. در سال 1355 بعد از نماز مغرب و عشا، از حرم مطهر حضرت معصومه(س) بیرون آمدم. طلبهای با خانمش به سمت حرم میرفتند. نیروهای ساواک سوار جیپ ارتشی بودند. روبهروی مدرسه خان آن سمت خیابان یکی از آنها از جیپ پایین آمد و چادر از سر خانم روحانی کشید و بعد روحانی را با خودشان بردند. زندان و بقیه برخوردها بماند.
پس آقایانی که میگویند روحانیون قبل از انقلاب احترام داشتند از جانب حکومت نبوده چون کسی نمیتواند مدعی شود که روحانیون از جانب حکومت احترام داشتند. پس به سراغ برخورد خوب از جانب مردم میرویم. مردم آن زمان دو دسته بودند. دسته اول کمی متدین بودند. برخورد این افراد با روحانیون خوب بود، اما همه آنها هم با روحانیون خوب نبودند.
وقتی من روحانی شدم، بعضی از بستگان متدین ما به من میگفتند که به پدرت بگو مگر دیوانه شدی؛ مگر کسی بچهاش را میفرستد که روحانی شود. افراد غیرمتدین نیز جز توهین هیچچیزی به روحانیون نمیگفتند. بنده با چشمان خودم دیدم ماه رمضان یکی از روحانیون سید بزرگوار که الان از دنیا رفته از خیابان میگذشت. شخصی جگری در دست داشت و میگفت مردم هر کسی میخواهد صبحانه بخورد مهمان من باشد. او میخواست به روحانی جسارت کند، هیچکسی هم به او اعتراض نکرد. بنابراین غیرمتدینین به روحانیون احترام نمیگذاشتند. ما بارها سوار اتوبوس شدیم. راننده موسیقی روشن میکرد. با راننده صحبت میکردیم گاهی راننده قبول میکرد، ولی مردم اعتراض میکردند.
اسباط: یعنی حتی متدینین نیز به روحانیون احترام نمیگذاشتند؟
متدینین هم دو گروه بودند. عدهای احترام میگذاشتند، اما تحصیل کردههای آنها به روحانیون احترام نمیگذاشتند. اگر طلبهای با دانشجویی ارتباط برقرار میکرد خیلی خوشحال میشد. بعد از انقلاب کسی نمیتواند مدعی شود که حکومت با روحانیون برخورد بدی داشته است. شاید حکومت با کسانی که در مقابل انقلاب ایستادند و مردم را به ناآرامی تحریک کرده باشند برخورد کند، این هم طبیعی است چون در همه حکومتهای جهان برخورد به این شکل میباشد. هیچ حکومتی اجازه نمیدهد که پایههای آن را بلرزانند و حکومت سرنگون شود، اما با روحانیون متدین برخوردی نشده است. ثانیاً انقلاب فضاهایی را در اختیار روحانیون گذاشته است. قبل از انقلاب کدام روحانی در دانشگاه و نیروهای نظامی میتوانست رفت و آمد کند.
اگر روحانی خودش شخصیت و سواد ندارد و نمیتواند در آنها نفوذ کند، مشکل به خودش برمیگردد. ممکن است کسانی باشند که با روحانیون برخورد بدی بکنند ولی اینها طبیعی است. هر طلبهای باید بداند تبلیغ دین هزینه دارد و اجرای دین به مراتب هزینه بیشتری دارد. منبرهای روحانیون قبل از انقلاب به مسائل اخلاقی خلاصه میشد. مشروبخورها صدای روحانیون را میشنیدند و گاهی عکس العملی نشان نمیدادند.
اگر بخواهید دین را اجرا کنید طبیعی است که در مقابل شما میایستند. پیش از انقلاب چندین نماز جمعه برگزار میشد. امام جمعه تهران امامی معروف بود که اصلاً دین نداشت. بعضی از شهرها امام جمعه متدینی داشتند اما در نماز جمعه نسل جوان کمی شرکت میکردند.
اسباط: استاد مقداری درباره خدمات انقلاب اسلامی برای مردم متدین و روحانیت بفرمایید.
پیش از انقلاب کنار چند مسجد مشروبفروشی بود. انقلاب این مشروبفروشیها را بست. زنان قمی بیحجاب نبودند ولی از بیرون شهر زنان بیحجاب میآمدند. حداقل در اطراف حرم برای خرید از ماشین پیاده میشدند. هیچ متدینی جرأت نمیکرد رادیو در خانهاش داشته باشد، اما بعد از انقلاب این مسائل جمع شد.
ما قبول داریم که صداوسیما باب میل ما نیست، آهنگ مشکوک زیاد است ولی چقدر فرق بین رقص صداوسیما و فیلمهای آنچنانی با وضعیت امروزی صداوسیماست. امروزه متدینین به روحانیون توهین نمیکنند. قشر بیدین پیش و پس از انقلاب به روحانیون توهین میکنند. شما از قشر بیدین نباید انتظار داشته باشید که آنها به روحانیون احترام بگذارند. اگر در جایی قشر بیدین به روحانیون احترام گذاشتند باید شک کنید که چه اتفاقی افتاده که دشمن به روحانیون احترام میگذارد.
پیش از انقلاب طلبهها بر سر قبرها و بالا سر حضرت معصومه(س) درس میخواندند. بارها و بارها اتفاق میافتاد که چند خانواده به سر مزار بستگانشان آمده بودند و درس تعطیل میشد. امکاناتی که الان ایجاد شده، حکومتی نیست ولی اگر حکومت ناباب بود اجازه ایجاد امکانات نمیداد. پس اینکه آقایان تبلیغ میکنند که روحانیون قبل از انقلاب احترام بیشتری داشتند، اولاً دروغ است و ثانیاً اگر چنین چیزی واقعیت داشت به هزینه دین برمیگردد.
مگر ما بالاتر از امیرالمؤمنین(ع) هستیم. حضرت در خطبه شقشقیه میفرمایند: «عَلَیَّ مِنْ کُلِّ جَانِبٍ حَتَّى لَقَدْ وُطِئَ الْحَسَنَانِ وَ شُقَّ عِطْفَای» اینقدر فشار بود که گویا دندههای من زیر فشار جمعیت خورد شود. اینطور از امام درخواست حکومت کردند اما در آخر همین مردم میگفتند که پسر ابیطالب علم به جنگ ندارد. امیرالمؤمنین(ع) به آنها میفرمودند: خدا پدرتان را بیامرزد. من در جوانی جنگجو بودم. وقتی کسی از دستور پیروی نکند چکار کنم. مگر ما از امیرالمؤمنین(ع) بالاتر هستیم. امیرالمؤمنین(ع) میخواست دین خدا را اجرا کند.
اسباط: سخن پایانی دارید، بفرمایید.
ما باید بدانیم که اجرای دین خدا هزینه دارد، باید هزینه را پرداخت؛ بنابراین تبلیغاتی که میشود از نظر ما از روی انصاف نیست، کما اینکه میگویند در زمان شاه وضعیت حوزه بهتر بود. چنین ادعایی هم صحیح نیست. در آن زمان حوزه برنامه نداشت و بسیاری از طلبهها با انحرافهای فکری مواجه میشدند.
بسیار دیده بودیم که افرادی با انحرافهای فکری افرادی را دور خودشان جمع میکردند و آنها را منحرف میکردند چون نظامی در حوزه نبود؛ کسی به آنها تذکر نمیداد و از کار آنها با خبر نمیشد. امروز نابسامانیهایی هست، ولی به جای تخریب باید دست به دست هم دهیم و نابسامانیها را جبران کنیم. این صحبتها از جانب کسانی مطرح میشود که یا متولد بعد از انقلاب هستند و اطلاعی از مسائل ندارند یا قبل از انقلاب بودند و آن زمان را فراموش کردند یا ناشی از انگیزههای سیاسی است که میخواهند با این حرفها انقلاب را لکهدار کنند والا احترامی که روحانیون بعد از انقلاب پیدا کردند به مراتب بیشتر از قبل از انقلاب است.
انتهای پیام/