-
شنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۸، ۰۷:۲۵ ب.ظ
به طور کلی در فضای غبارآلود و پر از توهین نمیتوان بحث علمی کرد، هنگامی که تحلیلها مزه شوری میدهد که نشان از جا ماندن از سفرهای است که برای بسیاری جا هست و تو نمیتوانی به دنبال موقعیتی خود را قرار دهی و از این نعمتهای الهی بهره ببری، آنجاست که شروع به انتقاد میکنی و زمین و آسمان را به هم میدوزی.
اتفاق جدیدی نیست که شایعاتی را به عنوان کتاب پروبال میدهند و طبع مینمایند و محققی در این سوی میدان ناگزیر است تا پیرامون باید و نبایدها آن چیزی که نسبت بدان کم توجهی شده است، حرفی را بیان کند.
بخش اول کلیات
در این بخش نویسنده به بررسی نقد چهارتن از افرادی که پیرامون این کتاب اظهار نظر نمودند، پرداخته است، آیت الله مومن، دکتر علی ذوعلم، حجت الاسلام و المسلمین سیدعلی حسینی اشکوری، حجت الاسلام و المسلمین حمیدرضا شاکرین کسانی هستند که کتاب «ابتذال مرجعیت شیعه» را به دایره نقد کشیدهاند.
در قسمت دیگری از این کتاب با نقد منصفانه اثر به نقاط ضعف و قوت کتاب میپردازد. در باب نقاط قوت نویسنده معتقد است که نثر روان و شیوا، بیان مطالب با همه ابعاد و جزئیات به عنوان ویژگی مثبت کتاب می باشند و از سوی دیگر انگیزههای غیرمعرفتی و غیر علمی در نگارش متن، تطویل و بازگویی چند باره و چند گونه مطالب، تکراری بودن درون مایه و اشکالات طرح شده و خطا در زمان شناسی و در بازخوانی لایههای درونی تفکر شیعه و ایران معاصر به عنوان نکات منفی اثر قابل ذکر هستند.
نویسنده در پایان نیز به بخشی از زندگی کدیور اشاره داشته است و به نزدیکی وی به بیت آیت الله منتظری پرداخته است.
بخش دوم: هرمنوتیک «ابتذال مرجعیت شیعه»
این متن همزمان با فتنه سال ۸۸ آماده میشود و بر کسی پوشیده نیست که کدیور از فعالترین عناصر و از فرماندهان فکری و سیاسی فتنه بود و در زمان فتنه برای کمک به جنبش برانداز مرتب دست به قلم میشد.
طراحان و متفکران غربی دریافتند که قدرت امامت و مرجعیت، جدیترین مانع پیش رو در تحقق آرمانهای آنهاست. اردوگاه غرب بیش از این، تراز نفوذ فقها در جامعه شیعی و میزان قدرت و تاثیرگذاری آنها در حوزههای سیاسی و مدیریتی را محک زده بود. تحول جدیدی که در انقلاب اسلامی رخ داد این بود که توانمندی فقاهت و ولایت و حاکمیت شیعه را در ترازی بسیار بالاتر و غیر قابل قیاس با برهههای پیشین آزمود.
دکتر مایکل برانت عضو بخش شیعه شناسی سازمان سیا میگوید: مقامات بلندپایه سیا در یک گردهمایی به این نتیجه رسیدند که انقلاب ایران فقط نتیجه سیاستهای شاه نیست، بلکه در درون خود حقایق دیگری دارد که مهترین آن دو عامل است: ۱- مرجعیت شیعه ۲- شهادت حسین، نوه پیامبر در ۱۴۰۰ سال پیش.
توان تاخت و تبلیغات دشمن از آستین و قلم یکی از دگراندیشان بیرون آمده تا مرجعیتی را از دیدهها بیاندازد که به قول نتانیاهو، از تنگه خیبر در عربستان تا تنگه جبل الطارق در مراکش را به لرزه انداخته و ملتها را به سوی خود جلب کرده است و به هر سو مینگرد آن را در سراسر خاورمیانه و پشت مرزهای اسرائیل مشاهده میکند که خیمه زده است.
بخش سوم: اصول و شبهات حاکم بر «ابتذال مرجعیت شیعه»
یکی از استوارترین اصول و استدلالهای پیدا و پنهان کتاب «ابتذال مرجعیت شیعه» این است که تمام مراجع و مجتهدانی را که در تأیید رهبری و مرجعیت ایشان نقش و نگاه مثبت دارند، به عدم عدالت متهم میکند. این اصل ابداعی کدیور جایگاهی چنان قدرتمند دارد که بر سراسر نوشتار فرمان میراند و مسیر بسیاری از مباحث را مدیریت میکند و سرنوشت آراء و اندیشهها را تغییر میدهد.
در جای دیگری از کتاب پیرامون شبهه بی اعتباری شهادت فقها سخن میگوید که فقط به جرم سیاسی بودن فقهای مذکور این مسئله را بیان میدارد، در حالی که:
اولاً: نه تنها مدرک شرعی بر مدعای وی نیست، بلکه روایات و ادله غیر روایی، دخالت در سیاست، مدیریت و سرپرستی امت را به فقها وا نهاده و همچنین شرط منصب قضا، فقاهت و اجتهاد است.
دوم: برخی شاهدان منصب حکومتی نداشتند، مانند آیتالله فاضل لنکرانی و آیت الله صانعی.
سوم: بیشتر فقها و مراجع کنونی حوزههای علمیه اهل سیاست هستند و در گذشته یا حال مناصب حکومتی داشتهاند، آیا دستگاه فکری کدیور همگان را از عدالت ساقط و آرایشان را بی اعتبار میشناسد؟
چهارم: اگر حکومتی بودن به وثاقت آسیب میزند، آیت الله منتظری پیش از عزل، فقیهی حکومتی به شمار میرفت و شما به شاگردی ایشان افتخار میکنید. پس از عزل وی نیز اگر چه از مناصب حکومتی دور بود، لیک فقیهی سیاسی و معتقد به حاکمیت دین و آمیختگی همه جانبه دیانت و سیاست شناخته میشد.
پنجم: قاعده «حفظ نظام» که فقیه و مصلح بزرگ عصر، امام خمینی آن را شرعا و عقلا از مهمترین واجبات میداند، برخاسته از مبانی شریعت و فقاهت و برخوردار از بنیادهای عقلی و همسو با سیره عقلاست.
بخش چهارم: «تراز فقاهت و ابعاد مرجعیت آیت الله خامنهای»
درس خارج رهبر انقلاب از سال ۶۹ شروع شد. ربع قرن است که فقه اجتهادی اهل بیت با نگاه جهانی و حاکمیتی در این درس تبیین و تدریس میشود و بیش از ۸۰۰ طلبه فاضل که دروس سطح را گذرانیدهاند، در درس خارج ایشان شرکت میکنند.
رهبر انقلاب یک دهه تدریس سطوح عالی فقه و اصول، پیش از پیروزی انقلاب در کارنامه تحصیلی دارد. به گواهی شاگردان و برخی از علما، تراز این تدریس بالا و در حوزه مشهد برجسته بوده است. کیفیت تدریس و تسلط بر متون مشکل فقهی و اصولی برخی از مراجع را همان زمان باورمند به اجتهاد آیت الله خامنهای کرده بود.
امروزه دهها میلیون شیعه در جهان، تقلید از آیت الله خامنهای را برگزیدهاند و ایشان مرجعی هستند مسلم و شناخته شده، این همه افزون بر تمایل و تمرکز صدها میلیون مسلمان و آزاد اندیشی است که در گوشه گوشه گیتی ایشان را قلب و قطب اسلام و کانون اقتدار و عزت و صلابت آزادی خواهان میشناسند.
کلام آخر
چیزی را که نباید فراموش کرد، حضور محسن کدیور در ساختار سازمانهای جاسوسی در آمریکا و انگلیس است که نمیتوان به سادگی از کنار آن گذشت و شاید بتوان این نکته را علتی بر معلولهای دیگر دانست که با مطالعه کتاب میتوان به آن پی برد.
نقد منصفانه زمانی صورت میگیرد که بتواند نسبت به واقعیت یک مطلب اشاره داشته باشد و نه اینکه با هر ادبیاتی، نکاتی را به هم وصل کرد و مدعای خویش را اثبات نمود.
علی اصغر سیاحت