-
يكشنبه, ۱۰ فروردين ۱۳۹۹، ۰۲:۰۶ ب.ظ
اصفهان در طول تاریخ پس از اسلام دو دورهی درخشانِ فرهنگی و مذهبی داشته است: اول از قرن چهارم تا قرن ششم که بیشتر مردم این شهر سنی بودند. در این دوره اصفهان مرکز علوم و معارف اسلامی بود و طلاب علوم دینی از شهرهای مختلف به این شهر مسافرت میکردند. در این دوره، علمای اصفهان در میان فقها به «طبقة اصبهانیین» معروف بودند. دوره دیگر از قرن یازده تا چهارده هجری است که اکثر مردم این شهر شیعه هستند. در این دوره نیز اصفهان به مرکز جریانهای مختلف فکری و فرهنگی شیعه تبدیل شد و به طور خاص حوزه علمی شیعی در این دوره در اصفهان شکل گرفت.
نگاهی گذرا به حوزه علمیه اصفهان | بخش اول
شکلگیری حوزه علمیه اصفهان
میتوان تاریخ حوزه علمیه شیعه در اصفهان را به چهار دوره تقسیم نمود:
۱. دوره صفویه تا حمله افغانها؛
۲. پس از حمله افغانها تا به قدرت رسیدن قاجاریه؛
۳. از ابتدای قاجار تا اواخر آن؛
۴. از اواخر قاجار تا دوره معاصر.
دوره صفویه
در دوره صفویه فشار حکومت عثمانی بر شیعیان و به طور خاص عالمان شیعه جبل عامل سبب شد که برخی از علمای آن دیار به ایران مهاجرت کنند. شاه طهماسب اول نیز نقش مهمی در استقبال از این عالمان داشت. از جمله این افراد میتوان به على بن هلال منشار کرکی عاملی (۹۸۴) و حسین بن عبدالصمد حارثی (۹۸۴) شاگرد شهید ثانی و پدر شیخ بهایی اشاره کرد. فرد اول در اصفهان به مقام شیخ الاسلامی منصوب شد و دومی نیز سه سال در اصفهان به تدریس اشتغال داشت.
پس از شاه طهماسب اول، توجه کمتری به حوزه علمیه شیعه شد و حتی در دوره شاه اسماعیل دوم به دلیل تمایل وی به اهل سنت، عالمان شیعی در انزوا قرار گرفتند و حتی شاه در صدد قتل آنها بر آمد.
با استقرار سلطنت شاه عباس اول و اقدامات او عالمان شیعی نفوذ بیشتری پیدا کردند و حتی میتوان ادعا کرد که حوزه علمیه اصفهان در این دوره تأسیس شد.
با استقرار سلطنت شاه عباس اول و اقدامات او عالمان شیعی نفوذ بیشتری پیدا کردند و حتی میتوان ادعا کرد که حوزه علمیه اصفهان در این دوره تأسیس شد.
یکی از عالمان بزرگی که حتی از او به عنوان پدر حوزه علمیه اصفهان یاد میشود، ملاعبدالله شوشتری است. وی که در نجف، نزد احمد بن محمد اردبیلی معروف به مقدس اردبیلی تحصیل کرده بود، حدود سال ۱۰۰۶ قمری از کربلا به اصفهان آمد و سپس به مشهد رفت و در آنجا ساکن شد؛ اما بنا به درخواست شاه عباس اول به اصفهان بازگشت. شاه در اصفهان برای او مدرسهای ساخت و تدریس در آن را به او سپرد.
وی در آن مدرسه به تدریس فقه و اصول و حدیث و رجال پرداخت و نقش مهمی در گسترش حوزه علمیه اصفهان داشت. به گفته محمد تقی مجلسی، تعداد محصلان علوم دینی در زمان ورود شوشتری به اصفهان پنجاه نفر و در زمان وفاتش(۱۰۲۱) نزدیک به هزار نفر بوده است. از شاگردان وی میتوان به ملا محمد تقی مجلسی (۱۰۷۰)، میرمصطفی تفرشی (صاحب نقد الرجال) و میرزا رفیع الدین محمد بن حیدر نائینی (صاحب شرح اصول کافی) اشاره کرد.
از دیگر اشخاص تأثیرگذار در شکلگیری حوزه اصفهان میتوان به بهاءالدین عاملی معروف به شیخ بهایی (۱۰۳۰) اشاره کرد. وی شاگردان بسیاری را تربیت کرد که از آن جمله میتوان به محمد تقی مجلسی، صدر الدین شیرازی (۱۰۵۰)، ملامحسن فیض کاشانی (۱۰۹۱)، سید ماجد بحرانی (۱۰۲۸)، سید حسین مجتهد کرکی (۹۴۰)، جواد بن سعد بغدادی، ملاحسنعلی شوشتری (۱۰۷۵)، ملاصالح مازندرانی (۱۰۸۶) و رفیع الدین محمد نائینی(۱۰۸۰) اشاره کرد.
از دیگر دانشمندانی که در این دوره در حوزه اصفهان به تحصیل و تدریس اشتغال داشتند، میتوان به لطف الله بن عبدالکریم میسی( ۱۰۳۲)، زین الدین بن محمد بن حسن جبعی، نواده شهید ثانی (۱۰۶۳)، میرداماد( ۱۰۴۰)، میرفندرسکی(۱۰۵۰)، ملارجبعلی تبریزی (۱۰۸۰)، آقاحسین خوانساری (۱۰۹۹) و پسرش آقاجمال خوانساری (۱۱۲۵)، علامه محمد باقر مجلسی (۱۱۱۰) و میر محمد اسماعیل حسینی خاتون آبادی (۱۱۱۶) اشاره کرد.
در این دوره حوزه علمیه اصفهان مهمترین حوزه علمی شیعیان شد و علمای بزرگ در بلاد مختلف بر آمده از این حوزه بودند. عالمانی هم که خود در این شهر تحصیل نکرده بودند، نظر علمای اصفهان را در موارد خاص جویا میشدند؛ برای مثال محمد امین استر آبادی مؤسس مکتب اخباری کتاب فوائد المدنیه خود را برای اظهار نظر به اصفهان فرستاد. او همچنین پیش از مهاجرت به مکه معظمه و ابداع شیوه اخباریگری به اصفهان آمده و با میرفندرسکی مباحثهای داشته است.
حمله افغانها تا ظهور قاجاریه
با حمله افغانها به اصفهان و ناامن شدن این شهر حوزه اصفهان نیز رونق پیشین خود را از دست داد و بسیاری از علما یا در جریان محاصره شهر به دلائل مختلف به مرگ طبیعی فوت نمودند یا توسط سربازان افغان به شهادت رسیدند. جمعی نیز که جان سالم به در بردند، مجبور به مهاجرت به شهرهای دیگر شدند.
خاندان میر سید احمد عاملی، از حکمای بزرگ که سبط و شاگرد میرداماد بود، خاندان مولا محمد اکمل اصفهانی -پدر وحید بهبهانی -، خاندان میر ابوالمعالی طباطبایی، جد صاحب ریاض المسائل، سلسله جلیل طباطبایی بروجرد، اعقاب میر سید محمد جد علامه بحر العلوم، شیخ محمد علی حزین از اعقاب شیخ زاهد گیلانی، خاندان ملا نعیما طالقانی، حکیم محقق و دانشمند جامع کم نظیر و ده ها خاندان علمی دیگر از این دسته علما هستند.
این بزرگان، با فتنه غیرمنتظرهای روبرو شدند که در نتیجه آن آشیانه علمی آنان به هم خورد. از آن همه فقیه و فیلسوف و دانشمند که در اصفهان سکونت داشتند، عده کمی باقی ماندند که آنان نیز در گوشه انزوا و غربت به سر میبردند.
اگر چه دولت افشاریه توانست آرامش را به اصفهان باز گرداند، اما در دوران نادر شاه هم ایران صحنه جنگهای داخلی و خارجی بسیاری بود. سرانجام در دوران کریم خان زند آرامش و امنیت نسبی در اصفهان پدیدار شد و باقیمانده دانشمندان اصفهان، توانستند به کارهای علمی و تدریس و تألیف بپردازند.
از جمله عالمان این دوره میتوان به شاگرد محمد باقر مجلسی محمد باقر بن حسن خلیفه سلطانی (زنده در ۱۱۴۸)، محمد تقی بن محمد کاظم الماسی شمس آبادی (۱۱۵۹)، دیگر شاگرد مجلسی، ملا اسماعیل بن محمد حسین خواجویی (۱۱۷۳)، سید قطب الدین نیریزی(۱۱۷۳)، آقامحمد بیدآّبادی(۱۱۹۸)، آقا باقر هزار جریبی (۱۲۰۵)، میرزا محمد على مظفر اصفهانی (۱۱۹۸)، ملامحمدمهدی نراقی (۱۲۰۹)، ابوالقاسم خاتون آبادی اصفهانی (۱۲۰۳) و ملامحراب گیلانی (۱۲۱۷) اشاره کرد.
ظهور قاجار تا اواخر دوران قاجار
از دوران قاجار به بعد حوزه علمیه اصفهان به همت عالمانی چون آخوند ملا علی نوری (۱۲۴۶)، حاجی کرباسی (۱۲۶۱)، سید حجة الاسلام (۱۲۶۰) شیخ محمد تقی نجفی صاحب حاشیه ( ۱۲۴۸)، شیخ محمد علی نجفی هزارجریبی (۱۲۴۵)، سید صدرالدین عاملی(۱۲۶۴)، میر سید حسن مدرس(۱۲۷۳)، ملاحسینعلی تویسرکانی(۱۲۸۶) و میرسیدمحمد شهشهانی (۱۲۸۷) رونقی دوباره یافت.
آقامحمد باقر اصفهانی در اثر حمله افغانها ناچار به مهاجرت به بهبهان و سپس کربلا شد و شاگردان برجستهای را تربیت نمود که برخی از اعاظم آنها به ایران و از جمله اصفهان بازگشتند و به ترویج و تبیین مبانی اصول فقه و تحکیم فقه اجتهادی همت گماردند.
اگر ویژگی حوزه اصفهان را در دوره صفویه بتوان تأسیس علوم عقلیه و به ویژه حکمت و نیز ابتکار و قوام علوم نقلی به ویژه فقه اجتهادی دانست، ویژگی این حوزه در عصر قاجار را میتوان شرح و تبیین و توسعه علوم و معارف دانست. در این دوران دانش اصول فقه به سبک کاملا جدیدی به همت دانشمندان اصفهان مانند آقامحمد باقر پسر ملا محمد اکمل اصفهانی و شاگردان وی مانند سید علی صاحب ریاض، ملامحمد مهدی نراقی و سایر شاگردان بی واسطه یا با واسطه وی مانند حاجی کرباسی، سید شفتی، شیخ محمد تقی نجفی مسجدشاهی (صاحب حاشیه)، سید صدر عاملی، شیخ محمد حسین نجفی صاحب فصول و شیخ محمد علی هزارجریبی شکل گرفت.
آقامحمد باقر اصفهانی معروف به استاد الکل، تحصیلات خود را در اصفهان نزد پدر خود و سایر بزرگان اصفهان سپری کرد و در اثر حمله افغانها ناچار به مهاجرت به بهبهان و سپس کربلا شد و شاگردان برجستهای را تربیت نمود که برخی از اعاظم آنها به ایران و از جمله اصفهان بازگشتند و به ترویج و تبیین مبانی اصول فقه و تحکیم فقه اجتهادی همت گماردند.
حوزه اصفهان در عصر قاجار بزرگترین مرکز تدریس اصول فقه در ایران بود و سه تن از دامادهای شیخ جعفر کبیر کاشف الغطاء، یعنی سید صدرالدین عاملی، شیخ محمد تقی نجفی مسجدشاهی و شیخ محمد علی نجفی هزارجریبی و نیز برجستهترین شاگردان او مانند حاجی کرباسی، سید شفتی و سید محمد مجاهد در این شهر به تدریس و تعلیم مشغول بودهاند.
در این دوره جایگاه حوزه اصفهان در فقه اجتهادی و دانش اصول فقه تا بدانجا رسید که به همت رادمردی مانند میر سید حسن مدرس اصفهانی این حوزه در این دوران به استقلال و خودکفایی رسید؛ بلکه طلاب و فضلای سایر حوزهها و حتی عتبات عالیات را نیز به سوی خود کشانید. مسافرت برخی از علمای اصفهان در این دوره به عتبات عالیات نیز بیشتر برای کسب آگاهی از شیوهها و سبکهای مختلف فکری بوده است؛ برای نمونه فقیه مرجع نامی علامه میر سید محمد هاشم چهارسویی (۱۳۱۸) که در اصفهان از محضر بزرگانی مانند حاجی کرباسی، سید شفتی، سید صدرالدین عاملی و سید حسن مدرس بهره برده و در جوانی به درجه اجتهاد نایل شده بود، هنگامی که به نجف اشرف رفت و در درس شیخ مرتضی انصاری شرکت جست، استادش میر سید حسن مدرس را بر شیخ انصاری ترجیح میداد. همچنین میرزای شیرازی که هم درس و هم مباحثه مجتهد چهارسویی بود و سپس به نجف رفت، هنگامی که از او درباره مقایسه بین حوزههای نجف و اصفهان سؤال کردند، این گونه پاسخ داد که اگر سید مدرس به نجف بیاید از محضر او استفاده میشود.
هر چند رونق دوباره حوزه اصفهان پس از حمله افاغنه به مدد استادانی بوده است که خود از شاگردان حوزه نجف و کربلا بودهاند؛ ولی اگر اولا حضور علمی بزرگانی مانند خواجویی و بیدآبادی در این شهر نبود، این حوزهها نیز استمرار نمییافت و ثانیا فقیهان و محدثان نامداری مانند آقا محمد باقر وحید معروف به استاد الکل (۱۲۰۵) و نیز آقا باقر هزارجریبی (۱۲۰۵) که حوزههای علمی عتبات را اداره میکردند، خود از تربیت یافتگان حوزه اصفهان به شمار میروند.
در بخش علوم عقلی میتوان ادعا کرد که حوزه اصفهان از عصر صفوی تا اواسط دوران قاجار مرکزیت داشته است. استادان فلسفه سایر حوزههای علمی مانند سبزوار، تهران، قزوین، زنجان، تبریز، قم و نجف همگی تربیت یافته حوزه اصفهان و شاگردان حوزه درسی نام آورترین فیلسوف شیعی قرن سیزدهم، حکیم متأله آخوند ملاعلی نوری و شاگردان او بودهاند.
اواخر قاجار تا دوره معاصر
در دوره اخیر حوزه اصفهان وابستگی بیشتری به حوزه نجف پیدا کرد. در این دوره بیشتر طلاب، سطوح تحصیلی خود را در این شهر فرا میگرفتند و برای تکمیل تحصیلات خود به حوزه نجف مهاجرت میکردند. در این دوران هر چند طلاب برای تکمیل تحصیلات عالی خود به نجف یا قم عزیمت میکردند، ولی اصفهان جایگاه پیشینی خود را به ویژه در سطوح حفظ کرد و دروس سطح اصفهان رونق بسزایی داشت.
البته بسیاری از این عالمان پس از تکمیل تحصیلات و کسب درجه اجتهاد به اصفهان باز میگشتند و به تدریس و تصدی دیگر شئون دینی میپرداختند. البته در علوم عقلی، اصفهان همچنان در این دوره نیز اصالت و مرکزیت خود را حفظ کرد.
در این دوره با شکلگیری حوزه علمیه قم و مرکزیت یافتن آن، حوزه اصفهان به جز حوزه نجف از دستاوردهای حوزه علمیه قم نیز بهرهمند بوده و استادان برجسته آن درس آموختگان این حوزه نیز بودهاند.
منبع: جریانهای فکری حوزه علمیه اصفهان- محمدجعفر رضایی