-
شنبه, ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۱۲:۱۹ ق.ظ
در میان جمعی از روشنفکران غربزده که تنها راه توسعه و پیشرفت را در تقلید کامل و بی چون و چرا از روشها و سبک زندگی جوامع غربی میدانند معدود افراد منتسب به روحانیت نیز مشاهده میشود که خوشبین به الگوی تمدنی غرب برای توسعه و پیشرفت جوامع اسلامی هستند. جریانی که از گذشته تا به امروز دنبال الگو گرفتن از آرایههای پنهان و آشکار تمدنی غرب برای توسعه است.
جریان غربگرا (بخش اول)
در دوره پس از وقوع رنسانس در غرب و رخداد انقلاب صنعتی و توسعه اقتصادی در آن سرزمین که به ارتباط گسترده دنیای غرب با جوامع دیگر از جمله کشور ایران انجامید، دو جریان با دو رویکرد متفاوت در خصوص نحوه مواجهه کشورهای اسلامی که در آن شرایط با گرفتاری در چنگال استعمار و استثمار، رکود و عقبماندگی و انحطاط را در جوامع خویش تجربه میکردند شکل گرفت.
جریان نخست مربوط به جریان مذهبی و در راس آن روحانیت اصیل به عنوان رهبران دینی و اندیشمندان مسلمان در ایران بود که عقبماندگی جوامع اسلامی از غرب و تمدن غربی را در فاصله گرفتن از ارزشهای اصیل دین اسلام و گرایش به آرایههای برون دینی در این جوامع میدانستند و لذا ضمن تاکید بر احیاء تفکر و ارزشهای اصیل دینی در جوامع اسلامی تلاش مینمودند مقاومت امت اسلامی و وحدت مسلمانان را در برابر تهاجم همه جانبه سیاسی اجتماعی و فکری و فرهنگی غرب علیه مسلمانان تقویت نمایند.
این جریان در عین حالی که ارزشهای علمی و صنعتی جوامع غربی را نادیده نمیگرفت هرگز مجذوب و فریفته غرب هم نمیشد و در برابر پیشرفت و توسعه تمدن غرب گرفتار تحلیلهای سطحی و شتابزده نمیگردید بلکه با حفظ پایبندی به مبانی فکری اسلام و مقاومت در برابر جنبههای مبتذل فرهنگ غرب، خواستار اقتباس از علوم و فنون و پیشرفتهای جوامع غربی برای تقویت و اقتدار جوامع اسلامی بود. به تعبیر برخی از محققان، جوهره فکری و اندیشهای این جریان از سه رکن اساسی تشکیل شده بود:
- بازگشت به اسلام اصیل از طریق پیراستن عقاید مسلمین از انحرافات و بدعتها
- تطبیق و هماهنگی میان فرامین اسلامی با عقل و مقتضیات زمان
- غربستیزی از طریق ایجاد وحدت و یکپارچگی مسلمانان در برابر تهاجم فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و سلطه نظامی غرب [1]
جریان فوق ضمن توجه به جنبههای علمی و صنعتی غرب و اهتمام به دریافت مبانی علمی و آموزههای مثبت تمدنی از آن دیار، نسبت به الگوهای هنجارشکنانه این تمدن نیز بی تفاوت نمیماند و از این رو هرگز پذیرش بدون قید و شرط آموزههای غربی را برای استفاده در عرصههای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی جوامع اسلامی اجازه نمیدهد.
در مقابل جریان مذکور، جریان دیگری وجود داشت که خواستار تغییرات اجتماعی و سیاسی بنیادین در کشورهای اسلامی با الگو گرفتن از غرب بود؛ این جریان طیف وسیعی را در بر میگیرد که از غربگرایان مطلق تا جریان خوشبین به الگوی تمدنی غرب برای توسعه و پیشرفت جوامع اسلامی را در خود جای داده است.
در این جریان جمعی از روشنفکران غربزدهای قرار داشتند که تنها راه توسعه و پیشرفت را در تقلید کامل و بی چون و چرا از روشها و سبک زندگی جوامع غربی میدانستند و مسلمانان را در راستای ترک آداب و رسوم و ارزشهای ملی و دینی خویش و جهتگیری به سمت پذیرش اصول حاکم بر جوامع غربی توصیه و ترغیب میکردند.
در میان این قشر معدود افراد منتسب به روحانیت نیز مشاهده میشدند که به طریقی تلاش مینمودند زمینههای ایجاد تحول و اصلاح را در جوامع بحرانزده اسلامی از جمله جامعه ایران، با الگو گرفتن از آرایههای پنهان و آشکار تمدنی غرب فراهم آورند. چنانکه سید حسن تقیزاده [2] پیشرفت ایران را در گرو غربی شدن کامل ایران میدانست و اعتقاد داشت «صلاح این کشور منوط بر این است که ایرانیان به طور کلی از نظر صورت، معنا، جسم و روح باید فرنگیمآب شوند!» در حالی که برخی دیگر صرفا با نگاه خوشبینانه به غرب –و نه پذیرش مطلق آن- برای ایجاد توسعه در جوامع اسلامی مینگریستند.
جریان غربگرایان افراطی
در تاریخ معاصر ایران ایده پذیرش بدون قید و شرط تمدن غرب به نام غربزدگانی همچون محمد علی جمالزاده و به ویژه سیدحسن تقیزاده ثبت شده است. تقیزاده از نخستین غربزدگانی بود که خود بیمهابا شیفته پیشرفت و تمدن غرب شده بود و باور داشت مردم ایران برای رهایی از عقبماندگی و تامین نیازهای خویش در عصر جدید باید «ظاهرا و باطنا؛ جسما و روحا و از فرق سر تا نوک انگشتان پا فرنگیمآب شود و بس»!
گرچه حدود چهل سال بعد از این اظهارات، وی در زمان پهلوی دوم با افراطی خواندن عقاید پیشین خود مبنی بر اینکه «من اولین نارنجک تسلیم به تمدن فرنگی را در چهل سال قبل بیپروا انداختم» به نوعی از این اظهارات ابراز ندامت نمود، اما به هر حال وی از غربگرایانی بود که عملکردش به تقویت جریان غربگرایی در ایران انجامید و این ایده را در میان روشنفکران غربزده رواج داد که مردم ایران به خودی خود فاقد توانمندی برای دستیابی به پیشرفت علمی و تکنولوژی مدرن میباشند.
در مقالهای که برای نخستین بار در نشریه کاوه در برلین انتشار یافت، توصیه کرد مردم ایران باید به گونهای غربی شوند که نگارش زبان فارسی را نیز کنار گذارند و پیشنهاد داد مردم فارسی زبان ایران در گام اول «فارسی را با حروف لاتین بنویسند» تا هرچه زودتر با دانش بین المللی غربی پیوند یابند!
او و همفکرانش ایده وابستگی و تسلیم بدون قید و شرط به تمدن اروپایی و غربی را برای توسعه و پیشرفت مطرح کردند؛ بطوری که جمالزاده در همان عصر قاجار ضمن توصیه به پذیرش بدون قید و شرط تمدن اروپایی، در مقالهای که برای نخستین بار در نشریه کاوه در برلین انتشار یافت، توصیه کرد مردم ایران باید به گونهای غربی شوند که نگارش زبان فارسی را نیز کنار گذارند و پیشنهاد داد مردم فارسی زبان ایران در گام اول «فارسی را با حروف لاتین بنویسند» تا هرچه زودتر با دانش بین المللی غربی پیوند یابند! [3]
این جماعت با شیفتگی خاصی نسبت به مدرنیزاسیون غربی، خواستار کپی برداری کامل از آن در ایران و مدرنیزه شدن دستگاه دولت، دین، تعلیم و تربیت، خانواده، اقتصاد و بطور کلی تغییر سبک زندگی ایرانی- اسلامی بر پایه الگوی غرب بودند. اما طولی نکشید که نادرستی این عقاید و مشکلات عینی بوجود آمده در سبک زندگی اجتماعی و فرهنگی ایرانی در زمان پهلوی رخ نمود و برخی از این افراد همچون تقیزاده را در خصوص نادرستی این عقاید به اعتراف واداشت.
بطوریکه تقی زاده در سالهای پایانی عمر خویش اعتراف کرد مسلمانان پیش از اروپاییان پیشرو در عرصههای علم و صنعت بودند و ترقی اروپا در علم و صنعت بدون اخذ علوم از مسلمانان ممکن نبود. اکنون نیز پس از سالها از گذشت آن دوره میتوان تاکید کرد درک بینش روشنفکرانی همچون تقیزاده در شناخت علل عقبماندگی ایران و جوامع اسلامی آن روز همانقدر دچار کج فهمی است که درک غربزدگان زمان ما در مواجهه با مشکلات اجتماعی و اقتصادی امروز؛
اگر برخی فرنگیمآبان آن روز جبران عقبماندگی ایران را در تقلید محض از الگوی غربی میدانستند، امروز نیز برخی با عدم خودباوری و نادیده گرفتن توانمندیهای داخلی، حل مشکلات اجتماعی و اقتصادی را در گرو وابستگی به قدرتهای غربی و اتکاء به آنان در همه امور میدانند؛ چنانکه آیه الله خامنهای فرمودند: «آنهایی که پشت سر سند ۲۰۳۰ -سند ۲۰۳۰ یعنی برگرداندن سبک زندگی اسلامی به زندگی غربی- میایستند، همان تقیزادههای امروز هستند.» [4]
در مقابل غربگرایان افراطی و لیبرالهای شیفته غرب جریانات دیگری نیز وجود دارند که غرب را به عنوان یک الگوی بدون قید و شرط در همه زمینهها جهت اجرا در جوامع اسلامی نمیپسندند اما در عین حال، در بسیاری از ابعاد توسعهای به ویژه توسعه اقتصادی و صنعتی به آن اعتماد دارند و سعی میکنند از مدل توسعهای غرب و نظام سرمایه داری برای پیشرفت جوامع اسلامی استفاده کنند.
پینوشت:
- برای مطالعه بیشتر در این زمینه رک؛ حمید عنایت، شش گفتار درباره دین و جامعه، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1369.
- سید حسن تقیزاده یکی از طلاب مدرسه طالبیه تبریز بود.
- مجله کاوه، 1920م، شمارههای 1، 8 و 26.
- بیانات رهبر معظم انقلاب در اجتماع گسترده مردم در حرم رضوی، 1/1/1398.