-
شنبه, ۱۱ مرداد ۱۳۹۹، ۰۹:۲۴ ب.ظ
«این عمامه را از سر من برداشتند، از سر همه برخواهند داشت.» و چه زود پیش بینی شیخ محقق شد دستگاه آزادیخواهان مستبد اول مشروعه خواهان را سپس علمای مشروطه خواه را ترور یا منزوی و یا از صحنه سیاست خارج کردند.
«این عمامه را از سر من برداشتند، از سر همه برخواهند داشت.» و چه زود پیش بینی شیخ محقق شد دستگاه آزادیخواهان مستبد اول مشروعه خواهان را سپس علمای مشروطه خواه را ترور یا منزوی و یا از صحنه سیاست خارج کردند.
مورخین مشروطه در شرح حوادث روزهای آخر عمر شیخ، تصریح دارند که از سفارت روسیه کسانی نزد شیخ آمدند و گفتند: ما حاضریم بیرق روسیه را بالای خانه شما نصب کنیم تا جانتان در حفظ و پناه امپراتور تزاری قرار گیرد، ولی شیخ زیر بار نرفت و به قول اعظام الوزاره، فرمود: اسلام، زیر بیرق کفر نخواهد رفت!
اعضای انجمن مخفی اینگونه جلوه میدادند که شیخ با مشروطه مخالف است! بعد هم از مراجع نجف کسب تکلیف میکنند که تکلیف کسی که با مشروطه و مجلس مخالفت میکند، چیست؟! آنها هم حکم میدهند او (شیخ فضل الله) مطرود است! باید چنین فردی را از بین برد!
روشنفکرانی که در یک قرن اخیر نقش حساس و مهمّی در حرکتهای سیاسی و اجتماعی داشتند را به دو گروه تقسیم میکنیم.
الف- گروه دنبالهرو روحانیت شیعه. انگیزه آنها حفظ دین و مبارزه با فساد و استبداد بود.
ب- گروه دیگر رهبران سیاسی غیر مذهبی. این رهبران عموماً لیبرال و غربزده بودند و تحت تأثیر فرهنگ و تمدن غرب بودند.
حوزه علمیه در دوران آیت الله بروجردی حیاتی تازه یافت و به طوری که آیت الله گلپایگانی در یک سخنرانی در سال 45 ابراز داشته، این زمان هفت هزار طلبه در قم مشغول تحصیل بوده است. در این دوره از تاریخ حوزه، امام خمینی جریان دینی را در برخورد مرجعیت با سیاست در ایران پایهگذاری کردند. در ایران، دو گروه از روحانیون حرکت امام را به طور جدی حمایت و سپس دنبال کردند تا آنکه در نهایت در انقلاب ۵۷ پیروز گشتند:
سران مجمع روحانیون مبارز از جمله مهدی کروبی و محتشمیپور جزو مخالفان سرسخت تفکر آیت الله مصباحیزدی محسوب میشوند؛ همو که مقام معظم رهبری از وی به عنوان جانشین علامه طباطبایی شهید مطهری یاد کرد که خلا ایشان را پر کرده است.
بخش اول گفتگو با حجت الاسلام محمد علی لیالی به جریانشناسی این جریانات در حوزه علمیه و نقش این جریان ها و مراکز مرتبط با این جریان ها در حوزه علوم دینی پرداختیم در ادامه این گفت وگو بخش دوم را بیشتر اختصاص دادیم به مسایل دانشگاه مفید و تفکرات حاکم بر این دانشگاه و نوع عملکرد افرادی که در این دانشگاه نقش و ارتباط دارند... توصیه میشود قبل از خواندن بخش دوم گفت وگو حتما بخش اول آن خوانده شود.
مهمترین تحول در علم کلام عقلگرای امامیه در حله گرایش آن به استفاده از ادبیات فلسفی مشاء است که با حضور دو شخصیت بزرگ شیعی، یعنی خواجه نصیر الدین طوسی و علی بن میثم بحرانی گره خورده است.
کلام نصگرا و عقلگرا
کلام امامیه در طی سدههای گذشته تحولاتی را پشت سر گذاشته و جریانهایی را در خود پرورانده است. به طور اجمال میتوان به دو جریان کلام نصگرا و عقلگرا در امامیه اشاره کرد. تقابل بین این دو جریان را میتوان در دو مدرسه قم و بغداد مشاهده کرد. مدرسه قم از دیرباز مرکز تولید و نشر معارف حدیثی امامیه بود و این مهم در سده سوم و چهارم با ظهور شخصیتهایی مانند أحمدبن محمد بن عیسی، ابراهیم بن هاشم، سعد بن عبدالله اشعری و محمد بن ولید و محمد بن یعقوب کلینی و شیخ صدوق به اوج خود رسید.
بغداد نیز به عنوان پایتخت جهان اسلام از آغاز تأسیس از سوی دانشمندان شیعه مورد توجه قرار گرفت و با مهاجرت شمار قابل توجهی از شیعیان به این شهر به تدریج به یکی از پایگاههای رسمی امامیه تبدیل شد. اما رونق دانشهای شیعی و به ویژه توسعه علم کلام در این دیار را تا اندازه زیادی باید مرهون شکلگیری دولت آل بویه در ایران و گسترش دامنه آن تا بغداد دانست.
در این دوره تاریخی که به طور عمده به اواخر قرن چهارم هجری و نیمه نخست قرن پنجم باز میگردد، دانش کلام شیعه به دست شخصیتهای نامداری مانند شیخ مفید (۴۱۳ق) و سید مرتضی (م ۴۳۶ق) و شاگردان آن دو به ویژه شیخ طوسی (م ۴۶۰ ق) به یک منظومه معرفتی جامع و روزآمد دست یافت که پیش از آن تا بدین پایه سابقه نداشت.
کلام عقلگرا
هرچند جریان کلام عقلگرا قدرت بیشتری پیدا کرد و کلام رسمی امامیه را نمایندگی کرد، ولی جریان حدیثگرا نیز به شکل محدودی در بین امامیه ادامه یافت؛ برای مثال میتوان ادعا کرد که این از جریان کلامی هر دو در ری نیز ادامه پیدا کردند. در ری شخصیتهایی مانند قطب الدین اوندی (۵۷۳) و ابن شهر آشوب (۵۸۸) از جریان کلام حدیثگرا به شمار میروند و شخصیتهایی مانند سدید الدین حمصی ( اوائل سده هفتم)، مقری نیشابوری (قرن ششم)، مفید نیشابوری طبرسی صاحب مجمع البیان (۵۴۸) و ابو الفتوح رازی (اوایل سده ششم) اشاره کرد.
پس از ری در حله نیز این دو جریان به حضور خود ادامه میدهند. هر چند حله از ابتدا حضور فقهای امامیه بوده است؛ ولی پس از مدتی به دلایل مختلفی از بزرگان کلام امام میشود که در این شهر حضور پیدا کرده و به تعلیم کلام بپردازند. سدید الدین حمصی رازی نقل میکند در هنگام مراجعت از مکه به درخواست برخی از علمای حله در آنجا به تدریس علم کلام پرداخته و کتاب المنقذ من التقلید و المرشد الى التوحید یا همان التعلیق العراقی را برای گروهی از جویندگان این علم املاء کرده است. پس از او متکلمان بزرگی همچون سدید الدین ابن وشاح حلی که استاد کلام محقق حلی (م ۶۷۶ق) و سید بن طاوس (م ۶۶۴ق) بود و یا مفید الدین محمد بن جهیم اسدی (م ۶۸۰ق) و پدر علامه حلی، یعنی یوسف بن مطهر حلی که هر دو از معاصران محقق حلی بودند، و محقق حلی آن دو را به خواجه طوسی در اولین زیارتش از حله به عنوان «اعلمهم بالأصولین» معرفی کرده است، در حله پا به میدان کلام گذاشتند.
تحول علم کلام عقلگرا
مهمترین تحول در علم کلام عقلگرای امامیه در حله گرایش آن به استفاده از ادبیات فلسفی مشاء است که با حضور دو شخصیت بزرگ شیعی، یعنی خواجه نصیر الدین طوسی و علی بن میثم بحرانی گره خورده است. طوسی با نگارش کتاب تجرید العقاید و بحرانی با کتاب قواعد المرام در حقیقت چارچوب کلام متأخر امامیه را بنیان نهادند. البته این علامه حلی (م ۷۲۶ق) بود که با شاگردی نزد هر این دو به شرح و بسط اندیشههای آنان پرداخت و با قدرت و نفوذ فقهی و سیاسی خود این مکتب فکری را بر محافل علمی شیعه مسلط ساخت...
ادامه دارد ...
منبع: جریانهای فکری حوزه علمیه اصفهان- محمدجعفر رضایی
هر یک از امامان معصوم(ع) دارای فضیلتهایی هستند، امام محمد تقی(ع)، حضرت جوادالائمه(ع) فرزند امام رضا(ع) مشهور به جود و سخا هستند. بخش کوتاهی از شخصیت بزرگوار این حضرت را در کلام رهبر معظم انقلاب میخوانیم.
امام جواد مانند اسوه و مقتدا
امام جواد مانند دیگر ائمهی معصومین برای ما اسوه و مقتدا و نمونه است. زندگی کوتاه این بندهی شایستهی خدا، به جهاد با کفر و طغیان گذشت. در نوجوانی به رهبری امت اسلام منصوب شد و در سالهایی کوتاه، جهادی فشرده، با دشمن خدا کرد به طوری که در سن ۲۵ سالگی یعنی هنوز در جوانی، وجودش برای دشمنان خدا غیر قابل تحمل شد و او را با زهر شهید کردند.
همانطوری که ائمهی دیگر ما علیهمالسلام با جهاد خودشان هر کدام برگی بر تاریخ پر افتخار اسلام افزودند، این امام بزرگوار هم گوشهی مهمی از جهاد همه جانبهی اسلام را در عمل خود پیاده کرد و درس بزرگی را به ما آموخت.
امام جواد(ع) مجاهد حکومت الله
آن درس بزرگ این است که در هنگامی که در مقابل قدرتهای منافق و ریاکار قرار میگیریم، باید همت کنیم که هوشیاری مردم را برای مقابلهی با این قدرتها برانگیزیم. اگر دشمن، صریح و آشکار دشمنی بکند و اگر ادعا و ریاکاری نداشته باشد، کار او آسانتر است. اما وقتی دشمنی مانند مأمون عباسی چهرهای از قداست و طرفداری از اسلام برای خود میآراید، شناختن او برای مردم مشکل است. در دوران ما و در همهی دورانهای تاریخ، قدرتمندان همیشه سعی کردهاند وقتی از مقابلهی رویاروی با مردم عاجز شدند دست به حیلهی ریاکاری و نفاق بزنند.
امام جواد میخواست به مردم بگوید که من طرفدار اسلام و طرفدار خاندان پیغمبرم. امام علیبنموسیالرضا صلواةاللهعلیه و امام جواد صلواةاللهعلیه همت بر این گماشتند که این ماسک تزویر و ریا را از چهرهی مأمون کنار بزنند و موفق شدند.(1)
خاطرهی خونین 17 شهریور؛ دنبالهی درس جاوید فراموشنشدنی است که امام جواد به ما داده است. چرا یک امام بزرگوار در 25 سالگی به شهادت میرسد؟ و دستگاه جبار زمان این ذریهی پیغمبر را بیش از آن تحمل نمیکند؟ پاسخ به این سخن را زندگی و شخصیت امام جواد به ما میدهد. او مظهر مبارزهی با باطل بود، او کوششگر برای حکومت الله بود. او برای خدا و قرآن مبارزه میکرد، او از قدرتها نمیترسید، او در حقیقت امام و الگو و پیشاهنگ این حرکتی بود که امروز ملت ایران همگی دست به دست آن را تعقیب میکند.(2)
پردهنشین نام مجموعه تلویزیونی به کارگردانی بهروز شعیبی و ساخته سال ۱۳۹۳ است. این سریال به روحانیون و حضور آنها در محلهها و در کنار مردم توجه دارد و روی این موضوع متمرکز شده که روحانیون میتوانند در حل مشکلات مردم به آنها کمک کنند.
سریال تلویزیونی پرده نشین محصول شبکه یک است. در این سریال به سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی توجه میشود که در گذشته پررنگ بوده و اکنون هم در برخی شهرستانها رایج است، اما مردم در شهرهای بزرگ به دلیل سرعت فناوری از آن فاصله گرفتهاند.