-
سه شنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۹، ۱۲:۲۶ ق.ظ
پردهنشین نام مجموعه تلویزیونی به کارگردانی بهروز شعیبی و ساخته سال ۱۳۹۳ است. این سریال به روحانیون و حضور آنها در محلهها و در کنار مردم توجه دارد و روی این موضوع متمرکز شده که روحانیون میتوانند در حل مشکلات مردم به آنها کمک کنند.
سریال تلویزیونی پرده نشین محصول شبکه یک است. در این سریال به سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی توجه میشود که در گذشته پررنگ بوده و اکنون هم در برخی شهرستانها رایج است، اما مردم در شهرهای بزرگ به دلیل سرعت فناوری از آن فاصله گرفتهاند.
هشتگ پردهنشین / #پردهنشین
این سریال که بیش از هرچیز به زندگی روحانیون در کنار مردم و فراز و نشیبهای زندگی این قشر از جامعه پرداخته بود، خیلی زود میان مردم و نخبگان جای خود را پیدا کرد. تا جایی که در زمان پخش سریال هشتگ پرده نشین (#پردهنشین) یکی از موضوعاتی بود که کاربران شبکههای اجتماعی در رابطه با آن اظهار نظر میکردند.
هنوز چند روزی از شروع سریال نگذشته بود که محمد سرشار مدیر حوزه هنری استان تهران در صفحه خود نوشت:
«مجموعه تلویزیونی پرده نشین پاک زندگی ما را به هم ریخته! هر شب ساعت ۲۲:۱۵ باید پای شبکه اچ دی بنشینم و خلاف عادت شبانهام به کتاب خواندن در این ساعت، تلویزیون ببینم. پردهنشین، جزو معدود مجموعههایی است که سبک زندگی مومنانه را روی پرده به تصویر کشیده و واقعاً جای آفرین گفتن و دستمریزاد دارد. خدا قوت!»
پیگیری هشتگ این سریال در شبکههای اجتماعی به خوبی نشان میداد که مردم و به ویژه طلبههای جوان از پخش این سریال راضی هستند. سریالی که در آن هنرمندانه نکات ریز و درشت سبک زندگی اسلامی یا به قول عوامل سریال زیست مومنانه به خوبی به تصویر کشیده شده بود.
حاج آقا شهیدی
حاج آقا شهیدی در مقام صبر و رضا طاعت الله میکند و چون حساب پاک دارد از محاسبه نمیهراسد. او حتی یک محافظهکار نیست که از ترس آبرویش با «هدی» بر سر زمینهای «حاج حبیب» مجادله نکند، بلکه جایی که احساس میکند حق با اوست تا آخر میایستد. اما آنقدر به حق الناس حساس است که خانهاش را میفروشد و مستاجر مردی در روستا میشود.
با همه اینها اما از خانواده کنار نمیگیرد. درسی که یک روحانی با مرتبتی بالاتر به دیگری میدهد، خانوادهداری است. با همه احوال پریشان زندگی از شانی از شئون غافل نیست و با همه درگیریهایش به زهرا کوچولو دختر حاج آقا مهدوی دوچرخهسواری یاد میدهد. برای همسرش هدیه میگیرد؛ چون بنابر روایت معصوم «هدیه زن را عفیف بار میآورد» حالا هرچند سنی از آنها گذشته باشد. نفس مطمئنهاش میگوید که حق با اوست لذا اندوهگین و هراسناک نمیشود.
تارک الدنیا نیست و به باغ و بستان و دامپروری میپردازد و سجایای دیگری که مجال برای بیانشان نیست. شهیدی با کارهایش حرفهایی را میزند که تلویزیون نه ماهها که سالها از آن خالی بوده است؛
کنایههای پردهنشین به آقازادهها
«گلشن آباد» حداقل برای انهایی که در عصر مخاطرات گوناگون زیست میکنند، میتواند یک جامعه آرمانی باشد، با اما و اگرهایش. بدون توطئه چینهایی که مادیات عقل از آنها ربوده است. گویا تا قبل از ورود آقازادهای که رانت اطلاعاتی دارد (بازیگر نقش بابک حمیدیان)، همه چیز خوب بوده، میرزایی که خود ظاهر متشرعی دارد زمینه این را دارد که برای پیش بردن مقاصد غولهای بزرگ اقتصادی وابسته به جریان خاص هزینه بدهد. هزینهای که او برای توجیهاش به تعریف «آقازادهای با رانتهای اطلاعاتی» از «عدالت اجتماعی» بسنده میکند. تعابیری که له شدن برخی مردم زیر چرخهای توسعه را به ذهن متبادر میکند.
پخش پردهنشین جای خالی خیلی از حرفهای «سمت خدایی» را در تلویزیون پر کرد. این فیلم کنایههای گیرایی داشت. تا آنجا که برخی تاب دیدن این کنایههای سنگین را نداشتند. آنهایی که شهره به «مفاسد بزرگ اقتصادی»اند و البته «آقازاده» و «دارای رانت اطلاعاتی». ملاحظاتی هم هستند که نمی گذارند به پرونده آنها رسیدگی شود...