-
پنجشنبه, ۹ مرداد ۱۳۹۹، ۰۱:۰۲ ب.ظ
حوزه علمیه در دوران آیت الله بروجردی حیاتی تازه یافت و به طوری که آیت الله گلپایگانی در یک سخنرانی در سال 45 ابراز داشته، این زمان هفت هزار طلبه در قم مشغول تحصیل بوده است. در این دوره از تاریخ حوزه، امام خمینی جریان دینی را در برخورد مرجعیت با سیاست در ایران پایهگذاری کردند. در ایران، دو گروه از روحانیون حرکت امام را به طور جدی حمایت و سپس دنبال کردند تا آنکه در نهایت در انقلاب ۵۷ پیروز گشتند:
پدیده روحانیون انقلابی| بخش اول
گروه اول:
کسانی بودند که ساواک از آنان با عنوان روحانیون افراطی یا ناراحت یاد میکرد. این افراد به رغم داشتن فعالیتهای علمی و عمدتا شاگردی امام و دیگر مراجع قم، به لحاظ رفتار سیاسی، عملگرا بودند. در رأس اینان آیت الله منتظری و عبدالرحیم ربانی شیرازی بودند. این دو نفر برای نخستین بار مرجعیت امام را به جد مطرح کرده و بعدها نیز رهبری بخش عمدهای از نهضت را در میان روحانیون انقلابی و مبارزین عهدهدار بودند. آیت الله منتظری با داشتن وجهه علمی و نیز امکانات مالی که به طور عمده از نجفآباد در اختیار داشت، و نیز شاگرد زبده آیت الله بروجردی بود، موقعیت استواری میان انقلابیون داشت. هرچه آیت الله منتظری برای بیرونی نهضت مناسب مینمود، ربانی شیرازی به لحاظ تشکیلاتی، قوت فکر انقلابی، مقاومت برابر انحرافات فکری حرف اول را میزد.
مخ و مغز نهضت روحانیت
مرحوم ربانی با شهامت بینظیر و مبارزات پردامنه خود، یکی از پرنقشترین افراد در نهضت اسلامی ایران بود. وی نخستین کسی بود که از زمان حیات آیت الله بروجردی، مرجعیت امام خمینی را مطرح و آن را دنبال کرد. وی همچنین محرک اصلی بسیاری از رویدادهای نهضت امام در فاصله سالهای ۴۱ تا ۴۳ بود؛ امری که به خوبی از اسناد ساواک نیز به دست میآید. ساواک که در این اواخر وی را به کاشمر تبعید کرده بود، از فعالیت بیامان او در تحریک مردم و روحانیون بر ضد رژیم، فریادش به آسمان رفته بود. آقای نوری همدانی در باره وی میگوید:
مرحوم آیت الله ربانی شیرازی اکثر عمر خود را یا در زندان بود یا در تبعید بسر میبرد، روحیهای پرخاشگر و تند نسبت به رژیم داشت. در همان زندان قزل قلعه که بودیم چنان بر سر مامورین داد میزد که میترسیدند. در منبع دیگری از وی به عنوان «مخ و مغز نهضت روحانیت» یاد شده که چندان بیراه نیست.
این قبیل افراد که سخت پایبند مبارزه عملی بوده و در این راه هراسی نداشتند، بیشتر سالهای جوانی خویش را بین زندان و تبعید و آزادی بسر برده و میکوشیدند تا ضمن مبارزه، از اقداماتی که دیگر گروههای مذهبی داشتند، حمایت کنند. فعالیت این گروه، بیشتر بر محور اقدامات امام و پذیرش رهبری ایشان بود؛ گرچه گاه خود اقدامهای ویژهای داشته و با مراجع دیگر نیز در ارتباط بودند.
شخصیتی برجسته در تاریخ انقلاب اسلامی
در این گروه، چهرههای زیادی حضور داشتند که مرور بر مبارزات آنان دشوار است. یکی از همین چهرهها شهید محمدرضا سعیدی خراسانی یک روحانی شیفته امام و از مبارزان برجسته بود. امام در نامهای به او نوشته بودند:
«من از افرادی مثل شما آن قدر خوشم میآید که شاید نتوانم عواطف درونی را آنطور که هست ابراز کنم.»
وی نیز به طور متقابل در سخنرانی خود در سال ۱۳۴۹ گفته بود:
اگر پاره پارهام کنید، هر قطره خونم ندا میدهد خمینی خمینی.
از اسناد ساواک که گزارش سخنرانیهای وی را در طول سالها به دست داده، سهم این رادمرد را در نهضت روحانیت میتوان دریافت. مرکز فعالیتهای این شهید مسجد موسی بن جعفر (ع) در خیابان غیاثی تهران بود. وی در سال ۴۵ (سالی که در تهران ساکن شد) به جرم سخنرانیهای تند خود در این مسجد دستگیر شد. اما دستگیری اصلی وی که منجر به شهادت او گردید در سال ۴۹ بود، اتهام وی که به آن دلیل زندانی شد، صدور یک اطلاعیه برای افشای سرمایهگذاری شماری از آمریکاییها در ایران بود.
جرات و جسارت آیت الله سعیدی در دفاع از امام خمینی در سالهایی ۴۷ - ۴۹ که اوج خفقان شاهی بود، از وی شخصیتی کاملا برجسته در تاریخ انقلاب اسلامی نشان داد. وی در شب پنجشنبه ۲۱ خرداد ۴۹ در زندان به شهادت رسید.
نمونههای دیگر عبارت بودند از علیاکبر هاشمی رفسنجانی، شهید فضلالله محلاتی (۱۳۰۹ - اول اسفند ۱۳۶۴) مهدوی کنی، ابوالقاسم خزعلی، محمد یزدی، صادق خلخالی، محمدعلی گرامی، لاهوتی، موحدی کرمانی، علی مشکینی، شهید هاشمینژاد، سیدعلی خامنهای، شهید سیدعلی اندرزگو، غلامحسین جعفری، مهدی شاهآبادی، موحدی ساوجی، علیاصغر مروارید، جعفری گیلانی، محمدتقی عبدوست، فاکر و معادیخواه و... هستند که نقش مهمی در سیاسیکردن حوزه و محیطهای تبلیغی خود ایفا کردند.
ادامه دارد ...
منبع: جریانها و سازمانهای مذهبی سیاسی ایران / رسول جعفریان