برشی از کتاب | مبانی فکری جریان التقاطی در قاجار

روشن­فکران غرب­گرای ایرانی، از آنجا که توان گرفتن اعتقادات دینی از مردم ایران را نداشتند و باورهای عمیق توده‌های مردم و روحانیت بیدار شیعه، مانع کار آنها بود، به طرح «اصلاح دین» به ­جای «احیای دین» روی آوردند و همان نسخه پروتستان­‌گرایی در دنیای مسیحی غرب را برای دنیای اسلام توصیه و تجویز کردند و از پروتستانتیزم اسلامی سخن گفتند.

 

مبانی فکری جریان التقاطی در این دوره

از آنجا که جریان­‌های التقاطی از ترکیب چند مکتب پدید آمده‌­اند، شاید بهتر باشد که به ­جای عنوان مبانی فکری از مکاتب فکری سخن بگوییم. چنان­که پیشتر نیز بیان کردیم، از ابتدای حاکمیت قاجاریه تا انقلاب مشروطه، جریان التقاطی در قالب ترکیب اسلام و اومانیسم تکوین می‌­یابد و افرادی چون میرزا صالح شیرازی، میرزا فتحعلی آخوندزاده و به ­ویژه میرزا ملکم‌خان، زمینه­‌سازان و مروجان این نوع التقاط هستند و تشکیلاتی که به­ صورت مخفی این نوع التقاط را گسترش می‌­دهد، همان تشکیلات فراماسونری و با عنوان فراموش­‌خانه است.

بنابراین، برای درک مبانی یا مکاتب فکری آنان، لازم است مبانی فکری فراماسونری -یعنی سازمان مخفی مروج التقاط و شرک- و اصول اندیشه این افراد را بررسی کنیم. با نگاهی به اندیشه‌­هایی که زمینه‌­سازان التقاط در این عصر طراحی کردند و آموزه­‌های فراماسونری مبانی زیر درخور توجه است:

 

اصلاح دین یا پروتستانتیسم اسلامی

این اصول در اندیشه بانیان و زمینه­‌سازان التقاط در عصر قاجار، تحت تأثیر تحولات اروپا صورت گرفته است. آن­ها به دلیل حضور در غرب و آشنایی با افکار غربی، عامل پیشرفت جوامع غربی را در مکتب انسان­‌گرایی و پروتستانتیسم می‌دانستند؛ ازاین­‌رو همان نسخه غربی را برای جامعه ایران توصیه می­‌کردند.

 با اقدامات خلاف مسیحیتِ اصیل و خودسرانه رهبران کلیسا، انحرافات گسترده حاکم بر مسیحیت و ورود خرافات به همراه تضاد بین ایمان و عقل و علم و دین از سوی دیگر و همچنین استبداد کلیسا و امپراتوری مسیحی و استثمار توده­‌ها توسط فئودال­‌ها و نظام فئودالیزم که کلیسا از آنها حمایت می­‌کرد، جنبشی در اروپا با عنوان اصلاح دین یا «رفرماسیون» به­ وجود آمد.

 رهبری این جنبش را برخی کشیشان و متخصصان الهیات مسیحی همچون مارتین لوتر آلمانی و جان کالون فرانسوی بر عهده داشتند. نتیجه اقدامات آنها پیدایش فرقه جدیدی در مسیحیت به نام پروتستان بود.

 پروتستانتیزم با حذف واسطه خدا با انسان یعنی حذف روحانیت مسیحی و تأکید بر آزادی­‌های فردی و فردگرایی و همچنین تساهل و تسامح و نفی رهبانیت مسیحی با تأکید بر کار و تلاش به ­عنوان عبادت و تأیید ثروت‌­اندوزی و انباشت ثروت، عاملی برای پیشرفت جوامع غربی به شمار آمد.

 

روشن­فکران غرب­گرای ایرانی، اسلام را عامل عقب­‌ماندگی ایران و حاکمیت اسلام را نتیجه حمله عرب­‌ها و سلطه فرهنگ عربی بر ایران می­‌دانستند که به زعم آنان امپراتوری ساسانی را شکست داده بود.

 

آن­ها بدون توجه به عوامل داخلی شکست ساسانیان و به پیام جهانی، فرا زمانی، فرا مکانی و فرا قومی اسلام و همچنین بدون بررسی دقیق تفاوت‌­های اسلام با مسیحیت انحرافی، نسخه واحدی را برای رفع مشکلات جامعه ایران تجویز می­‌کردند.

 آنان اگر توان داشتند، به مبارزه صریح با اسلام و دین بر می­‌خاستند؛ چنان­که برخی مانند آخوندزاده مطالبی در این زمینه دارند، اما از آنجا که توان گرفتن اعتقادات دینی از مردم ایران را نداشتند و باورهای عمیق توده‌­های مردم و روحانیت بیدار شیعه، مانع کار آنها بود، به طرح «اصلاح دین» به ­جای «احیای دین» روی آوردند و همان نسخه پروتستان­‌گرایی در دنیای مسیحی غرب را برای دنیای اسلام توصیه و تجویز کردند و از پروتستانتیزم اسلامی سخن گفتند.

 نتیجه سخن آنها یعنی پذیرش مکتبی مرکب از اومانیسم (اصالت انسان) به ­همراه اسلام است؛ مکتبی التقاطی که محتوای آن اومانیسم، و شکل و صورت آن اسلام است.

 

اصالت انسان با اومانیسم

اصالت انسان در اندیشه التقاطیون عصر قاجار، با تعابیری همچون توسل به «جوهر ذاتی آدمی»، آدمیت و نشئه آزادیت و حقوق انسانیت و مانند آن­ها یاد شده است. ارتجاع اروپا پس از رنسانس به مکتب اصالت انسانی یونان و روم باستان و رساندن انسان به جایگاه خدایی از سویی و پیشرفت‌­های مادی غرب از سوی دیگر، برخی روشن­فکران ایرانی را به این نتیجه رسانده بود که عامل پیشرفت غرب علاوه بر پروتستانتیزم، مکتب اصالت انسان یا همان اومانیسم است.

از این رو، باتوجه به برخی شباهت‌­ها در مفاهیم مربوط به جایگاه انسان در اسلام و اومانیسم، کوشیدند تا همان اومانیسم غربی را در لفافه دین ترویج و تبلیغ کنند، تا شاید به تعبیر خود ، ایران را از عقب‌­ماندگی نجات دهند. تأکید بر اصالت عقل یا ساینتیسم و همچنین اصل «پیشرفت یا ترقی » و به تعبیر برخی «پروقره» و نیز تولرانس، ذیل همین اصالت انسان یا اومانیسم که در واقع خود یک مکتب است، توسط التقاط­‌گرایان عصر قاجار صورت می­‌گیرد.

ادامه دارد...

منبع: جریان­شناسی تفکر التقاطی در ایران معاصر- آیت مظفری

نظرات: (۰) هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی