رسوایی علیرغم تصویر «آرمانی» از روحانیش، فیلم «مانع»ی نیست و شاید به هر دلیلی به سایر ارکان اخلاق و آموزه‌های رفتاری دین توجه کامل و دقیقی نداشته و از همین جهت هم آسیب‌های جدی در برداشت‌های مخاطبان و نوع نگاهی که مروج و مبلغ آن است به همراه داشته است.
فتحی، راهبان قدیمی قطار در روزهای پایانی زندگی اش، برای جبران اتفاقات گذشته به روستای زادگاه خود باز می‌گردد. او درصدد استشهادی برای خداست تا آسوده بمیرد.
یک طلبه علوم دینی، هنگام پایان تحصیل و ملبس شدن به لباس روحانیت، دچار شک و تردید شده و می‌ترسد که علمش خالص و برای خدا نباشد. انگیزه اولیه او از تحصیل علوم حوزوی برآورده کردن آرزو و نذر پدر در این مورد بوده و نیز نزدیک شدن به شخصیت پدر بزرگ که به عنوان فردی امین و روحانی، در روستا به مشکلات مادی و معنوی مردم رسیدگی می‌کرده است.
