-
سه شنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۳:۲۵ ق.ظ
حوزههای علمیه بایستی از سیاست هرگز دور نمانند. یکی از مهمترین دلایل لزوم سیاسی بودن حوزههای علمیه، وابستگی نظام جمهوری اسلامی به روحانیت و علمای دین است.
سلسله یادداشتهای حجت الاسلام عالمیان | بخش سوم
حوزه انقلابی؛ راه برون رفت از چالش سکولاریسم
در بخشهای قبلی مولفههای حوزه سکولار و آسیبهای آن بیان گردید، لازم است تا راه برون رفت از این چالش نیز بیان گردد. بیگمان راه برون رفت از این چالش، دخالت روحانیت در امور سیاسی است. رهبر معظم انقلاب، لزوم این مسئله را در قالب«حوزه انقلابی» مطرح میکنند. در واقع از نگاه ایشان، حوزه انقلابی، راه برون رفت از چالش سکولاریسم به شمار میآید. با نگاهی به اندیشه رهبر معظم انقلاب، ایشان جهت تبیین حوزه انقلابی مقدمات و مولفههایی را بیان میکنند.
مقدمه اول، نقش تاریخی روحانیت در نهضتها و انقلابها است.
مقدمه دوم نیز دلایل لزوم سیاسی بودن حوزه و روحانیت است. ایشان با ذکر این دو مقدمه، به مولفههای حوزه انقلابی میپردازند.
نقش تاریخی روحانیت در نهضتها و انقلابها
رهبرانقلاب در بیان لزوم انقلابیگری حوزهها، به شواهد فراوان تاریخی تمسک میکنند و با بررسی سیره و رفتار سیاسی علمای بزرگ، نقش تاریخی روحانیت در نهضتها و انقلابها را مورد تاکید قرار میدهند. از نقش«مرحوم سیّدمحمّد کاظم طباطبایی» -صاحب عروه- و بعضی دیگر از مراجع قم، در فتوا به نفع مردم مسلمان لیبی و علیه ایتالیاییها، تا اعلام جهاد مرحوم آیت الله العظمی سیّد عبدالحسین لاری وقتی انگلیسیها در بوشهر نیرو پیاده کردند.[۱]
همچنین فتوای مرحوم شیخ الشریعهی اصفهانی -مرجع تقلید بزرگ ساکن نجف- مبنی بر این که استعمال اجناس مصنوعه در داخل کشور لازم است و مردم باید از استفاده از مصنوعات خارجی اجتناب کنند، تا به این ترتیب دیگران در داخل کشور نفوذ نکنند، و همینطور فتوای میرزای شیرازی دوم -مرحوم میرزا محمّدتقی شیرازی- در مقابله با انگلیسیها، و فتوای تحریم انتخابات قلّابی انگلیسیها در عراق، نمونهای دیگر از حضور علما در صحنه سیاست است.[۲] ایشان به موارد دیگری نیز اشاره میکنند.
حضور علما در صحنه سیاست
حاج آقا نورالله اصفهانی
یک جا از فعالیتهای انقلابی مرحوم حاج آقا نورالله اصفهانی سخن میگویند، مبارزات ایشان را در دو بخش تقسیم میکنند:
»بخشِ مقابله با خارجی؛ و بخشِ مبارزه با استبداد. این دو بخش، کاملاً در زندگی ایشان و در مبارزات ایشان محسوس و قابل تفکیک است؛ لیکن با رضاخان هم که ایشان مبارزه میکند، گویی برایش کاملاً روشن است که رضاخان پیشکرده همان خارجی است، که آمده.«[۳]
رهبر معظم انقلاب نقش علما در مشروطیت را نیز بینظیر میدانند. به اعتقاد ایشان:
»در مشروطیت، نقش علما نقشی نیست که قابل مقایسه با نقش دیگران باشد. در سالهای پیش از مشروطیت انجمنهای پنهانی تشکیل میشد و نشستهای گوناگونی بود که هم علما، هم غیرعلما بودند و آثار آنها در مشروطیت منعکس بود؛ منتها آن چیزی که مشروطیت را به ثمر رساند، این انجمنها نبود؛ آن حضورِ مردمیای بود که جز با فعالیت و تأثیر علما امکانپذیر نبود؛ یعنی اگر فتوای آخوند نبود، فتوای آشیخ عبدالله مازندرانی و امثال اینها نبود، اصلاً امکان نداشت این حرکت در خارج تحقق پیدا کند.«[۴]
آیتالله مدرس
نقش بزرگ آیتالله مدرس نیز قابل کتمان نیست؛ آنجایی که با فریادهای خود در صحن مجلس ملّی آن روز در مقابله با رضاخان ، وتحویل کشور به انگلیسیها از این اقدام وطنفروشانه ممانعت کرد.[۵]
آیت الله کاشانی
نقش آیت الله کاشانی نیز قابل کتمان نیست:
»مرحوم کاشانی کسی است که به کمک او دکتر مصدّق و دیگر سرانِ نهضت ملی شدن صنعت نفت توانستند حمایت مردم را به این حرکت جلب کنند؛ والّا حمایت مردم جلب نمیشد. کسی مصدّق را نمیشناخت؛ کسی معنای ملی شدن صنعت نفت را نمیدانست؛ تودههای عظیم مردم که رأی و حضور و اقدام آنها در تحوّلات اجتماعی تعیینکننده است، در جریان وارد نبودند و برای آنها توضیح داده نشده بود… مرحوم آیةالله کاشانی به عنوان نماینده مردم تهران و رئیس مجلس آن روز، پشتیبان طرح ملی شدن صنعت نفت شد. نمایندگان مرحوم آیةالله کاشانی به سرتاسر کشور مسافرت میکردند…….. به این ترتیب در سال ۱۳۲۹ شمسی مردم طرفدار ملیشدن صنعت نفت ایران شدند و علیرغم اینکه محمدرضا موافق نخستوزیری مصدّق نبود، به پشتیبانی حمایت مردمی، مصدّق نخستوزیر شد.«[۶]
نقش روحانیت در انقلاب اسلامی
وبالاخره باید به نقش بیبدیل روحانیت در پیروزی انقلاب اسلامی مردم ایران پرداخت که نشانهای آشکار از حضور علما در راس حرکات انقلابی میباشد:
»اگر انقلاب اسلامی و امام بزرگوار ما نبود و اگر اسلام پرچمدار انقلاب و تحوّل در این کشور نبود، هیچ امیدی وجود نداشت که سلطه جهنّمىِ تحقیرآمیز آمریکا و حکومت دیکتاتورىِ قسىّالقلب پهلوی از این مملکت برکنده شود…..هیچ کانون و مرکزی در ایران وجود نداشت که بتواند ملّت را بسیج کند؛ مگر روحانیت و پرچمداران دین، با شعار دین. در کشور ما این یک تجربه طولانی است؛ اینها را باید با چشم دقّت نگاه کرد.«[۷] مجموع این حرکات انقلابی منتج به انقلاب اسلامی ایران شد و این نشان از حضور روحانیون در عرصه سیاست است:
»روحانیت، عنصر اصلی در مبارزات پانزده سالهی منتهی به پیروزی انقلاب و سپس در تشکیل نظام مقدس اسلامی و برافراشتن پرچم اسلام در جهان و در مقاومت پُرشور ملت ایران در برابر تهاجمهای گوناگون دشمنان و پیش از اینها و در طول قرنهای متمادی، عامل اصلی حفظ معارف اسلامی و ایمان عمیق و صادقانه ملت ایران به مکتب حیاتبخش اسلام و رشد تفکرات دینی در همه جا بوده است. حضور روحانیون متعهد و مبارز در مرکز مبارزه با رژیم دستنشانده امریکا بود که قشرهای گوناگون مردم را به صحنهی مبارزه کشانید و مبارزه را شکل عمومی و مردمی بخشید. در همه حوادث بزرگی که ملت ایران یکپارچه در آن شرکت جستهاند مانند نهضت مشروطیت و قیام تنباکو نیز حضور علمای دین در پیشاپیش صفوف، تنها عامل این حضور عمومی بوده است.«[۸]
البته این حرکتهای انقلابی منحصر در ایران نبوده و در سایر کشورهای اسلامی نیز وجود داشته است. به عنوان مثال باید به کشور عراق اشاره کرد و نقش و تأثیر رهبری «آیت الله سید عبدالاعلی سبزواری» در قیام مردم عراق علیه رژیم بعث[۹] و نقش آیت الله خویی به عنوان قطب اصلی نهضت و مرکز صدور حکم قیام اسلامی در نهضت خونین مردم عراق در رمضان سال ۱۴۱۱ هجری قمری اشاره کرد.[۱۰]
دلایل لزوم سیاسی بودن حوزه و روحانیت
دقیقا برهمین اساس است که رهبر معظم انقلاب بر سیاسی بودن روحانیت تاکید مینمایند. ایشان به سیره بزرگان دین و علمای مجاهد اشاره میکنند و نتیجه میگیرند که حوزه باید صبغه سیاسی خود را حفظ کند. لزوم سیاسی بودن طلاب و آگاهیهای سیاسی حوزویان بارها از سوی ایشان مورد تاکید قرار گرفته است:
»حوزههای علمیه بایستی از سیاست هرگز دور نمانند. طلاب باید آگاهی سیاسی پیدا کنند. مبادا جریانهای سیاسی روز، بر ذهن طلاب در حوزه علمیه سبقت بگیرند. طلاب باید در فضای سیاسی حضور داشته باشند؛ بلکه جلوتر از زمان باشند و فکر سیاسی روشن داشته باشند؛ کما اینکه علمایی که فکر سیاسی روشن داشتند، مفید بودند.«[۱۱]
از نگاه ایشان:«طلبه نمیتواند و نباید فقط به مطالعه در حجره بسنده کند بلکه بسیار مهم و ضروری است که از مسائل داخلی و جهانی، جریانهای سیاسی، منفذهای احتمالی نفوذ دشمن و دیگر مسائل مهم، به خوبی آگاه باشد.«[۱۲]
سیاسی بودن طلاب
در این میان باید معنای دخالت روحانیت در سیاست و سیاسی بودن طلاب و روحانیان نیز به درستی تبیین شود. آیا سیاسی بودن طلاب به معنای سیاسی کاری و سیاست بازی است؟ آیا به معنای محدود شدن آنان در حصار باندبازیها و جناحبندیهای معمول جامعه است؟ معظمله به این پرسش اینگونه پاسخ میدهند:
»یکى از چیزهایى که براى ما خیلى مهم است، مسئلهى «ارتباط با سیاست» است …. باید سیاسى باشید؛ منتها نه به معناى ورود در باندها و جناحهاى سیاسى؛ نه به معناى ملعبه و آلت دست شدن این یا آن حزب یا گروه سیاسى، یا سیاستبازان حرفهاى؛ این مطلقاً مورد نظر نیست؛ بلکه به معناى آگاهى سیاسى، قدرت تحلیل سیاسى، داشتن قطبنماى سالم سیاسى که جهت را درست نشان بدهد.«[۱۳]
اما دلایل لزوم سیاسی بودن حوزه و روحانیت چیست و چه ضرورتی بر این امر مترتب است. طبق آنچه میتوان از دیدگاه مقام معظم رهبری در این مورد بیان کرد، ۶ علت مهم است که ذیلا به آن میپردازیم:
۱- وابستگی این نظام به روحانیت
یکی از مهمترین دلایل لزوم سیاسی بودن حوزههای علمیه، وابستگی نظام جمهوری اسلامی به روحانیت و علمای دین است. بر همین اساس لازم است تا روحانیان نسبت به مسائل سیاسی آگاهی کامل داشته باشند:
»نظام جمهوری اسلامی به طبیعت خود، نظامی وابسته به علمای دین است؛ و علمای دین، هم از این حیث که در پدید آوردن این نظام سهم وافر را داشتهاند و هم از این جهت که مردم درباره نظام به آنها مراجعه میکنند و هم از این جهت که خود از جهات مختلف و در مشاغل مختلف، در نظام مسؤولند… باید از وضعیت و موجودیت نظام، آن چنان که هست، مطلع باشند؛ نقایص را بشناسند و پیشرفتها را بدانند؛ آن جا که کمک لازم است، آن را تشخیص بدهند؛ آن جا که دشمن به آن توجه پیدا کرده و هدف گرفته است، آن را شناسایی کنند تا بتوانند نقش صحیح خود را در تداوم این نظام ایفا کنند. حوزه علمیه و علمای دین و جوامع دینی و روحانی نمیتوانند از وضع نظام بی خبر باشند و بیخبر بمانند و این بیخبری را تحمل کنند.«[۱۴]
۲- نیاز نظام به روحانیت
همانگونه که این نظام وابسته به روحانیت است، به این نهاد نیز نیاز دارد. به اعتقاد مقام معظم رهبری:
»علت فعّالیت حوزههای علمیّه……. نیاز حکومت اسلامی است که در طول تاریخ بعد از حکومت امیرالمؤمنین و امام مجتبی علیهم االصّلاة والسلام، دیگر حکومتی با این خصوصیّات، متکّی بر احکام و مقرّرات دینی تا امروز تشکیل نشده است. این اوّلین بار است که حکومتی بر اساس قرآن تشکیل میشود و جامعهای اسلامی -با همه مشکلات و زحماتی که این کار داشته و دارد- به وجود آمده است. این نظام و حکومت الهی، برای عمل، اوّلاً به معارف و مقرّرات اسلامی احتیاج دارد. ثانیاً در برخی از جاها به اشخاصی برای اداره بعضی از امور این نظام نیاز است که بایستی این دو نیاز را حوزهها تأمین کنند.«[۱۵]
۳- مصلحت مردم
از منظر رهبر انقلاب، بیرغبتی روحانیت نسبت به مسائل سیاسی موجب می شود تا مردم نگران شوند. به همین دلیل لازم است تا به خاطر مصلحت مردم، به مسائل سیاسی و انقلابی توجه نمایند:
»بدانید که مردم از هر حرکت به سمت رشدِ صحیح جامعهی روحانیت، خشنود و خوشحال میشوند؛ همچنان که اگر خدای نکرده، روحانیون را سرگرم مسایل شخصی و دنیایی و یا بیرغبتی و عدم توجه به مسایل انقلابی و یا غرق شدن در دستهبندیهای سیاسی و غیره ببینند، نگران میشوند. وظیفهی علمای دین و روحانیون عزیز این است که رضای الهی و مصلحت مردم را بر هر چیز دیگری مقدم بدارند.«[۱۶]
۴- نیاز روشنفکران و جوانان
حوزه و روحانیت باید به خاطر احساس نیازی که جامعه دانشگاهی و جوان ما دارند، در صحنه حضور داشته باشند و به رفع شبهات و اقناع این جامعه بپردازد:
»حاجت…..به فعالیّتهای حوزه علمیّه، نیاز روشنفکران و جوانان است. اینها قشری هستند که در مقابل شبهات قرار میگیرند. در همه جا اوّلین مخاطب شبههها، روشنفکران و اهل فکر و اندیشهاند که غالباً در میان جوانان و صاحبان فکر و اندیشه و تحصیلکردهها هستند. بسیاری از مردم شبهه به سراغشان نمیآید. آنها به شبهه کاری ندارند. ایمانی دارند و بر طبق ایمانشان زندگی خوبی را پیش میبرند. کسانی که اهل مطالعهاند، با دنیا مواجه میشوند و درباره اصل دین و اسلام و معارف آن و نیز اصول و فروع و تاریخ دین حرف میزنند و مرتباً شبهه القا میکنند. کسانی باید باشند تا این شبههها را برطرف کنند. تأمین این افراد به عهده حوزههای علمیّه است. البته کسانی که در غیر حوزهها هستند، ممکن است بتوانند این کار را انجام دهند؛ لیکن متصدّی اصلی، انصافاً حوزههای علمیه و علمای دینند. اینها اوّلین کسانی هستند که باید شبههها را برطرف کنند.«[۱۷]
۵- تنقیح و تبیین مقررات و احکام اسلامی
یکی دیگر از علل نیاز حضور روحانیت در صحنه، لزوم تنقیح و تبیین مقررات و احکام و معارف اسلامی است که از هیچ نهادی غیر از نهاد حوزه ساخته نیست. به اعتقاد رهبر معظم انقلاب:
» نظامی بر اساس اسلام تحقق پیدا کرده است و موفقیت و عدم موفقیت آن در دنیا و تاریخ، به حساب اسلام گذاشته خواهد شد؛ چه من و شما بخواهیم و چه نخواهیم. این نظام، بر محور تفکرات اسلامی بنا شده و بایستی برمحور مقررات و بینشهای اسلامی اداره بشود. این تفکرات و بینشها و مقررات، در کجا بایستی تحقیق و تنقیح بشود؟ این استفهامها، در کجا باید پاسخ داده بشود؟ اگر حوزه علمیه……….تنقیح و تبیین مقررات و احکام و معارف اسلامی را – که نظام با آنها حرکت خواهد کرد – به عهده نگیرند، چه کسی باید به عهده بگیرد؟ حوزهها بایستی این مسؤولیت را احساس بکنند.«[۱۸]
۶- صدای رسا و امین اسلام
از منظر رهبر انقلاب، روحانیون امینترین و رساترین زبانها جهت بیان مسائل دارند و باید به تبیین ابعاد خدمات انقلاب و نظام جمهوری اسلامی بپردازند:
»علما و روحانیون امینترین و رساترین زبانها را جهت تبیین مسایل دارند و باید عظمتی را که جمهوری اسلامی ایران برای اسلام ایجاد کرده است نشان دهند و آفاقی را که در مقابل چشم مسلمن جهان قرار داده بنمایانند و امیدی که برای آنان بوجود آورده تبیین کنند، از اینرو آشنائی هر چه بیشتر با مسائل مهم نظام اسلامی از وظایف اصلی روحانیون است تا برنامههای نظام را در زمینه پیشرفت امور برای عموم مردم بویژه جوانان تشریح کنند.«[۱۹]
۷- احساس مسئولیت نسبت به سیاست و نظام اسلامی
یکی از مهمترین دلایل لزوم سیاسی بودن حوزه و روحانیت این است که سیاست با روحانیت عجین شده است. به تعبیر مقام معظم رهبری:
»کنارهگیری از سیاست درست نیست و کار روحانی شیعه نیست.«[۲۰] دقیقا بر همین اساس است که «هیچ کس در عالم روحانیت، اگر انصاف و خرد را میزان قرار بدهد، نمی تواند خودش را از نظام اسلامی جدا بگیرد …«[۲۱] به همین خاطر: «حوزه و روحانیت نسبت به نظام دینى بىتفاوت نیست. هیچ روحانىاى، هیچ عالم دینى، هیچ خادم اسلامى نمیتواند نسبت به نظامى که بر اساس اسلام پدید آمده است، با انگیزهى اسلام حرکت کرده است و کار میکند، بىتفاوت باشد؛ نمیتواند خود را بیگانه به حساب بیاورد.«[۲۲]
[۱] – بیانات در دیدار جمعی از روحانیون ۱۴/ ۱۲/ ۱۳۷۰
[۲] – همان
[۳] – بیانات در دیدار اعضای همایش مرحوم حاج آقا نورالله اصفهانی ۱۵/ ۵/ ۱۳۸۴
[۴] – بیانات در دیدار شورای مرکزی و کمیتههای علمی همایش صدمین سالگرد مشروطیت ۹/۲/ ۱۳۸۵
[۵] – بیانات در دیدار اعضای انجمنهای اسلامی دانشآموزان ۱۹/ ۲/ ۱۳۸۶
[۶] – بیانات در دیدار مردم کاشان و آران و بیدگل ۲۰/ ۸/ ۱۳۸۰
[۷] – بیانات در سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(ره) ۱۴/ ۳/ ۱۳۸۱
[۸] – پیام به مناسبت اولین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(ره) ۱۰/ ۳/ ۱۳۶۹
[۹] – پیام تسلیت به مناسبت ارتحال آیتالله العظمی سید عبدالاعلی سبزواری ۲۷/ ۵/ ۱۳۷۲
[۱۰] – پیام تسلیت در پی ارتحال آیتاللهالعظمی خویی ۱۸/ ۵/ ۱۳۷۱
[۱۱] – بیانات در آغاز درس خارج فقه ۲۰/ ۶/ ۱۳۷۳
[۱۲] – دیدار علما و فضلا و روحانیون و طلاب استان یزد با رهبر انقلاب۱۲/ ۱۰/ ۱۳۸۶
[۱۳] – بیانات در جمع روحانیون استان سمنان ۱۷/ ۸/ ۱۳۸۵
[۱۴] – بیانات در جمع علما و مدرّسان و فضلای حوزهی علمیهی قم ۳۰/ ۱۱/ ۱۳۷۰
[۱۵] – بیانات در آغاز درس خارج فقه ۱۴/۶ ۱۳۷۴
[۱۶] – بیانات در دیدار جمعی از علما و طلاب حوزهی علمیهی قم و مدارس علمیهی تهران ۲/ ۱۲/ ۱۳۶۸
[۱۷] – بیانات در آغاز درس خارج فقه ۱۴/۶ ۱۳۷۴
[۱۸] – بیانات در دیدار مجمع نمایندگان طلّاب ۷/ ۹/ ۱۳۶۸
[۱۹] – بیانات دردیدار روحانیون استان مازندران با رهبر انقلاب۱۸/ ۲/ ۱۳۷۲
[۲۰] – بیانات در دیدار روحانیون استان سمنان ۱۷/ ۸ ۱۳۸۵
[۲۱] – بیانات در دیدار علما و روحانیون خراسان شمالی ۱۹/ ۷/ ۱۳۹۱
[۲۲] – بیانات در دیدار طلاب و فضلا و اساتید حوزه علمیه قم ۲۹/ ۷/ ۱۳۸۹
- اشتراک گذاری در :