یادداشت | احمد کسروی یک نمونه افراطی از منتقدین عقائد و آداب و رسوم شیعه بود

 

در تاریخ معاصر ایران به ویژه از دوره مشروطه به این سو، که مصادف با عقب ماندگی کشورهای اسلامی از جمله عقب ماندگی کشور ایران همزمان با پیشرفت و توسعه کشورهای غربی می‌باشد، با جریانی به ویژه در میان افراد منتسب به حوزه دین و روحانیت مواجه می‌شویم که عقب افتادن ایران از قافله رشد و پیشرفت در مقایسه با جهان غرب را ناشی از گرایش اعتقادات شیعه به خرافات و به ادعای آنان دوری شیعیان از اصول و ریشه‌های دین اسلام جستجو می‌کردند. این در حالی است که اینان با ادعای اصلاح‌گری در دین و اعتقادات دینی مردم، حتی به دنبال تغییرات بنیادین در اصول برآمدند.

عکس‌نوشت|اگر مانده بود به اسلام سیلی می‌زد

یک گروهی که با اسلام و روحانیت اسلام سر سخت مخالف بودند. از اولش هم مخالف بودند. اولش هم وقتی که مرحوم آیت‌الله کاشانی دید که اینها خلاف دارند می‌کنند و صحبت کرد، اینها [این‌] کار کردند [که‌] یک سگی را نزدیک مجلس عینک به آن زدند و اسمش را «آیت‌الله» گذاشتند! این در زمان آن[محمد مصدق] بود که اینها فخر می‌کنند به وجود او. او هم مُسلِم نبود. من در آن روز در منزل یکی از علمای تهران بودم که این خبر را شنیدم [...] من به آن آقا عرض کردم که این دیگر مخالفت با شخص نیست؛ این سیلی خواهد خورد. و طولی نکشید که سیلی را خورد. و اگر مانده بود سیلی بر اسلام می‌زد.

صحیفه امام؛ ج14؛ ص456 | جماران؛ 25 خرداد 1360

کلام ولایت | حوزه‌های علمیه نمی‌توانند سکولار باشند

 

حوزههای علمیه باید خود را سربازان نظام بدانند

 نظام، مرتبط و متصل و همزاد است نسبت به روحانیت. اگر روحانیت نبود، شما بدانید این نظام تشکیل نمی‌شد؛ این انقلاب پیروز نمی‌شد. بنده از قبل از انقلاب در محافل روشنفکری بودهام، با گروههای سیاسی ارتباط نزدیک داشتهام، همهی آنها را هم می‌شناختم، با خیلیهاشان هم بحث و جدل کرده بودیم. این را من از روی اعتقاد و با استدلال می‌گویم:
 

اگر جامعهی روحانیت نبود، این انقلاب پیروز نمی‌شد؛ تا صد سال دیگر هم پیروز نمی‌شد.

 

روشنفکران سیاسی ما که بعضیشان هم آدم‌های خوبی بودند، دلسوز هم بودند - همه، آدم‌های ناراه و منحرفی نبودند - توانائیاش را نداشتند، مقبولیت نداشتند، در بین مردم نفوذ نداشتند،

نمی‌توانستند بر دل‌های مردم حکومت کنند. آنکه می‌توانست اولاً از حیث سطح، تمام کشور را فرا بگیرد، ثانیاً از حیث عمق و تأثیر، تا اعماق دل‌ها نفوذ کند، روحانیت بود؛ که همه جا بود