-
شنبه, ۱۰ خرداد ۱۳۹۹، ۱۰:۳۷ ب.ظ
نوع ساختار تفکرات این جریان که آمیختهای از اندیشه سیاسی اخوانی و اعتقادات سلفی سنتی(وهابی) است موجبات گسترش این جریان را در عربستان سعودی و دیگر کشورهای عربی فراهم آورده است.
جریان سروری:
تاریخ پیدایش و تحولات جریان سروری:
نشانههای شکلگیری این جریان به اواخر دهه شصت و اوائل دهه هفتاد در عربستان باز میگردد. در آن زمان فضای عربستان از جریانهای جنبشی و حرکتی خالی بود. جریان اخوان المسلمین که سالها پیش از این وارد این سرزمین شده بود به سبب فشارهای جریان سلفی سنتی (وهابی) و ناتوانی در سازگاری با محیط جدید، کارکرد خاصی نداشت. جریان سلفی سنتی(وهابی) هم به دور از رخدادهای جامعه و تحولات زمان، بر فعالیتهای پژوهشی اعتقادی – حدیثی خود متمرکز شده و به نفوذی که کلام و دیدگاهش در دستگاه حاکمه داشت، بسنده کرده بود.
تلاقی دو جریان اخوانی و سلفی سنتی در عربستان بستری را برای شکلگیری جریان جدیدی به اسم سروری[1] فراهم آورد که از سوی شیخ محمد سرور زینالعابدین پایهگذاری شد. این جریان از یک سو در بردارنده دیدگاه جنبشی اخوان بود و از سوی دیگر اعتقاد سلفی داشت که آن را سازگار با محیط پیرامونی خود قرار میداد و این یعنی نسخهی سیاسی از اسلام وهابی. سروریه که بر اساس اذعان بنیانگذارانش متشکل از سه عنصر جنبشی اخوان، انقلابی قطب و سلفی ابن تیمیه بود[2] توانست انتقادهای متوجه به جریان اخوانیها و سلفی سنتی را نسبت خود بیاثر سازد و از این دو جریان پیشی بگیرد.
فعالان جریان سروری کار خود را از تبلیغ در مراکز آموزشی دبیرستانی و دانشگاهی آغاز کردند و با تکیه بر گروههای روشنگری اسلامی ( الجماعات التوعیة الإسلامیة فی المدراس ) با برگزاری دورهها و کلاسها به تربیت نیرو برای آینده جریان خود پرداختند و همین امر سبب شد که این جریان به سرعت در میان جوانان سعودی گسترش یابد و به مرور زمان به یکی از اصلیترین جریانهای این کشور تبدیل گردد.
محمد بن سرور پس از چندی به کویت عزیمت کرد و از آنجا به انگلیس رفت و سال 1986 در انگلیس «المنتدی الإسلامی» را تأسیس کرد و در آنجا مجله البیان[3] را منتشر ساخت.[4] او سپس در بیرمنگام « مرکز دراسات السنة النبویة » را بنیان نهاد و مجله السنة[5] را منتشر کرد که توزیع آن در عربستان و بسیاری از کشورهای عربی ممنوع است.[6] محمد سرور در پی حمله عراق به کویت و جنگ خلیج سال 1991 موضعی مخالف مواضع جریان سیاسی و دینی حاکم بر عربستان اتخاذ کرد. او حتی در یکی از سخنرانیهای خود در انگلیس، نظام حاکم بر عربستان را تکفیر کرد.
جریان سروری در برهه دهه هشتاد و نود قرن گذشته دوران طلائی خود را تجربه میکرد. این جریان همزمان با حضور محمد سرور در کویت و انگلستان، در داخل عربستان فعالیت داشته و در حال گسترش بود و توانست به یک قدرت برتر در صحنه دینی، سیاسی و فرهنگی عربستان تبدیل گردد و در بسیاری از دانشگاهها، مدارس و موسسات دولتی گسترش یابد و برخی گزارشها حاکی از نفوذ این جریان در مناصب مهم به ویژه در دانشگاهها در حال حاضر است.
سروری ها در دهه نود قرن گذشته بیشترین تنشها را با حاکمیت داشتند. فضای متلاطم عربستان در آن برهه از زمان به خاطر شدت یافتن فعالیت گروههای جهادی همچون القاعده و همچنین گروههای مخالف شیعی، بر حساسیت حاکمیت عربستان نسبت به جریانهای مخالف میافزود. در این دهه حاکمیت با اعمال فشار امنیتی بر فعالیتهای این جریان در مقابل آنها ایستاد و چندین تن از چهرههای بارز این جریان را بازداشت کرد.
بزرگان سروری پس از آزادی از زندان و پس حوادث یازده سپتامبر با تغییر رویکرد و نرمش در مواضع خود، تنش میان خود حکومت را آرام ساختند[7]و بیشتر تمرکز خود را بر نقد جریان جهادگری اسلامی همچون القاعده قرار دادند . چه بسا این تغییر رفتار سروریها برای تبرئه شان از انتساب به گروههای جهاد گرا و حمایت از آنها باشد.
با آغاز حوادث حرکت بیداری اسلامی در دهه دوم قرن جدید ، سروری ها به تأیید و حمایت از انقلابها پرداختند این امر سبب شد دوباره در معرض فشارهای امنیتی قرار بگیرند.
تقابل دیدگاه جریان سروری و نظام حاکم در عربستان:
تفاوت نگاه جریان سروری با نظام سیاسی و دینی حاکم در عربستان، این دو را در مقابل یکدیگر قرار داد. نظام دینی حاکم در عربستان که در اختیار جریان سلفی سنتی(وهابی) است به اطاعت مطلق از حاکم امر میکند و هرگونه خروج بر حاکمیت را حرام میداند. به اعتقاد آنها عربستان تنها کشوریست که حکومت در آن بر اساس شریعت الهی است. این نوع نگاه سلفی سنتی به حاکمیت سبب شده است که جریان سلفی سنتی در عربستان یکی از مهمترین ارکان نظام سعودی بهحساب آید. برخلاف دیدگاه جریان دینی حاکم در عربستان، سروریها معتقدند که خروج بر حاکم مسلمانی که بر اساس احکام غیر الهی حکم میکند جائز است و در حال حاضر در هیچ کشوری در دنیا حتی عربستان شریعت اسلامی حاکم نیست.[8]
علاوه بر این دیدگاه، مسئلهی دیگری که سروریها را در برابر جریان حاکم قرار میدهد دیدگاه این جریان نسبت به اصل الولاء و البراء (توّلی و تبرّی) است. براساس تفسیر آنها از این اصل، موالاة غیر مسلمانان به هر شکلی از آن ممنوع است. نقطه آغاز ظهور این دیدگاه در جریان سروری جنگ خلیج و استعانت از غیر مسلمانان است.[9] آنها همچنین بر اساس این اصل، همکاری و نزدیکی با نظامهای حاکم بر کشورهای عربی و اسلامی را که به باور آنها غیر اسلامی بهشمار میروند جایز ندانسته و افزون بر آن معتقدند در صورت مهیا بودن شرایط، خروج بر آنها واجب است.[10] این نوع دیدگاههای جریان سروری سبب شد که نظام حاکم در عربستان در برابر آنها موضع سختی اتخاذ کرده و به مقابله عملی و فکری این جریان بپردازد. از این رو چهرههای شاخص این جریان را بازداشت کرده و از فعالیتهای آنها جلوگیری به عمل آوردند. این رویکرد سخت نظام حاکم نسبت به جریان سروری در عربستان تا کنون ادامه یافته است.
چهرههای شاخص جریان سروری:
در کنار محمد سرور چهرههای دیگری همچون محمد قطب، سلمان العوده، عائض القرنی درشکل گیری و تحولات جریان سروری نقش داشتند.
محمد قطب برادر سید قطب از موثرترین نظریه پردازان جریان حرکی در جهان اسلام بهحساب میآید. افکار او امتداد اندیشههای سید است اما با رویکردی سلفی.[11] محمد قطب در حقیقت میان اندیشههای سید و اندیشه وهابیت نوعی سازگاری ایجاد کرده بود. این تلاش زمینهای شد برای ارائه نسخهی جدید از حرکت قطبی. پس از محمد قطب شاگردانش همچون محمد بن سعید القحطانی و … این راه را دنبال کردند.
شخصیت مهم دیگری که در جریان سروری نقش مهمی ایفا کرده است. سفر الحوالی است. علاوه بر او، سلمان العوده، ناصر العمر و عائض القرنی نیز در این حرکت نقش محوری دارند. آنها با جدیت به انتقاد از سیاستهای رسمی حکومت پرداخته و به دنبال اصلاحات سیاسی، اقصادی، فرهنگی و آموزشیاند. با محوریت این افراد در درون جریان سروری چندین طیف با گفتمانهای متفاوت برگرفته از اصول سروری شکل گرفته است.
سروریه در جهان اسلام:
قدرت مالی جریان سروری به علاوه تفکرات جهادی و مرتبط ساختن آن با روش سلف صالح، موجبات گسترش سریع آن را در خارج مرزهای عربستان فراهم ساخت و این جریان توانست در تعدادی از کشورهای عربی و اسلامی راه یابد.
حرکت سروریه در کویت از طریق جریان معروف به سلفیه علمی گسترش یافت که با جریان جامی فعال در کویت در نزاع شدیدی است. آنها در سال 2005 حزب سیاسی به نام حزب الأمة را به عنوان شاخه سیاسی جریان سروری تشکیل دادند. این حزب در دیگر کشورهای سازمان همکاری کشورهای عربی خلیج فارس نیز توانست ورود پیدا کند. فعالیت این حزب در تمامی این کشورها ممنوع است.[12] این جریان در کشورهای امارات، مصر، سودان، الجزایر و یمن نیز فعالیتهای قابل توجهی دارد.
سروریه و انقلاب اسلامی ایران:
پیروزی انقلاب اسلامی در ایران جریانهای اسلامگرای سیاسی را در جهان اسلام به تکاپو و تلاش برای رسیدن به اهدافشان واداشت. یکی از این جریانها نیز جریان سروری است که به گفته مخالفینشان به دنبال نسخهای همچون انقلاب ایران در عربستانند.[13]
اما این به معنای موافقت جریان سروری با جمهوری اسلامی ایران نیست. برخی ویژگیهای فکری در این جریان سبب شده است که سروریها یکی از سرسختترین مخالفان جمهوری اسلامی ایران در جهان اسلام بهحساب بیایند. بنیانهای فکری این جریان که بر تفکر سلفی وهابی استوار گردیده موجب شکلگیری رویکردی ضد شیعی در جریان سروری شده است. همین امر مهمترین علت مخالفت این جریان با انقلاب اسلامی ایران، به عنوان حرکتی شیعی است. در نگاه آنها انقلاب شیعی ایران از آغاز پیدایش تا اکنون به دنبال مقابله با اهل سنت است و در این سالها از هیچ گونه ظلمی بر ضد اهل سنت فروگذاری نکرده است. لذا انقلاب اسلامی ایران را خطرناک ترین دشمن اسلام بر میشمرند[14] که مبارزه با آن در ضرورت دارد.
این رویکرد ضد انقلاب اسلامی سروریها در آثار و مواضعشان به وضوح قابل مشاهده است. کتابهایی مانند: وجاء دور المجوس، أحوال أهل السنة فی إیران، الخمینی بین التطرف والاعتدال [15]و … که از سوی بزرگان این جریان بر ضد انقلاب اسلامی ایران تألیف شده در زمره مهمترین کتابهای تألیف شده در جهان اسلام بر ضد انقلاب اسلامی ایران به شمار میآید.
علاوه بر اعتقاد به انحراف شیعه و لزوم مبارزه با آن، اعتقاد به اصولی همچون الولاء و البراء و حاکمیت توحید (حاکمیت بر اساس شریعت الهی)، موجب تثبیت رویکرد مقابله با انقلاب اسلامی ایران در جریان سروری شده است.
نتیجه: اختلاف مبنایی جدی میان جریان سروری و انقلاب اسلامی ایران راه تعامل این با جریان را غیر ممکن ساخته است. حتی اگر زمانی سیاست نظام سیاسی حاکم در عربستان ایجاب کند که با انقلاب اسلامی تعامل داشته باشد. سلفیه سنتی(وهابی) نیز به تبعیت از آن و بنا بر اصل اطاعت مطلق از حاکم از شدت مخالف خود با شیعه و انقلاب اسلامی ایران میکاهد اما چنین احتمالی در در رابطه با جریان سروری به هیچ وجه وجود ندارد و رویکرد انقلاب اسلامی ستیز آنها تغییری نخواهد یافت.
نگارنده: محمدباقر نام آور
پینوشتها:
[1] . نام این جریان برگرفته از نام موسس آن شیخ محمد سرور بن نایف زین العابدین است. اعضاء این جریان این نام را نمی پسندند و در ادبیات خود، خود را جریان بیداری و یا سلفیه اصلاحی و سلفی حرکی معرفی میکنند.
[2] . عماد، عبدالغنی، الحرکات الإسلامیة فی الوطن العربی، بیروت، مرکز الداراسات الوحدة العربیة، چاپ اول، 2013م، ج،2 ص 2356.
[3] . http://www.albayan.co.uk .
[4] . لاکروا، استیفان، زمن الصحوة: الحرکات الإسلامیة المعاصرة فی السعودیة، ترجمه: الزموری، عبدالحق، بیروت،الشبکة العربیة للابحاث و النشر، چاپ اول، 2012م،ص 169.
[5] . http://sunah.org.
[6] . این دو مجله در حقیقت تریبون جریان سروری برای بیان مواضعش در رابطه با مسائل مختلف سیاسی و فکری جهان عرب و عالم اسلامی است. بیشتر شهرت این مجلهها و به ویژه مجله السنة به خاطر انتشار مواضع تند جریان سروری نسبت به موضع دولت عربستان و عالمان رسمی آن است. عماد، عبدالغنی، پیشین،ج2،ص 2352. رمزی، سعید، التیار السرورى الجهادى الفقه والهیاکل والارتباطات العربیة، قاهرة، المکتب العربی للمعارف،2015م، ص9.
[7] .أبو رمان، محمد، الصراع علی السلفیّة قراءة فی الأیدیولوجیا و الخلافات و خارطة الانتشار، بیروت،الشبکة العربیة للابحاث و النشر، چاپ اول، 2016م، ص 53.
[8] . السویدی، جمال السند، السراب، چاپ اول، دولة الإمارات العربیة المتحدة،2015م، ص 448.
[9] . دولت عربستان در درپی حمله عراق به کویت سال 1991 برای حفظ کشور خود در برابر حمله احتمالی صدام از آمریکا خواست در تا نیروهایش را برای مقابله با صدام وارد منطقه کند. نظام حاکم با استفاده از حمایت فقهی جریان سلفی سنتی کشورش این کار خود را از لحاظ شرعی موجه ساخت.
[10] . السویدی، جمال السند، پیشین، ص 441.
[11] . لاکروا، استیفان، پیشین،ص 77.
[12] . السویدی، جمال السند، پیشین،ص 429.
[13] . القصیبی، غازی، حتی لا تکون الفتنه، بی جا ، بی تا ، ص 103.
[14]. الداعیة السوری محمد سرور زین العابدین یهاجم إیران ویرحب بـ«عاصفة الحزم»، القدس العربی، لندن، 2015/4/10، در: http://www.alquds.co.uk/?p=324652 .
[15]. این سه کتاب را محمد سرور در دهه هشتاد قرن گذشته با نام مستعار عبد الله محمد الغریب تألیف و منتشر کرد.