-
چهارشنبه, ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۹:۲۰ ب.ظ
یکی از محورهای مهم اندیشه امام خمینی و مقام معظم رهبری در مورد دشمنشناسی است. در این عرصه معرفی ابعاد و مشخصههای رژیم جعلی صهیونیست و تداوم آرمان فلسطین یکی از مهمترین محورهای اندیشه و عمل سیاسی رهبران انقلاب است. طبیعی است که حوزه انقلابی باید در این مسیر قدم بردارد و رسالت تبلیغی خود را نیز در راستای اصول انقلاب در این مورد اجرا کند.
جریانشناسی مبارزه با صهیونیسم در اندیشه و نظام سیاسی امام خمینی (1)
محسن محمدی[1]
در این نوشتار مبارزه با صهیونیسم را اندیشه و نظام سیاسی امام خمینی بررسی میکنیم. امام خمینی از پیشتازان مبارزه با صهیونیسم در جهان اسلام است که با تعیین روز قدس مبارزه با صهیونیسم را وارد عرصه جدیدی کرد و در تاریخ ملل اسلامی ماندگار کرد. امام خمینی حدود 300 بار در سخنرانی و پیامهای خود در مورد اسرائیل صحبت کردهاند. ایشان ادامه دهنده راه علمایی مانند کاشف الغطا و ایت الله کاشانی بود که مبارزات ضدصهیونیستی داشتند.
منظور از «اندیشه سیاسی» بیشتر ناظر به دوران قبل از انقلاب است؛ دورانی که امام خمینی به عنوان رهبر انقلاب در حال تدوین اصول انقلاب و مبارزه است و کمتر روحیه عملگرایی دارد ولی بعد از انقلاب نوبت به اجرای آن اندیشه میشود که در مقام عمل باید، ابتکارات و روشهای امام خمینی را بررسی کرد. این مرحله که انقلاب وارد نظام سیاسی شده است را «نظام سیاسی» امام خمینی مینامیم.
جایگاه مسئله فلسطین در اندیشه سیاسی امام خمینی
مخالفت با رژیم صهیونیستی و اسرائیل ازابتدای قیام
امام خمینی از همان ابتدای مبارزات موضوع رژیم صهوینستی را به صورت جدی در مبارزات خود مطرح کرد. رژیم پهلوی با اسرائیل ارتباطات گسترده تجاری داشت. نفوذ گسترده امریکاییها در ایران این رابطه را گسترده تر کرده بود. بخش مهمی از حضور اسرائیل در ایران در قالب بهایئیت بود که به عنوان پوششی برای این نفوذ و دخالت رژیم اشغالگر قدس در ایران اقدام میکرد.
توجه به این نکته ضروری است که بر خلاف تصور رایج، امام خمینی از همان ابتدا پیکان تیز مبارزات خود را علاوه بر رژیم مستبد پهلوی به سوی نظام استعماری آمریکا و رژیم صهیونیستی نشانه رفت. به عبارت دیگر امام خمینی ارتباط ویژهای بین آمریکا و رژیم صهیونیستی برقرار کرده و چنانکه انقلاب خمینی ابعاد ضدآمریکایی داشت، از ابعاد ضداسرائیلی بسیار قویای نیز برخوردار بود.
در ادامه مهمترین موضعگیریهای امام خمینی قبل از انقلاب در مورد رژیم اشغالگر قدس را مرور میکنیم:
الف: در سال 41 شمسی و در پیام مشهور امام، به مناسبت نوروز 42 به کشته شدن مسلمانان و روحانیت به دست دولت، برای حفظ منافع اسرائیل اشاره شده است.
ب: در پیام امام دربارة لایحه انجمنهای ایالاتی و ولایتی از سلطه صهیونیستها بر منافع و تأسیسات ایران، انتقاد شدیدی به عمل آمده است. در همین سال در پاسخ به اصناف شهرستان قم در خصوص مصوبه دولت "اسدالله علم" برای روابط اقتصادی با اسرائیل، آن را خطری بزرگ برای اسلام و استقلال کشور دانستهاند. در سال 42 در پاسخ به نامة علمای یزد خطر اسرائیل را بسیار جدی دانسته و همه را به اعتراض علیه اسرائیل و دولت پهلوی فراخواندهاند.
1. امام خمینی در اعلامیهای که در مخالفت با کاپیتولاسیون صادرکردند، آمریکا و اسرائیل را در کنار هم قرار داده و از جنایات و استعمارگری آنها به شدت انتقاد کردند.
2. یکی از محکمترین و تندترین موضعگیریهای سیاسی امام در برابر اسرائیل سخنرانی مشهور ایشان در مسجد اعظم، پس از آزادی از زندان بود. (اردیبهشت سال 1343)
3. ای ملت! دین ما اقتضا میکند که با دشمن اسلام موافقت نکنیم، قرآن ما اقتضا میکند که در مقابل صف مسلمین با دشمن اسلام هم پیمان نشویم. ملت ما با هم پیمانی شاه با اسرائیل مخالف است.[2]
4. با کشتار خونین مدرسه فیضیه، امام با سخنرانی تاریخی خود، مبارزه با اسرائیل را همچنان در محور مبارزات خود قرار دادند.[3]
- در پیام ماه محرم سال 1343 شمسی، امام رابطه با اسرائیل را ننگ بزرگ شمرده و خواستار وحدت مسلمین برای مقابله با اسرائیل شدند.[4]
- در 6/6/1347 امام در پاسخ به نامه گروهی از فدائیان و جوانان مبارز فلسطین، ضمن اعلام وجوب و ضرورت مبارزه با اسرائیل، مجوز استفاده از مصرف زکات و سایر صدقات را برای رفع خطر اسرائیل در کمک به مدافعین و مبارزین را صادر کردند.[5]
- امام خمینی در مخالفت با جشنهای 2500ساله (مهر 1350)، به حضور و مشارکت اسرائیل در این جشنها اعتراض کرده و جنایات رژیم پهلوی را در این مورد روشنگری کردند.
- امام در پاسخی که در سال 1352 به دانشجویان مسلمان مقیم آمریکا و کانادا ارسال داشته است میفرماید:
... اسرائیل زاییده طبیعی تعاون فکری میان دول استعماری شرق و غرب بود، چرا که آنان با ایجاد اسرائیل، دست به استثمار و نابودی و استعمار و تقسیم جهان اسلام زدند و امروز به روشنی میبینیم که همه طرفهای استعماری به آن کمک میکنند.
- امام خمینی در استانه پیروزی انقلاب در اذر سال 1357 میگوید:
یکی از جهاتی که ما را در مقابل شاه قرار داده است کمک او به اسرائیل است من همیشه در مطالبم گفتهام که شاه از همان اول که اسرائیل بوجود آمد با او همکاری کرده و وقتی که جنگ بین اسرائیل و مسلمانان به اوج خود رسیده بود، شاه همچنان نفت مسلمین را غصب کرده و به اسرائیل میداد و این امر خود از عوامل مخالفت من با شاه بوده است.[6]
فلسطین مسئله جهان اسلام نه اعراب و نه اهل سنت
هر چند ایران در اقلیت فرهنگی (فارس) و مذهبی (شیعه) جهان اسلام قرار دارد ولی امام خمینی مانع از این شده که دسیسه دشمنان در مورد فلسطین محقق شود که میخواستند مسئله فلسطین صرفا امری مربوط به جهان عرب یا اهل سنت باشد. دشمنان میخواهند مسئله فسطین مسئلهای عربی یا سنی باشد که در قالب مذاکره یا صرفا یک مسئله سیاسی آن را حل کنند. به عبارت دیگر امام خمینی مسئله فلسطین را از یک مسئله سیاسی یا سرزمینی به یک مسئله ایدئولوژیک تبدیل کرد که مربوط به امت اسلامی است و همه مسلمانان نسبت به آن حساس و پیگیر هستند.
تبیین ماهیت رژیم اشغالگر قدس
یکی از بزرگترین کارهای امام در مورد رژیم اشغالگر قدس این بود که امام ماهیت این رژیم را برای مسلمانان جهان بازگو کرد تا آنها متوجه عواقب این رویداد باشند و بندانند که با چه توطئه بزرگی روبهرو هستند. به عبارت دیگر امام خمینی در مورد اسرائیل به خلق ادبیات جدید دست زد؛ ادبیاتی که با انتقال معانی بلند و قدرت بسیجکنندگی و رسواکنندگی، ازجنس ادبیات راهبردی در جنگ نرم و ایجاد قدرت نرم در عرصه رسانهای بود. این ادبیات بود که سبب شد جهان اسلام نسبت به موضوع فلسطین دیدی جامع و فراگیر پیدا کند و با لحاظ تاریخ تمدن اسلامی، مسئله فلسطین را در امورد جاری روابط بینالملل تحلیل نکند. برخی از این موارد را مرور میکنیم:
خیانتها و توطئههای یهود در تاریخ اسلام
یکی از مهمترین منابع اندیشه سیاسی حضرت امام کتاب ولایت فقیه است که در بهمن سال 1348 در 13 جلسه درس خارج در نجف بیان شده است.امام خمینی در مقدمه کتاب ولایت فقیه میفرمایند:
نهضت اسلام در آغاز گرفتار یهود شد؛ و تبلیغات ضداسلامى و دسایس فکرى را نخست آنها شروع کردند؛ و به طورى که ملاحظه میکنید دامنه آن تا به حال کشیده شده است.
امام خمینی در این بخش با بیان تاریخ اسلام و ارتباط آن با تاریخ یهود، مسلمانان را به یک امر تاریخی مهم و اثرگذار متوجه میکنند تا به عمق دشمنی یهود و صهیونیسم با جهان اسلام پی ببرند.
ایشان در سخنرانی خویش نیز به این ابعاد تاریخی و جنایات یهود در صدر اسلام اشاره کرده و مبارزات رسول الله با یهود را بیان میکند و با استناد به آیات قرآن مسلمانان را به مبارزه با صهیونیسم فرا میخواند.
اسرائیل غاصب
امام به مسلمانان گوشزد کرد که این رژیم غاصب و جاهطلب است؛ رژیمی که سرزمین فلسطین را غصب کرده است و به این مقدار هم بسنده نخواهد کرد و به جاهطلبی و تجاوز خود ادامه خواهد داد. طبیعی است در مقابل چنین رژیمی نمیتوان از طریق مذاکره و تعامل وارد شد چنانکه هیچکس با دزد و غاصب مذاکره نمیکند بلکه با قاطعیت حقش را از او بازپس میگیرد.
این مسئله علاوه بر این که از جهت حقوق بینالملل قابل پیگیری و طرح است بار روانی قابل توجهی در افکار عمومی مسلمانان دارد. ضمن اینکه همه به سادگی مفهوم آن را درک میکنند، احساسات منفی زیادی را نسبت به رژیم صهیونیستی ایجاد میکند.
اسرائیل و قدرتهای استعماری
امام در پاسخ نامه دانشجویان مسلمان مقیم آمریکا و کانادا در سال 1352، ماهیت استعماری رژیم صهیونیستی را به خوبی تبیین میکند. این گفتار امام نشان دهند اوج اشراف ایشان بر مسائل بینالملل است که بسیار ساده و خلاصه پشتپرده رژیم صهیونیستی را تبیین میکند.
اسرائیل زاییده طبیعی تعاون فکری میان دول استعماری شرق و غرب بود، چرا که آنان با ایجاد اسرائیل، دست به استثمار و نابودی و استعمار و تقسیم جهان اسلام زدند و امروز به روشنی میبینیم که همه طرفهای استعماری به آن کمک میکنند
امام اسرائیل را ساخته و پرداخته قدرتهای بزرگ دانسته و معتقد بود این رژیم پایگاه نظام استکبار است که در مرکز جهان اسلام احداث شده تا در خدمت تمامی طرحهای مستکبران در چیره شدن بر کشورها و امت ما به کار گرفته شود. به طوری که منافع استعمار دیرینه و طمعکاریهای یهودیان صهیونیسم در این نقطه به یکدیگر رسیده و این فرزند نامشروع را بر سرزمین اشغال شده فلسطین به وجود آورد، و پس از آن برپایی دولت اسرائیل را اعلام کرد.
اسرئیل غده سرطانی
امام اسرائیل را غدۀ سرطانی نامید، و طبیعی است که غدۀ سرطانی خود و بدن را فاسد میکند و به نقطه معینی محدود نمیشود بلکه تا آنجایی که میتواند پیشروی میکند و این به معنی آن است که اسرائیل میخواهد جهان اسلام را فاسد کند و بدون هیچ حد و مرزی به توسعهطلبی خود ادامه دهد. امام معتقد بود که آرزوها و طمعکاریهای اسرائیل بسیار فراتر از نیل تا فرات است و این طمعکاریها و توسعهطلبیهای اسرائیل همگام با قدرتطلبی، کنترل بر منطقه و غلبه بر آن بیشتر و بیشتر میگردد. به همین جهت است که امام خطر اسرائیل را محدود به ثروتهای طبیعی و سرزمین محدود نمیدانسته و میگفتند اسرائیل تمامی ارزشهای انسانی، دینی و فرهنگی تمدن اسلامی را نیز تهدید میکند.
حاصل این نگاه این بود که امام خمینی فرمود: اسرائیل باید از بین برود چنانکه غده سرطانی را درمان نمیکنند بلکه آن را میکَنند و از بدن بیرون میاندازند. این قاطعیت فرمایش امام خمینی نشان داد که اسرائیل هیچ گونه مشروعیتی ندارد و هیچ راهی برای مذاکره و پذیرفتن آن حتی به صورت محدود نیز وجود ندارد.
مبانی نظری مبارزه با اسرائیل در اندیشه سیاسی امام خمینی
1-شمولیت و فراگیری
اندیشه سیاسی امام خمینی امری جامع و شامل است و بین ابعاد مختلف دین ارتباط بر قرار میکند نه اینکه سیاست امری جداگانه از سایر امور دینی باشد. از نظر امام خمینی سیاست از دیانت جدا نیست[7] بلکه "اسلام تمامش سیاست است[8]" و جدایی دین از سیاست از توطئههای استعمار است.[9] از نظر امام بین دیانت و سیاست رابطه تعاملی (تاثیر و تاثر) برقرار است[10]
از این جهت اندیشه سیاسی امام خمینی هم فقه را دربرمیگیرد و هم عرفان؛ یعنی عرفان و فقه امام خمینی هم سیاسی است و سیاست امام خمینی هم فقیهانه و عارفانه است. به طور کلی امام خمینی اسلام را در بستر اجتماعی تحلیل میکند. اساسا انقلاب اسلامی با رهبری امام خمینی بر اساس قرائت ویژهای از دین ایجاد شد و به پیروزی رسید که دین را در عرصه فردی محدود نمیکرد بلکه دین متولی امور سیاسی و اجتماعی نیز بود. بر این اساس امام خمینی احیاگر دین بود.
احیاگری دینی امام خمینی، با نگاهی جامعگرایانه به دین، سنتی و معطوف به بهرهگیری از عناصر دینی در نوسازی جهان بود.[11] امام خمینی با طرح ابعاد واقعی اسلام به مسلمانان فهماند که اسلام علاوه ابعاد مناسکی، منبع قوی و پرتحرک در زمینههای مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است.[12]
بنابراین از دیدگاه ایشان مسائل عبادی اسلام در عین عبادی بودن جنبه اجتماعی نیز دارند، یعنی عموم احکام و دستورات اسلامی مانند منشور چند بعدی، ابعاد، مراتب و لایههای متعدد و منسجم دارند.[13] در اندیشه امام اسلام هم به دنیا دعوت میکند و هم به آخرت[14] و سیر الی الله بر اساس سیره اهل بیت علیهم السلام در هر دو بعد فردی و اجتماعی است.[15]
به این ترتیب امام خمینی در عین اینکه فقیه است عارف و سیاستمدار است و بین این امور جدایی ایجاد نمیکند. در چنین فضایی است که از فقه و عرفان صوم و رمضان، مقاومت و مبارزه صهیونیسم و روز قدس بروز میکند تا مسلمانان با دهان روزه، «مناسک» و «سلوک»شان را با «سیاست» تکمیل کنند.
این رویکرد امام خمینی در مبانی نظری ایشان در ولایت فقیه ریشه دارد. امام خمینی ولی فقیه را متولی کلیه امور سیاسی و اجتماعی پیامبر میدانند. پیامبر نیز فقط مامور ارسال پیام وحی نبود بلکه همان پیامبری که وحی را برای مردم تبیین میکرد، هم و پایهگذار نظام سیاسی بود؛ والی تعیین میکرد، حد شرعی جاری میکرد، حکم جهاد میداد.
2-غیریتسازی هویتی
اندیشه سیاسی امام خمینی دارای دو بعد سلبی و ایجابی است. همانطور که امام خمینی ابعاد ایجابی نهضت و انقلاب را مبتنی بر بازگشت به اصول اسلامی تبیین میکند در بعد سلبی بر طرد دشمنان تاکید دارد. بعد سلبی اندیشه امام خمینی محدود به شاه (استبداد) نبود بلکه امریکا و اسرائیل (استعمار) را نیز در بر میگرفت. امام خمینی ابعاد غیریتسازی انقلاب را فراتر از شاه برد و به استعمار و غرب رساند.
انقلاب ایران مبتنی بر برخی اصول سیاسی، فرهنگی و معرفتی محقق شد. بنابراین پیروزی انقلاب نوعی صفبندی جدیدی را بین ایران و کشورهای جهان ایجاد کرد.[16] امام خمینی همواره با قدرتهای استعماری مخالف بود و در مقابل نظم جهانی ایستاد. لذا امام خمینی بر خلاف عرف بین الملل تسخیر لانه جاسوسی را تایید نمود و به ارتداد سلمان رشدی فتوا داد.[17]
[1] . دانشآموخته حوزه علمیه قم، دکتری مطالعات انقلاب اسلامی.
[2] . صحیفه نور، ج 1، ص 77، 25/2/1343
[3] . صحیفه نور، ج 1، ص 157 و 154، مورخ 13/3/1343.
[4] . صحیفه نور، ج 1، ص 137.
[5] . صحیفه نور، ج 1، ص 134.
[6] . صحیفة نور، ج 4، مصاحبه مورخ 16/9/1357.
[7] .برای نمونه ر.ک: صحیفه امام, ج4, ص20 و 19؛ ج6, ص286و287
[8] .صحیفه امام, ج1, ص270.
[9] .برای نمونه ر.ک: صحیفه امام, ج5, ص188, ج6, 202
[10] ر.ک: مجموعه مقالات همایش اندیشههای سیاسی و اجتماعی امام خمینی, ج2, "اخلاق و سیاست در اندیشه امام خمینی", اکرم نامور, ص315-342.
[11] . ر.ک: مجموعه مقالات نخستین همایش اندیشههای سیاسی و اجتماعی امام خمینی, ج1, "امام خمینی و احیاگری دینی: تغییر در پارادایم", ولی الله عباسی, ص73-101
[12] . ر.ک: احمد هوبر, "دستاووردهای انقلاب اسلامی در جهان امروز", ص76.
[13] . ر.ک: غلامحسن مقیمی, مجموعه مقالات همایش اندیشههای سیاسی و اجتماعی امام خمینی, ج1, "همنشینی دین و سیاست از منظر امام خمینی" غلامحسن مقیمی, ص41.
[14] .برای نمونه ر.ک: صحیفه امام, ج12, ص508
[15] . برای نمونه ر.ک: صحیفه امام, ج17, ص174 و 175.
[16] .ر.ک: ایدئولوژی, رهبری و فرایند انقلاب اسلامی(مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی), ج1, "انقلاب اسلامی و گسستهای اجتماعی", اصغر افتخاری, 98-117.
[17] .ر.ک: ایدئولوژی, رهبری و فرایند انقلاب اسلامی (مجموعه مقالات کنگره بینالمللی تبیین انقلاب اسلامی), ج1, "امام خمینی و نظام بین الملل", ص163-165