-
پنجشنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۱۲:۳۶ ق.ظ
»مکتب در فرآیند نواندیشی» اثری است انتقادی پیرامون بازخوانی نواندیشی محسن کدیور در حوزه شیعهشناسی که توسط حسن علی پور وحید نوشته شده است و در نشر معارف سال 1394 به چاپ رسیده است.
بخش اول:
کتاب «مکتب در فرآیند نواندیشی» اثری است انتقادی پیرامون بازخوانی نواندیشی محسن کدیور در حوزه شیعهشناسی که توسط حسن علیپور وحید نوشته شده است و در نشر معارف سال 1394 به چاپ رسیده است.
این کتاب در سه بخش نواندیشی در حوزه امامت، نواندیشی در حوزه فقاهت و نو اندیشی در حوزه مکاتب تنظیم گشته است و نسبت به نظرات کدیور در هر سه حوزه به بحث میپردازد که البته تا کنون واکنشی مستدل نسبت به این کتب توسط وی نشان داده نشده است.
نواندیشی در حوزه امامت
کدیور در حوزه امامت به انکار ابعاد چهارگانه به نام امامت کلامی میپردازد: عصمت، علم غیب، نصب الهی و نص را منکر میشود و میگوید: «اعتقاد به عصمت، علم لدنی و غیر کسبی و نص الهی درباره ائمه ذاتی شیعه نخواهد بود، زیرا تشیع و ایمان مذهبی ناباوران به این امور بعید شمرده نشده است.»
نویسنده در نقد این سخن کدیور میگوید: اگر بنا به انتخاب امام توسط مردم بود، برخی از ویژگیهای قطعی امامت مانند: عصمت، علم غیبی و افضلیت که در جای خود ثابت شده، از امور محسوس نیستند و تشخیص قطعی آنها جز بر پروردگار و پیامبر پنهان میماند. پس انتخاب امت نمیتواند تضمین کننده این شروط الزامی و تشخیص دهنده این صفات باشد و چه بسا نقض غرض شود و به انتخاب جاهل و فاسق بینجامد.
آیات زیادی وجود دارد که دال آن مبتنی بر نصب امامت از سوی خداست. اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم یا انما ولیکم الله و رسوله … نمونههایی هستند مبتنی بر این که افرادی غیر از نبی و رسول هستند که در درجهای قرار دارند که میتوانند در حکم جانشین رسول خدا، مانند رسول خدا و ویژگی رسول خدا را دارا باشند.
ادله روایی چند دسته است:
گروه اول روایاتی که انتصاب الهی و نبوی را پیش شرط قطعی امامت میشمارند.
گروه دوم روایاتی که پیش از تولد ائمه به نام آن تصریح دارد. (روایات امامیه)
گروه سوم روایاتی که پیش از تولد ائمه به نام آنان تصریح دارد. (روایات اهل سنت)
گروه چهارم اسنادی که در متون مقبول و مورد تاکید آقای کدیور آمده است.
وی سه متن «نهج البلاغه، صحیفه سجادیه و خطبههای امام حسین(ع)» را معتبرتر از دیگر متون روایی میداند و بیشترین استناد و ارجاع را به آنها دارد. وی در روزنامه شرق نوشته است: «یاد نداریم که سیدالشهدا، امام علی(ع) و دیگر ائمه برای معرفی خود بر جنبههای فرابشری استناد کنند، کافی است به نهج البلاغه، خطبههای امام حسین(ع)، ادعیه صحیفه سجادیه و سایر متون معتبر دینی مراجعه کنید. بین امامتی که حسین بن علی(ع) تبیین کرد و یا امامتی که در نهج البلاغه و متون معتبر دینی یافت میشود، با امامتی که از زبان برخی سخنگویان رسمی در محافل رسمی توجیه و تبلیغ میشود، چقدر فاصله است!»
در نهج البلاغه مکرر درباره بالا بودن منزلت اهل بیت(ع) مطالبی داریم که به نمونه میتوانیم به کلامی از امیرالمومنین اشاره کنیم که میفرماید: «سوگند به خدا که قریش از ما انتقام نمیکشد، جز به خاطر آنکه خداوند ما را از میان آنان برگزید.1»
در صحیفه سجادیه امام سجاد(ع) میفرماید: «خداوندا! درود بفرست بر اهل بیت پاک پیامبر که برای اجرای فرمان خود انتخاب کردی … و ایشان را خلفای خود در زمین و حجتهای خود بر بندگانت قرار دادی. 2»
در خطبههای امام حسین(ع) نیز ایشان به این نکته اشاره داشتند: «چرا علیه من با یکدیگر هم دست و هم یار شدهاید؟ به خدا سوگند چنانچه مرا بکشید، حجت خدا بر خویش را کشتهاید.3»
در دوازده فصلی که نویسنده برای بخش اول تنظیم نموده است، تلاش کرده تا به اثبات ابعاد مختلف امامت بپردازد و همین مسئله موجبات ردّ و نفی ادعاهای کدیور پیرامون امر امامت میشود که در واقع نشان میدهد شاید وی برای این امر تسلط کافی بر روایات نداشته است و الا دست به چنین اشتباه فاحشی نمیزد.
بخش دوم:
نواندیشی در حوزه فقاهت
یکی از مسائلی که برای مردم مسئله و مهم شده است و این اواخر نسبت به آن موضوع شبکههای ماهوارهای نشستها، مستندات و … میسازند، مسئله حجاب است. کدیور مدعی شده است که پوشاندن گردن به بالا و زانو به پائین برای زنان لازم نیست و برای حجاب حکم اولی و ثانوی قائل است و محدودههایی که ذکر شد را واجب نمیداند، مگر برای هنگامی که موجبات مفسده باشد.
در این بخش تلاش شده است که با توجه به نگاه فقهی کدیور به این مسئله، ابتدا به روایات مورد بحث در باب مسئله حجاب پرداخته شود، البته فقط به این نکته بسنده نشده است و کدیور در باب مصافحه زن با مرد نیز نظرات شاذ خویش را مطرح مینماید.البته کتاب «مکتب در فرآیند نواندیشی» سعی میکند تا نگاه علمای گذشته را نیز مورد بحث قرار دهد و بدین وسیله ما به اشتباهی که وی در زمینه مسئله حجاب مرتکب شده است به صورتی مستدل، علمی و دینی پی ببریم.
در این فصل حتی فتاوای مرحوم منتظری استادِ جناب کدیور نیز مورد بحث قرار گرفته است تا اشتباه شاگرد به امری با این درجه از اهمیت را بر گردن فقط مسئله یابی نداند و ایراد را بایستی در جای دیگر جستجو نمود.
بخش سوم:
نواندیشی در حوزه مکاتب
بزرگترین ریسک کدیور در حوزه نواندیشی به حمایت از بهائیان برمیگردد، وی خوف و خطرهای تاریخی و حیثیتی گام نهادن در این امر را خوب میشناخت ولی با انتشار مقالهای با عنوان ظلم به بهائیان به حمایت همه جانبه از این فرقه انحرافی و ارتدادی اقدام کرد و در سایتهای مختلف و به بهانههای گوناگون به حمایت از بهائیان پرداخت.
در این بخش از کتاب که به عنوان بخش پایانی محسوب میشود، نویسنده با رجوع به منابع تاریخی و فعالیتهایی که این گروه منحرف در ایران داشتهاند، به اثبات انحراف آنها پرداخته است و علت مخالفت جمهوری اسلامی ایران را منوط به یک امر عقیدتی ندانسته است، کما اینکه در کشور ما فرقههای مختلفی با وجود اقداماتی که علیه کشورمان داشتهاند، باز اجازه دارند تا به فعالیتهای خویش ادامه دهند ولی هرگز به بهائیت فرصت این اقدام به صورت رسمی داده نخواهد شد.
بیت العدل به عنوان مقر اصلی بهائیت در اسرائیل قرار دارد و عمده افراد بهایی در ایران به عنوان جاسوس برای سرویسهای مختلف دست به اقدام علیه امنیت ملی زدهاند و از این رو نظام اسلامی به صورت جدی به مخالفت و مقابله با این فرقه انحرافی برخاسته است.
در نهایت کدیور سعی ندارد تا خود را از این گرداب رها کند و تلاش میکند تا هر چند به صورت محدود دست به گفتگویی خلاف چارچوبهای خویش با منتقدین جدیاش داشته باشد. شاید کدیور نمونه انسانهایی باشد که به جای مسیر منطق، به مسیر لجاجت و کج سلیقگی رفتهاند و تلاش دارند تا از این مسیر ماهی خویش را از آب گل آلود کردهشان بگیرند.
شرح نهج البلاغه، ج 2، ص 185
صحیفه سجادیه، ص216
روضه الواعظین، ج 1، ص 166