-
سه شنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۱۲:۴۵ ق.ظ
سخنرانیهای افتتاحیه دارالتبلیغ نشان میدهد که تحولات سریع دوران معاصر و تهدیدهای بیسابقه فرهنگی که مرزهای کشورهای اسلامی را درنوردیده و به قلبها و ذهنهای جوانان مسلمان و شیعه سرایت کرده بود، محرّک اصلی مؤسسان دارالتبلیغ اسلامی به شمار میآمد. به همین دلیل نسلهای نوگرای حوزوی احساس میکردند که با ابزار سنتی نمیتوان در برابر هجمههای نوین فرهنگی ایستادگی کرد و باید طرحی نو درانداخت.
اشاره:
شناخت دقیق جریانها از ضروریات غیر قابل انکاری است که از طرفی یاری رسان حوزویان برای ماندن در خط مستقیم فکری که برای آنها ترسیم شده خواهد بود و از طرف دیگر قدرت تحلیل و بررسی دقیق این قشر را از وضعیت کنونی حوزه بالاتر خواهد برد. یکی از این مراکز که قبل از انقلاب با شرکت فضلای حوزه و پشتوانه مرحوم شریعتمداری تأسیس شد و در همان برهه زمانی موافقان و مخالفان جدی در متن حوزه علمیه داشت، دارالتبلیغ است.
پژوهشگر پایگاه تخصصی جریان شناسی اسباط در نظر دارد به صورت سلسهوار و در چهار شماره برای آشنایی با این مرکز و بررسی رویکردهای سیاسی، خطوط فکری و علت تعطیلی آن بعد از انقلاب به بررسی این مرکز بپردازد که در بخش اول آن به تاریخچه، محورهای سخنرانی افتتاحیه و اساسنامه دارالتبلیغ اشاره خواهد شد.
متن این بخش در ذیل به خوانندگان فرهیخته اسباط تقدیم میگردد.
تاریخچه دارالتبلیغ
دارالتبلیغ نهادی مستقل از حوزه بهشمار میرفت که در عرصههای جدید تبلیغی فعالیت داشت. این مرکز گرچه مستقل از حوزه؛ اما هدف آن اصلاحگری در عرصههای تبلیغی حوزوی بود. لذا برخی از فضلای حوزه علمیه مانند آیات مکارم و سبحانی و مرحوم دوانی که روحیه نوگرایی و اصلاح حوزه را بیش از مسائل سیاسی(1) در سالها قبل از تأسیس دارالتبلیغ در قالب مجله مکتب اسلام ( ۱۳۳۸ ه.ش) داشتند با اطلاع از کارهای اصلاحی مرحوم شریعتمداری در اواخر زعامت آیتالله بروجردی و حمایت ایشان از مجله مکتب اسلام، پس از رحلت آیتالله بروجردی پیشنهاد اصلاح حوزه را با طرح دارالتبلیغ، نزد مرحوم شریعتمداری مطرح کردند که با موافقت ایشان دارالتبلیغ تأسیس شد.(2)
مرحوم دوانی که از پیشگامان این طرح اصلاحی بود به آقای شریعتمداری توصیه کرد با توجه به ضرورت مبارزه مستمر با دشمنان اسلام، نباید فرصت را جهت ایجاد تحول در حوزه و راه اندازی تشکیلات و سازمانهای نوین حوزوی از دست داد.
فضلای نامبرده با جلب نظر مرحوم شریعتمداری که ریاست مکتب اسلام را نیز برعهده داشت و پس از مذاکره با هیأت مالی مجله مکتب اسلام و تولیت آستانه مقدسه حضرت معصومه)سلام الله علیها(، زمین وقفی آستانه که کنار خیابان صفائیه در قم قرار داشت را در قالب اجاره ۹۹ ساله در اختیار گرفتند. سرانجام در اردیبهشت ۱۳۴۳ ه.ش، مصادف با عید غدیر و با حضور علمای بزرگ از جمله نصرالله بنی صدر مراسم کلنگ زنی آغاز شد. در این مراسم مرحوم علی دوانی به عنوان سخنران مراسم کلنگ زنی، به تبیین ضرورت و اهداف تأسیس دارالتبلیغ پرداخت.
پس از مدتی، مرحوم دوانی اطلاع یافت که میهمانخانه ارم که از نظر موقعیت و ساختمان، مکانی عالی به شمار میآمد، به دلیل اختلافات داخلی صاحبان آن تعطیل شده و دولت قصد دارد در آن محل سینما بسازد. او به مرحوم شریعتمداری پیشنهاد کرد که برای جلوگیری از ساخته شدن سینما، زودتر این میهمانخانه را خریداری کند و پس از جلب نظر هیأت مالی، این ساختمان به مبلغ دو میلیون تومان(3) برای دارالتبلیغ خریداری شد.(4)
حجتالاسلام محمد جعفری گیلانی در خصوص تاریخچه ساختمان دارالتبلیغ می گوید:
«این ساختمان را آلمانها در سال ۱۳۰۷ ساخته بودند. رضا شاه از انگلیسیها دو کارخانه پارچه بافی و قند خواسته بود و آنها نمیدادند .هیتلر که آمد، آلمانها حاضر شدند بدهند و ساختمان کارخانهها را شش ماهه ساختند و پایگاه آنها اینجا بود. این ساختمان آنقدر قشنگ ساخته شد که گرمایش و سرمایش آن به صورت طبیعی تامین میشد، قطر دیوار آن ۸۰ سانت است، در سه طبقه که الان چهار طبقه شده. در زیر زمین آن نهر آب از وسط اتاقها میگذشت و اتاقها را خنک میکرد، یک بادگیر بزرگ هم داشت که باد به این آب بخورد و بیشتر خنک کند. بعد از شهریور ۱۳۲۰ که رضاشاه فرار کرد، آلمانها این ساختمان را به نود هزار تومان به حاج محمد آقازاده که یکی از ثروتمندان قم بود، فروختند و ایشان هم آن را به مهمان خانه خوبی تبدیل کرد.»(5)
از نظر ساختار و تشکیلات، میتوان گفت که دارالتبلیغ مجموعه توسعه یافته مجله مکتب اسلام (تأسیس ۱۳۳۸) بود؛(6) زیرا هدف اصلی پدیدآورندگان این مجله صرف انتشار یک نشریه نبود بلکه برنامههای فرهنگی وسیعی داشتند که قرار بود تحت عنوان این سازمان یا مؤسسه ـ مکتب اسلام ـ انجام پذیرد(7) که در نهایت با تأسیس دارالتبلیغ آن اهداف دنبال شد.
ایده مجله مکتب اسلام در واقع توسط دانشجویان ایرانی که در خارج تحصیل میکردند، بهوجود آمد. مرحوم دوانی که از سردمداران فکری مجله مکتب اسلام است میگوید: «عامل اصلى تأسیس مجله مکتب اسلام در حقیقت همین آقاى مهندس نعمت زاده وزیر صنایع فعلى است.» وی جریان را اینگونه تشریح میکند که در آن زمان مهندس نعمت زاده در آلمان مشغول به تحصیل بود. در تماس با پدر خود که از تجار تبریزی تهران بود و بعدها اسم ایشان (حاج فرج نعمت زاده) در بین اعضای هیأت مالی موسسه دارالتبلیغ به چشم میخورد، درخواست میکند که از پول و سهم خویش ۱۲ هزارتومان به یکى از فضلاى جوان حوزه قم داده شود که کتابى در زمینه اصول و فروع اسلامی نوشته شود تا بتواند در خارج از کشور به تبلیغ دین اسلام بپردازد. لذا مرحوم دوانی این درخواست را جرقه تأسیس مجله مکتب اسلام میداند.(8)
در دوره نخست نشریه، آیات و حجج اسلام مکارم شیرازی، سید مرتضی جزائری، مجدالدین محلاتی، حسین نوری، واعظ زاده خراسانی، موسوی اردبیلی، امام موسی صدر، علی دوانی، حسین حقانی، جعفر سبحانی از کسانی بودند که با مجله مکتب اسلام همکاری میکردند که البته یکسال پس از تأسیس مجله با اختلاف نظرهایی که پیش آمد سبب شد به جز آیات مکارم، سبحانی و مرحوم دوانی، بقیه همه استعفا دادند و از مجله خارج شدند.(9)
در این زمان آیات مکارم و سبحانی نسل جدید شاگردان خود را تشویق به نگارش در مجله میکردند. آقایان عباسعلی عمید زنجانی، زین العابدین قربانی، سید هادی خسروشاهی، علی حجتی کرمانی، حسین حقانی، محمد مجتهد شبستری و رضا گلسرخی همکاران جدید نشریه بودند.(10)
محتوای مقالات منتشر شده در مجله مکتب اسلام قبل از انقلاب مشتمل میشد بر اندیشههای جدید مذهبی تولید شده در قم که متأثر از جریانهای نوگرای اسلامی تهران بود.(11) دلیل اینکه رویکرد مجله به سمت جریان انقلاب پیش نمیرفت، جریان احتیاطی حاکم بر مجله از طریق مرحوم شریعتمداری اعمال میشد لذا رویکرد انتقادی مجله منحصر شده بود به وضعیت اخلاقی جامعه.(12)
البته مجله هر از چند گاهی به دلیل نشر بعضی از مسائل حساس مانند کشف حجاب، نشر سرمقالهای درباره مفاسد آزادیهای نامشروع ناشی از کشف حجاب، مقالاتی در انتقاد از وضع ناهنجار اجتماعی و یا مشکلات حاد اقتصادی مردم، افشای مفاسد اجتماعی و هشدار به مسلمانان، توقیف میشد که با وساطت علمای حوزه علمیه قم همانند آیت الله بروجردی(13) و بعضی از روحانیان بانفوذ تهران، رفع توقیف میشد.(14)
از آنجایی که تأسیس دارالتبلیغ با مخالفت جدی حضرت امام مواجه بود افتتاح آن عملاً متوقف شد. اما بعد از یک سال از تبعید امام خمینی(ره)، مرحوم شریعتمداری در تاریخ ۱۷ مهر۱۳۴۴ دارالتبلیغ را رسماً افتتاح کرد و در سخنرانی افتتاحیه به تشریح اهداف این مرکز اشاره کرد، در این مراسم همچنین امام موسی صدر و صدر بلاغی نیز به سخنرانی پرداختند.(15)
افراد شرکت کننده مراسم افتاحییه عبارتند از: آیت الله مکارم شیرازی، مرحوم شهید مفتح، شهید مرتضی مطهری، شیخ مرتضی حائری،(16) امام موسی صدر (17)، مرحوم صدر بلاغی، حجت الاسلام غلامحسین جمی. علاوه بر وجود علما آقای منتظری در مصاحبهای از حضور رئیس ساواک در آن مراسم پرده برداشت.(18)
محورهای سخنرانی افتتاحیه
سخنرانیهای افتتاحیه دارالتبلیغ نشان میدهد که تحولات سریع دوران معاصر و تهدیدهای بیسابقه فرهنگی که مرزهای کشورهای اسلامی را درنوردیده و به قلبها و ذهنهای جوانان مسلمان و شیعه سرایت کرده بود، محرّک اصلی مؤسسان دارالتبلیغ اسلامی به شمار میآمد. به همین دلیل نسل های نوگرای حوزوی احساس میکردند که با ابزار سنتی نمی توان در برابر هجمه های نوین فرهنگی ایستادگی کرد و باید طرحی نو درانداخت.(19)
امام موسی صدر به عنوان یکی از سخنرانان مراسم افتتاحیه دارالتبلیغ در نطق خود به کار تشکیلاتی منظم در عرصه تبلیغ و پرورش مبلغان جهت مقابله با انحرافات و شبهات مخالفین تأکید داشت(20) ایشان به کار سازمانی در آن عصر اشاره کرد و گفت: «در این دنیای سازمانی، اگر ما باز بخواهیم تک روی کنیم، به نظر من نهایت سادگی است. ما اگر امروز عمل دسته جمعی نداشته باشیم، کلاهمان پس معرکه است، که هست! برای اینکه همه چیز منظم و سازمانی است. شما دست روی یک جا بگذارید که تنها راه بروند، بی سازمان راه بروند، بی تشکیلات راه بروند، یا تک روی کنند! نمیتوانید پیداکنید!»(21)
امام موسی صدر معتقد بود که حق مطلق بدون کار و تلاش پیش نمی رود چنانچه باطل مطلق نیز بدون کار پیشرفتی ندارد، ایشان با ارائه گزارشی از کار تشکیلاتی مسیحیان و اهل سنت نشان داد که آنها به چه میزان جهت پیشبرد اهداف خود سازمان یافته عمل می کنند لذا لازم است ما نیز حرکت منظم و تشکیلاتی داشته باشیم. وی در همین راستا گفت: «امتیاز روحانیت شیعه این است که وابستگی به جایی ندارد. ما آقا وضعمان خیلی عجیب است! اگر فرزند این دنیا هستیم، دنیایی که «و السماء رفعها و وضع المیزان»، دنیایی که همه چیزش منظم است، اگر منظم نباشیم، محکوم به مرگیم و فرزند این دنیا نیستیم. در عصری که همه چیزش به صورت مؤسسه درآمده، باید خودمان را سازمان داده و منظم کنیم.»(22)
سید صدر بلاغی که قبلا نماینده آیت الله بروجردی در اروپا بود، یکی دیگر از سخنرانان مراسم افتتاحییه بود. وی سه ماه بعد از تأسیس دارالتبلیغ در روز عید فطر نیز که مرحوم شریعتمداری نماز عید را در مدرسه حجتیه خواند، به منبر رفت و در جهت تقویت و سپاسگذاری از ایجاد دارالتبلیغ، به سخنرانی پرداخت.(23)
علی رغم جستوجوهای زیاد، متن سخنان شریعتمداری و صدر بلاغی در مراسم افتتاحیه دارالتبلیغ یافت نشد اما آیتالله گلپایگانی جملهای از سخنان صدر بلاغی در روز افتتاحیه را نقل می کند که ایشان چنین گفته بود که «حوزه علمیه قبل از دارالتبلیغ معروفیت نداشت» ولی آیتالله گلپایگانی این جمله را خلاف واقع و دروغ قلمداد می کند.(24)
اساسنامه دارالتبلیغ
نکته مهم درباره اساسنامه، تدوین آن بود که گردانندگان موسسه دارالتبلیغ فرآیند تدوین اساسنامه را بر عهده مرحوم شریعتمداری و پسر و دامادش نهاده بودند.(25)
اگرچه علی رغم جستجوهای فراوان به متن کامل اساسنامه دارالتبلیغ دسترسی پیدا نکردیم اما به برخی از مفاد آن دست پیدا کردیم که در ذیل به آنها اشاره می کنیم.
مضمون یکی از موارد اساسنامه این است که هر گونه سخنرانی علیه و بر له اشخاص ممنوع است. (26) این بند اساسنامه را از جریان ملاقات آیت الله یکتایی، امام جمعه فقید خلخال، با مرحوم شریعتمداری به دست میآید. آیت الله یکتایی در خرید ساختمان حوزه خلخال مشکلاتی داشت و در واقع توان مالی برای خرید آن را نداشت که در این دیدار مرحوم شریعتمداری برای حل این مشکل پیشنهاد می دهد که آیت الله یکتایی حوزه خلخال را زیر مجموعه دارالتبلیغ اسلامی قرار دهد، اما ایشان با این موضوع مخالفت می کند و می گوید: «منظور از لهِ کسی، حضرت آیتالله العظمی خمینی هستند و از علیهِ کسی هم شاه میباشد.»(27) بنابراین علت مخالفت آیت الله یکتایی با پیشنهاد مرحوم شریعتمداری این بود که ایشان حاضر نبود در جریان مبارزات سکوت اختیار کند.
یکی دیگر از مفاد اساسنامه که در بیان مرحوم علی دوانی آمده این است که نظارت موسسه دارالتبلیغ و مجله مکتب اسلام بر عهده شریعتمداری است.(28)
مفاد دیگری از اساسنامه به این شکل بود که اگر یکی از اعضای هیات امناء از صلاحیت شرعی یا قانونی خارج شود، بقیه اعضای هیات امنا میتوانند فرد دیگری را جایگزین آن کنند. این بند اساسنامه را میتوان از ماجرای ذیل به دست آورد؛ بعد از انقلاب محمد حسین اشعری، نماینده حضرت امام در بهداری قم، برای جلوگیری از انحلال دارالتبلیغ خدمت امام شرفیاب می شود و درخواست میکند طبق مفاد اساسنامه؛ «اگر احدی از اعضای هیأت امنا از صلاحیت شرعی یا قانونی افتادند بقیه افراد هیأت امنا بنشینند و کسی را جایگزین آن کنند و اگر آقای شریعتمداری از صلاحیت افتاده بقیه افراد، همچنان هستند که بسیاری هم موجهاند و از بازاریهای تهران که یکی از آنها آقای [میرمصطفی] عالی نسب که همه او را قبول داشتند.»(29)
ادامه دارد …
نگارنده: مجتبی فلاح