-
جمعه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۴:۳۸ ب.ظ
آیتالله سید محمود طالقانی از تبار نواندیشان دینی در عصر حاضر است که مدت نیم قرن فعالیت در حیات سیاسی و اجتماعی و با تکیه بر قرآن، عمر خود را در راه احیای فکر و اندیشه دینی صرف کرد و در شکلگیری انقلاب اسلامی سهم مهم و قابل توجهی داشته است.
کسب درجه اجتهاد در ۲۸ سالگی
آیت الله طالقانی در اسفند ماه ۱۲۸۹ در خانواده ای مذهبی در روستای طالقان از توابع شهرستان ساوجبلاغ کنونی متولد شد زیر نظر نخستین استاد خود پدرش ابوالحسن علایی طالقانی که به ساعتسازی اشتغال داشت رشد کرد و تحصیلات تکمیلی خود را در مدارس فیضیه و رضویه قم ادامه داد و در سن ۲۸ سالگی توانست درجه اجتهاد را از آیت الله حائری یزدی دریافت نماید.
او تحصیلات دینی خود را در مدارس رضویه و فیضیه قم به پایان رساند. آیت الله طالقانی در زمان طلبگی آشنایی فراوانی با امام (ره) داشت و روابط متقابل آن دو، بسیاری را در شگفتی افکنده بود. مرحوم آیت الله طالقانی موفق به کسب اجازه نامه اجتهاد از مرجع بزرگ آن روز، آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی گردیده و بعد از اتمام تحصیلات به تهران آمده و در مدرسه شهید مطهری (سپهسالار سابق) به تدریس علوم دینی مشغول شد. در سال ۱۳۱۸ برای اولین بار خشم خویش را نسبت به رژیم و دستگاه حکومتی، با دادن یک اعلامیه در رابطه با کشف حجاب ابراز کرد و در پی آن دستگیر و زندانی شد.
فضای خشک و رسمی حوزه های علمیه آن دوران روح حساس و اندیشمند این مجتهد جوان را کفایت نمیکرد از همین رو مدت سه سال در نجف اشرف به تحصیل فرازهای دیگری از علوم دینی و حکمت پرداخت.
اندیشه سیاسی آیتالله طالقانی
آیتالله سید محمود طالقانی از تبار نواندیشان دینی در عصر حاضر است که مدت نیم قرن فعالیت در حیات سیاسی و اجتماعی و با تکیه بر قرآن، عمر خود را در راه احیای فکر و اندیشه دینی صرف کرد و در شکلگیری انقلاب اسلامی سهم مهم و قابل توجهی داشته است.
این شخصیت برجسته از همان دوران کودکی تحت تأثیر تعالیم پدر و اوضاع زمانه، الفبای مبارزه با استبداد را فرا گرفت و این روند را تا واپسین سال حیات خویش ادامه داد. ایشان از زمان حکومت رضاشاه به عرصه مبارزه گام نهاد و در پایگاه مبارزاتی خویش ــ مسجد هدایت تهران ــ با سخنرانیهای افشاگرانهای در مقابل سیاستهای ضد اسلامی و غیر قانونی رژیم ایستاد، ترفندهای آنان را برملا کرد و بارها زندانی و تبعید شد.
آغاز فعالیتهای سیاسی
پس از شهریور ۱۳۲۰، با تشکیل گروههای گوناگون سیاسی، مبارزه را به طور رسمی آغاز کرد، اما طولی نکشید که این دوران را وقفهای پیش آمد؛ چرا که پس از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲، ساواک، مرحوم طالقانی را به جرم مخفی کردن نواب صفوی در خانهاش، دستگیر، و به زندان افکند، اما این دستگیری کوتاه و موقت بود و بزودی آزاد و فعالیت دوباره را آغاز کرد. مرحوم طالقانی در کنگره جهانی شعوب المسلمین که در کراچی تشکیل میشد شرکت کرد و نیز در کنگره اسلامی قدس که سالی یکبار تشکیل میگردید دوبار در مقام ریاست هیئت نمایندگی ایران به بیت المقدس سفر کرد.
ترتیب یافتن «دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه» که در نزدیکی تشیّع و تسنّن سهمی بسزا داشته، یکی از بزرگترین اقدامات قرن اخیر بشمار میرود. آیت الله طالقانی به نمایندگی مرحوم آیت الله العظمی بروجردی «ره» برای رساندن پیام ایشان به شیخ شلتوت به مصر مسافرت نمود. آیت الله طالقانی در جریان نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران مبارزات ارزندهای داشت و تلاشهای فراوانی در جهت رهانیدن حقوق ملت مسلمان ایران از چنگال استعمارگران چپاول پیشه انجام داد.
پس از شکلگیری نهضت روحانیت به رهبری امام خمینی (ره) در سال ۱۳۴۱ و طرح مسائلی چون انجمنهای ایالتی و ولایتی و انقلاب باصطلاح سفید، به پیروی از امام (ره) به مخالفت با رژیم پرداخت و به دلیل فعالیتهای زیاد در همان سال به زندان افتاد و پس از آزادی مجدداً در سال ۱۳۴۲ در ارتباط با وقایع ۱۵ خرداد دستگیر و به ده سال زندان محکوم شد. آیت الله طالقانی در زندان نیز دست از مبارزه و ارشاد برنداشت، رفتار و گفتار مناسبش حتی روی ماموران زندان اثر مثبت گذاشت و در پی همین تلاشهای فرهنگی و تبلیغی بود که در زندان، با نوشتن تفسیر «پرتوی از قرآن» سعی در آشنا کردن افراد به عظمت و سازندگی قرآن کرد.
آیت الله طالقانی؛ پایه گذار روشنفکری مذهبی در ایران
فعالیتهای گسترده و بدون تعصب افراطی وی در حوزه علوم دینی موجب شد که جنبش جدید روشنفکری مذهبی در ایران از شهریورماه سال ۱۳۲۰ توسط سه نفر یعنی آیت الله طالقانی، مهندس بازرگان و پس از آنها دکتر علی شریعتی پایهگذاری شود.
این نکته را شهید مطهری نیز به زبانی دیگر بیان میکند: پایهگذار آشنایی نسل جوان با اسلام نه من هستم و نه شریعتی که طالقانی و بازرگان این راه را باز کردند و ما بعدها به دنبال آنان حرکت کردیم.
سیدمحمود طالقانی از جمله روحانیونی بود که از اجبار و تعصبات خشک تبری میجست و با مسائل اجباری مخالفت میکرد.
با این همه اسارت در زندان به سال ۱۳۱۸ همزمان با ایام کشف حجاب در ایران,
به سبب اعتراض وی به توهین و اجبار یکی از ماموران دولتی برای برداشتن حجاب یک زن مسیر تازهای را در مبارزات سیاسی وی و اسارتهای پس از آن ایجاد کرد.
وی معتقد بود روحانیت نقش هدایتگری دارد نه صاحب منصبی و با این دیدگاه مقام روحانیت را فراتر از پست و مقامهای دولتی و جریانهای سیاسی میدانست. این روحانی روشنفکر همواره بر این نکته اذعان داشت که برتری به تقوا و عدالت است نه به طبقه و لباس. آیت الله طالقانی که به عنوان نخستین امام جمعه انقلاب اسلامی پشت تریبون نمازجمعه در حضور هزاران نمازگزار قرار گرفت از جمله کسانی بود که با توجه به اصل لغزش در انسانها به شورای فقاهت عقیده داشت.
مسجد هدایت پایگاه روشنفکری مذهبی
در گزارشی که از سوی ساواک در خصوص مسجد هدایت به عنوان یکی از مراکز حضور آیت الله طالقانی منتشر شده آمده است: آنچه که در وهله نخست نظر مراجعین را جلب میکند حضور جوانان و دانشجویان است.
این نکتهای است که اهمیت آن با نگاهی به سابقه مساجد برای حضور افراد میانسال و کهنسال در آن روشن میشود. جاذبه نگاه منطقی و بی تعصب سید محمود طالقانی به اسلام موجب هجوم افراد مختلف از اقشار گوناگون به این پایگاه بوده است.
همچنین ابتکار سید در برگزاری مراسم سخنرانی توسط سخنرانان غیر روحانی و نشستن خود پای وعظ آنان از نکاتی بوده که نگاه بسیاری از هم نسلان و هم صنفان وی و نیز جوانان را به جایگاه مساجد و بحث و وعظ دگرگون کرده است.
این مسجد در عین حال مرکز برگزاری مراسم مهم غیرمذهبی نظیر جشن پیروزی الجزایر و مجلس سوگواری جمال عبدالناصر رهبر فقید مصر و ستاد جمع آوری کمک های مردمی به زلزله زدگان بویین زهرا نیز بود.
بر این اساس حکومت وقت از حضور این سید در مسجد هدایت به شدت هراسان بود. این هراس موجب شد آیت الله طالقانی در سال ۱۳۴۱ به بهانه صحبت درباره قانون حمایت از خانواده ممنوع المنبر و سپس ممنوع القیام گردد. با این همه وی به صورت نشسته به وعظ خود ادامه میداد.
انتشار دو اعلامیه تند علیه حکومت در واکنش به اصول شش گانه انقلاب سفید شاه
همین امر در کنار انتشار دو اعلامیه تند علیه حکومت در واکنش به اصول شش گانه انقلاب سفید شاه و در اعتراض به واقعه ۱۵ خرداد و بازداشت امام خمینی موجب اجرای دستور تبعید به منطقهای بد آب وهوا در زابل و ممنوعیت وی از حضور در جمع میشود.
شهربانی زابل به سرعت متوجه موقعیت خاص منطقه و تبعات حضور او در آنجا می شود. شیعه بودن اکثریت مردم، فقر و خشکسالی و مرزی بودن منطقه در کنار اعتراضات آیت الله طالقانی از جمله دلایلی بود که شهربانی زابل را به تغییر این حکم وادار کرد.
در پی این وقایع محکومیت سید به یک سال و نیم تبعید کاهش یافت و پس از شش ماه اقامت در زابل وی را به به مدت یکسال به بافت کرمان منتقل کردند. تمامی این دوران تبعید در حالی صورت میگرفت که وی همواره تحت نظر ماموران تردد میکرد و با این همه برخی اوقات پیش میآمد که ماموران جذب رفتار و سلوک این روحانی آزاد اندیش شده و تحت تاثیر وی قرار میگرفتند.
بروز بیماری در وی و اعتصاب غذا حکومت را وادار به شکستن تحریم سید در ایام تبعید میکند سرانجام نیز در ۱۳۵۲ دوران تبعید در حالیکه وی همچنان زیر نظر ماموران قرار داشت به سر میرسد.
آخرین دوران اسارت این سید روشنفکر در سال ۱۳۵۴ و به جرم اتهام با گروه مجاهدین رخ میدهد. در این مرحله محکومیت وی ۱۰ سال رقم خورد.
با این حال در هشتم آبان ماه ۱۳۵۷ در زندان توسط مردم شکسته میشود و آیت الله طالقانی در حالیکه به بیماریهایی همچون فشار خون و دیابت مبتلا شده، در استقبال گسترده مردم به منزل باز میگردد و تنها در ۱۹ شهریور ماه ۱۳۵۸ است که به هنگام غسل میت این سید اهل اندیشه، آثار شکنجههای جسمی دوران اسارت بر وی آشکار میشود.
آیتالله طالقانی و مسأله نفوذ یهودیان و اسراییل
آیتالله سید محمود طالقانی در سخنرانیهای خود به نفوذ یهودیان در جامعه ایران اشاره نموده و در گزارشی چنین آمده است:
«طبق اطلاع واصله ساعت ۲۱ روز جاری آقای سید محمود طالقانی ضمن سخنرانی … درباره اعمال و خرابکاری یهود اظهار داشته …این مسخره است در یک کشور اسلامی تمام سرمایه ملت در دست این افراد … است» کلانتری ۲۸ تجریش در خصوص سخنرانی سید محمود درباره نفوذ یهود در جامعه ایران چنین گزارش میدهد «… آقای سید محمود طالقانی به منبر رفته … و ضمن سخنرانی به اقلیت یهود در ایران اشاره و شدیدا به آنان حمله نمود اظهار داشته حکومتهایی که به این طبقه کمک میکند دشمن ملت مسلمان میباشند و اضافه نمود استعمار شکست خورده به صورت صهیونیسم و صهیونیسم به صورت اسراییل و اسراییل به صورت بهاییگری در تمام شئون مملکت تجمع کرده و کشور را به زوال و نیستی سوق میدهند و دولت هم اجازه تأسیس سفارتخانه به آنها میدهد و در مجالس آنان شرکت میجوید و حتی دکتر ارسنجانی ـوزیر کشاورزی ـ مستشاران اسراییلی را برای تقسیم املاک اراضی به ایران میآورد و به آقای دکتر ارسنجانی باید گفت اگر مملکت ما مهندس لایق برای کار نبود چرا از سایر کشورهای اروپایی و آسیایی مستشار نیاوردید و از اسراییل برای کشور مسلمان مستشار آوردید … سپس آیهای از کلام مجید قرائت و کلمه طاغوت را دیکتاتور معنی و مبارزه علیه دیکتاتوری را جهاد در راه خدا و جز عبادت بیان کرد…»
واکنش آیتالله طالقانی به نفوذ استعمارگران
سید محمود طالقانی بنابر گزارش ساواک در یکی از اظهارات خود بیان میکند که شاه ایران دلار از مملکت خارج میکند و در بانکهای خارج میگذارد و در واقع پشتیبان دولت روس و انگلیس و وی را به نحوی استعمارپرست قلمداد میکند و این در حالی است که مردم میخواهند در مسجد هدایت مراسم ختم برگزار کنند که دستگاه پلیس مانع آنان میشود و در ادامه اظهار میکند که پلیس غلط میکند جلوگیری و دخالت نماید.
رییس شهربانی کل کشور در خصوص سخنرانی آیتالله طالقانی گزارش میهد که ایشان مردم را تحریک و تشویق میکند که با صدای بلند به ملل اروپایی و آمریکایی بفهمانید ملت ایران طالب حق و حقیقت و آزادی است.
اقامه اولین نماز جمعه رسمی جمهوری اسلامی ایران در تهران به امامت آیت اللَّه طالقانی (۱۳۵۸ ش)
روز جمعه پنجم مرداد سال ۱۳۵۸ برابر با سوم ماه مبارک رمضان سال ۱۳۹۹ ق، اولین نماز جمعه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به امامت مرحوم آیتاللَّه سیدمحمود طالقانی در دانشگاه تهران برگزار شد.
امام خمینی(ره)، چند روز قبل از این تاریخ، این مهم را به ایشان سپردند و حکم برپایی و اقامه نماز جمعه را صادر فرمودند.
واگذاری این تکلیف عظیم و سنگین توسط رهبر فرزانه انقلاب در حساسترین بُرهه از زمان انقلاب اسلامی برعهده آیت اللَّه طالقانی که زبان گویایی برای بازگویی حقایق و رسوا نمودن دشمنان انقلاب داشت، امر خطیری بود.
جمعیت انبوه و میلیونی که از نخستین ساعات بامداد این روز از نقاط مختلف شهر تهران به دانشگاه و خیابانهای اطراف هجوم آورده بودند، با مشاهده امام جمعه، تکبیرگویان، حمایت خویش را از رهبری امام خمینی و نهضت الهی ایشان اعلام داشتند.
با آغاز اقامه نماز جمعه، گروهکهای مغرور و منافق که برای فریفتن مردم و برای واژگون نشان دادن مسائل و به انحراف کشیدن انقلاب، دست به تبلیغات بسیار عظیم و خطرناک و حساب شده زده بودند، ناگهان با یک معجزه بزرگ الهی و اسلامی روبرو شدند و نقشههای خود را نقش برآب دیدند.
اتحاد و اجتماع صفوف نمازگزاران نماز جمعه، توطئههای حساب شده و ترتیب یافته منافقان را خنثی ساخت و حیله و تزویر آنان را در هم شکست. شیاطین و منافقین در همه جا راه یافتند اما در صفوف به هم پیوسته نماز رسوخ پیدا نکردند.
سرانجام از همین صفوف نماز جمعه بود که مشتهای گره کرده به سوی منافقان و احزاب و گروهکهای مغرور و مستکبر و از خدا بیخبر نشانه رفت و آنان را متواری و نابود ساخت. نماز جمعه پس از پیروزی انقلاب، همواره محلی برای هوشیاری و آگاهی بخشی به مردم و نیز مکانی برای تزکیه نفس و خشوع و خضوع در برابر ذات خداوندی بوده و هست.
وفات
در اوایل مرداد ۱۳۵۸ از سوی امام خمینی (ره) مأمور تشکیل نماز جمعه تهران شد و اولین و با شکوهترین نماز جمعه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در پنجم مرداد به امامت ایشان در دانشگاه تهران برگزار گردید. بعد از انتصاب به عنوان امام جمعه تهران، موفق به برگزاری پنج نماز جمعه شد که آخرین نماز جمعه به مناسبت فرا رسیدن سالگرد جمعه خونین ۱۷ شهریور در بهشت زهرا و کنار مزار شهدا برگزار شد. سرانجام در سحرگاه نوزدهم شهریور سال ۱۳۵۸ این عالم مجاهد پس از سالها فعالیتهای علمی و مبارزات سیاسی علیه رژیم ستمشاهی و عمری تلاش خستگیناپذیر در راه پیاده کردن احکام اسلام، در اثر سکته قلبی دار فانی را وداع گفت و به دیدار معبود شتافت. روحش شاد.
منبع: مشرق نیوز