-
پنجشنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۷:۰۴ ب.ظ
یکی از مهمترین موضوعاتی که امروزه در محافل علمی و تخصصی حوزوی مورد بحث و نظر قرار میگیرد نواندیشی دینی است. عناوینی مانند روشنفکری، نواندیشی، تجددگرایی و… هنگامی که در مقولات دینی و مذهبی قرار میگیرند، همواره چالش برانگیز هستند. از این رو با توجه به اهمیت مقوله روشنفکری دینی بر آن شدیم تا با مصاحبهای پیرامون همین موضوع با حجت الاسلام و المسلمین دکتر مریجی، ابعاد مختلف این جریان را مورد نقد و نظر قرار دهیم.
حجت الاسلام و المسلمین دکتر مریجی | بخش اول
بسم الله الرحمن الرحیم
اسباط: با سلام و عرض ادب و احترام، لطفا در مورد روشنفکری و نواندیشی دینی و ماهیت آن توضیحاتی را ارائه نمایید؟
در ابتدا میخواهم به جملهای از مقام معظم رهبری در مورد روشنفکری اشاره کنم. ایشان میفرمایند روشنفکری در ایران، بیمار متولد شده است. در حوزه علمیه هم اوضاع به همین منوال است؛
یعنی من معتقدم در حوزه علمیه هم روشنفکری مبتلای به این بیماری شده است.
البته اعتقاد دارم میزان بیماری روشنفکری در حوزه، کمتر از فضای روشنفکری غیرحوزوی است.
به صورت کلی بهتر است به جای واژه نواندیشی خوب و بد، از تعبیر نواندیشی سالم و ناسالم استفاده کنیم؛ چون تعبیر نواندیشی خوب و بد، بار ارزشی دارد.
روشنفکری در حوزه به معنای اصطلاحی خود حوزه، در حال گذار است. اساسا ما باید روشنفکری دینی را در قالب حوزه تعریف کنیم؛ چون اگر بخواهیم روشنفکری را در قالب چهارچوبهای خارج از حوزه تعریف کنیم، حتی کسانی مانند شهید بهشتی و شهید مطهری هم در این قالب جا نمیگیرند. اگر ما شهید بهشتی و شهید مطهری را روشنفکر دینی میدانیم، در قالب خود حوزه آنها را تعریف میکنیم، نه در قالب روشنفکری خارج از حوزه که تمام تلاشش غربی کردن فرهنگ است.
اسباط: آیا جریان روشنفکری دغدغه دینی دارد؟
آخرین حرف این جریان را میرزا ملکم خان در طی نامهای به بلنت انگلیسی، بیان میکند. میرزا ملکم خان میگوید ما تلاش کردیم همه آنچه که اندیشه غربی بیان میکند را در لفافه دین مطرح کنیم. این مسئلهای که ملکم خان مطرح میکند بیانگر این است که جریان مذکور اساسا دغدغه دین ندارد؛ بلکه دغدغهاش حاکم کردن اندیشه غربی با ظاهر دینی است. یعنی نظیر همان کاری که در دوره معاویه انجام شد. معاویه، جاهلیت نو را بر منبر و از طریق منبر ارائه کرد. اگر تعریف ما از روشنفکری این باشد، اساسا حوزه در این قالب قرار نمیگیرد.
بنابراین ما باید تعریف روشنفکری و نواندیشی دینی را در خود قالب حوزه تعریف کنیم. به نظر من مسئله روشنفکری در حوزه، در حال شکلگیری است؛ ولی روند حرکت آن کند است. البته این را باید گفت که برخی از کسانی که میخواستند وارد مقوله نواندیشی دینی بشوند، دچار آفت شدند. باید به این نکته توجه کرد که بنای اولیه این جریانها بر سر ثبات و توجه به مشکلات بود، ولی در ادامه برخی از اینها ناسالم شدند. روی هم رفته باید گفت که تعداد کسانی که به صورت صحیح و سالم در درون حوزه وارد جریان روشنفکری شدهاند، بسیار محدود است؛ ولی وجود دارند.
اسباط: نحوه برخورد ما با نظامات غربی باید به چه صورت باشد؟
من نحوه برخورد حوزه با نظامات غرب را به چهار رویکرد تقسیم میکنم:
اولین رویکرد: در مقابل نظامات غرب، رویکرد پذیرش مطلق است. این رویکرد که مبتنی بر پذیرش مطلق و چشم بسته فرآوردههای غربی است، با عقل، نقل، شرع و عرف سازگاری ندارد.
رویکرد دوم: که رد مطلق و چشم بسته دستآوردهای دیگران است هم با عقل و نقل مطابقت نمیکند.
سومین رویکردی: که ما میتوانیم در مقابل نظامات غرب داشته باشیم، این است که آنچه از دستآورد دیگران که با مبانی کلی ما مغایرت و منافات نداشته باشد را بپذیریم. این رویکرد شبیه همان کاری است که شورای نگهبان در مورد مصوبات مجلس انجام میدهد و عدم مغایرت مصوبات مجلس را با شرع و قانون اساسی بررسی میکند.
رویکرد دیگری: که میتوان داشت و من هم قائل به آن هستم، رویکرد تولید است.
این رویکرد به این معناست که ما باید بر اساس نیازها و مبانی فکری خود، به سمت تولید برویم.
ما میتوانیم در این مسیر از فرآوردههای دیگران هم بهره بگیریم. بالاخره دیگران هم دانشمندانی دارند که در حال تلاش کردن هستند و محصولاتی هم دارند. قرآن کریم میگوید:
«مَنْ کَانَ یُرِیدُ حَرْثَ الدُّنْیَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَا لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ نَصِیبٍ؛ کسانی که برای دنیا تلاش کنند، خداوند نصیبی از دنیا به آنها خواهد داد، هر چند که از آخرت نصیبی ندارند.»[۱] ولی خدای متعال درباره مومنین میفرماید: «مَن کَانَ یُرِیدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِی حَرْثِهِ» کسانی که برای آخرت تلاش میکنند، در دنیا هم از یاری مضاعف من برخوردار هستند. شما به مسئله هستهای توجه کنید، غربیها برای رسیدن به جایگاه فعلی خود، صد و پنجاه سال تلاش کردند، ولی ما در مدت بیست سال به این جایگاه رسیدیم که حتی در این فناوری قابلیت رقابت با آنها را داریم و اگر جلوی ما را نگیرند، در این فناوری از آنها پیشی میگیریم.
اسباط: در مواجهه با نظامات غربی چقدر توانستیم بر اصول و مبانی خود پایبند باشیم؟
ما نظام فلسفی و فکری مستقل خود را داریم و در این نظام فکری و فلسفی خود از محصول دیگران هم استفاده میکنیم؛ اما این موضوع به این معنا نیست که ما دستاوردها و فراوردههای خودمان را به آنها عرضه کنیم. من در تولد یا شهادت امام رضا(ع) این مطلب را گفتم:
همان جریان که در زمان حیات امام رضا(ع) اتفاق افتاد، همین الان هم در حال اتفاق افتادن است. اتفاقی که افتاد این بود که برخی، در فرزندان امام رضا(ع) تشکیک کردند و گفتند که برای اطمینان از این موضوع، باید عالم به علم انساب اظهار نظر کند و حتی در جمع خود، امام(ع) را هم قرار ندادند. شبیه همین داستان در زمان ما این است که ما علوم حوزوی را به غربیها عرضه میکنیم تا آنها این مطالب را تائید کنند.
مثلا آیهای از قرآن را به آنها عرضه کنیم تا ببینم آیا محتوای این آیه در چهارچوبهای علمی غربی قرار میگیرد یا نه؟ این یعنی اینکه ملاک صحت آیه قرآن را چهارچوب های علوم غربی قرار بدهیم. این همان چیزی که در زمان ما اتفاق میافتد.
برخی از مراکز تخصصی که قصد تولید علم داشتهاند، بر اثر کاستیهای معرفتی و غیر معرفتی خود، به سمتی در حال حرکت هستند که عملا مبانی غربی را موید علوم دینی فرض میکنند. اینکه ما میتوانیم در مسیر تولید علم خود از دادههای غرب استفاده کنیم، به این معنا نیست که ما باید مبانی فکری خودمان را به تائید آنها برسانیم.
به طور کلی من اعتقاد دارم که ما باید بر اساس مبانی نظری و معرفتی خود به سمت تولید علم برویم و در این تولید علم از دادههای دیگران هم استفاده کنیم و این مسئله بیان خود قرآن است؛ آنجا که میفرماید: «وشاورهم فی الأمر» یعنی با جامعه شناسی و روان شناسی و دیگر علوم مشورت کنید، ولی «فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلینَ»(آل عمران/۱۵۹).