-
شنبه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۹، ۰۱:۵۴ ب.ظ
در طول تاریخ غیبت کبری بهخصوص در دو قرن اخیر افراد زیادی بودهاند که از عقیده مردم به مهدویت سوءاستفاده کرده و ادعای مهدویت یا ارتباط با آن حضرت را داشتهاند و احیاناً بنیانگذار فرقهای نیز شدهاند و عدهای افراد سادهلوح را تحت تأثیر قرار داده و به دور خویش جمع کردهاند. نمونههایی از این تفکر هم در عراق و هم در ایران در سالهای اخیر مشاهده شده است.
درآمد
بعد از حمله آمریکا به عراق در سال ۱۳۸۱ شمسی (۲۰۰۳ میلادی) گروههای متعددی در این کشور شکل گرفت که برخی فروپاشیدند اما برخی دیگر هنوز موجودند. گروههای مورد اشاره نیز نوعی ریشه بعثی دارند؛ یعنی توسط دستپروردگان حزب بعث به وجود آمدهاند و نوعاً از پشتیبانی سازمانهای جاسوسی بیگانگان نیز بهرهمند هستند. برخی از این جریانات و گروهها در ایران نیز تعدادی را به خود جذب کردهاند. تنها یکی از این جریانات را که در ایران نیز طرفدارانی دارد بهطور اجمال معرفی میکنیم.
یمانیون
این گروه که خود را «یمانیون» یا «انصار المهدی» مینامند تحت رهبری فردی به نام احمد اسماعیلبن کویطع (گاطع) میباشند که به احمدالحسن مشهور شده است. وی متولد شهر زبیر در استان بصره عراق و فارغ التحصیل رشته مهندسی عمران دانشگاه بصره است و به مدت دوسال نیز در حوزه شهید سیدمحمد صدر در نجف درس خوانده و معمم شده است.
وی مدعی است همان سیدیمانی است که خروجش یکی از علائم ظهور حضرت حجت(عج) است. او قیام خود را در سال ۲۰۰۸ آغاز کرد. وی در بصره ادعا کرد که من از اولاد امام زمان هستم که با چهار واسطه به وی میرسم و قرار است حکومت عصر ظهور را زمینهسازی کنم. او کسی به نام شیخ حیدر مشتت را نیز نائب خود قرار داده است. این شخص یک بار با هوادارانش به قم آمد و فاصله حرم تا جمکران را با تظاهرات طی کرد که نیروهای انتظامی ایران آنان را دستگیر کردند.
یمانیون معتقدند رسول اکرم در شب رحلت خویش، وصیتنامهای تنظیم کرده که در آن از ۱۲ امام و ۱۲ مهدی خبر داده است و معتقدند احمدالحسن، اولین مهدی است که چند سال قبل، از بصره خروج کرده است و در حال مهیا کردن زمینه ظهور پدرش میباشد.
نشانه این گروه ابتدا ستاره شش ضلعی داود بود که نماد اسرائیل است اما بعداً متوجه این قضیه شدند و آن را از تبلیغات خود حذف کردند.
یکی از راههای یارگیری این گروه مراسم اربعین است. برای مثال، در اربعین سال ۱۳۹۵ ه.ش، پنجاه دانشجوی ایرانی در دام تفکرات این گروه گرفتار شده بودند. این جریان در قم و برخی شهرهای دیگر ایران فعال هستند و موفق به جذب بعضی نیز شدهاند، در حوزه علمیه نیز چند نفر جذب این جریان شده و به ترویج آن مشغول هستند. برخی از مروجان این جریان در قم عبارتند از:
عباس فتحیه مشهور به فتحی
وی که مدتی در حوزه علمیه قم تحصیل کرده، مدعی شاگردی برخی از بزرگان مانند مرحوم آیتالله بهجت، آیتالله شیخ یحیی انصاری شیرازی، آیتالله جوادی آملی، آیتالله سیدمحمود شاهرودی است. او خود را شاگرد آقای سیدصادق شیرازی نیز معرفی میکند همچنین مدعی است که مدتی از جانب نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری برای تبلیغ به دانشگاهها، از جمله دانشگاه صنعتی اصفهان میرفته است.(۱)
فتحی در گفتگو با شبکه تلویزیونی «المنقذ العالمی» در برنامه «قصصایمانیه» سبب گرایش به احمد الحسن را دیدن چند خواب، استخاره و بحث با دو نفر از مبلغان وی، به نامهای «کاظم ناصری» و «عبدالعالی منصوری» و نیز مطالعه کتاب احمد الحسن به نام «رحلة موسی الی مجمع البحرین» ذکر میکند.
احمد کهندل
وی اهل شیراز و تحصیل کرده دانشگاه است که به حوزه آمده است. جذب تبلیغات گروه احمد الحسن شده و یکی از مبلغان ایشان در حوزه علمیه بود که به صورت خصوصی و تبلیغ چهره به چهره به جذب افراد میپرداخت. وی مدتی دستگیر و زندانی شد.
اکبر جوکار
فرد دیگری که جذب این گروه شده نام اکبر جوکار، متولد سال ۱۳۵۵ در کازرون و از طلاب حوزه علمیه قم است. بر اساس برخی اظهارات این فرد در شهرک پردیسان قم فعال است و موفق به جذب عدهای از طلاب شده است(۲).
عباس فتحی در وبلاگ خود مدعی شد که آقای شیخ محمدعلی هوشیار که در زمینه فِرَق با دفتر تبلیغات همکاری میکند، نیز به آنان پیوسته و پیوستگی خود را از طریق شبکه تلگرام اعلام نموده است اما هوشیار منکر این قضیه است و مدعی است که دیگران صفحه تلگرام او را هک کرده و این پیام را در صفحه ایشان گذاشتهاند.
تعداد کسانی که از قم به این جریان جذب شدهاند، دقیقاً معلوم نیست ولی حدود سیصد نفر حدس زده میشود. این جریان در استانهای یزد، شیراز و خوزستان نیز فعال است و موفق به جذب عدهای شده است. در برخی شهرستانها نیز برخی از افراد جذب این جریان باطل شدهاند که اطلاع چندانی در مورد آنها موجود نیست.
فعالیتهای یمانیون
بر اساس برخی اخبار، این جریان در نجف اشرف، موفق به تأسیس مدرسه و جذب برخی از طلاب شده است. در فضای مجازی نیز فعالیت وسیعی دارند و بیش از ۱۴۰ کتاب نوشتهاند که در سایت آنها قابل دسترس است.
کتاب «دجال بصره» توسط شیخ علی کورانی در رد ادعاهای احمدالحسن نوشته شده است.
شبهجریان انحرافی
گروه دیگری که شاید بتوان آن را به سوء استفادهکنندگان از مهدویت ملحق نمود، جریانی است که در ایران شکل گرفت و در رقابتهای سیاسی، نام «جریان انحرافی» بر آن نهاده شد. این اصطلاح به گروهی اطلاق میشود که با مدیریت و هدایت اسفندیار رحیم مشائی شکل گرفته است و مشخصا از گفتمان امام و انقلاب فاصله دارد؛ شبهجریانی نوپا و تا حدودی ناشناخته، با تمایلات التقاطی لیبرالیستی و ناسیونالیستی.
به عنوان نمونه، دیدگاه وی درباره اسلامگرایی چنین است:
دوره اسلامگرایی به پایان رسیده است. ما در سال ۵۷ انقلاب کردیم که اسلام را صادر کنیم. درست است؟ اما من اینجا عرض میکنم دوره اسلامگرایی به پایان رسیده است. معنایش این نیست که اسلامگرایی وجود ندارد، نه؛ دورهاش تمام شده. برای مثال الان دوره اسبسواری تمام شده ولی هم اسب هست و هم سوارکار! دوره ماشینسواری رو به اتمام هست ولی هم ماشین هست و هم سواریاش! دوره اسلامگرایی به پایان رسیده، یعنی روند توسعه دنیا به این سمت نیست که بشریت مسلمان شود تا به حقانیت برسد! این دوره رو به پایان است. بشر سرعتش بالا رفته و فهمش زیاد شده و دیگر نیازی [ندارد] برای رسیدن به حقانیت، پوسته اسلام را طی کند.(۳)
همچنین وی درباره دوستی با مردم اسرائیل میگوید:
ما با همه مردم دنیا دوست هستیم، حتی مردم آمریکا و اسرائیل! موجودیت رژیم اسرائیل برای تمام دنیا خسارتبار است و پیش از هر کس دیگری در دنیا خسارت رژیم اسرائیل برای مردم آن سرزمین است. لذا یکی از اهداف مبارزه با رژیم اسراییل، رفع ظلم و ستم از مردم آن سرزمین است!… ما برای آزادی مردمی که در آن سرزمین زندگی میکنند، تلاش میکنیم و با رژیم اسرائیل مخالفیم.(۴)
تا کنون نهادهای مسئول، اطلاعاتی درباره این گروه منتشر نکردهاند که بهآسانی بتوان ماهیت آنان را شناخت اما برخی این جریان را به علی یعقوبی منتسب میدانند که مبلغ اندیشه اسلام منهای روحانیت و مدعی زمینهسازی برای ظهور است. اگر تأثیرپذیری این جریان از تفکر یعقوبی درست باشد، میتوان آن را جزء سوء استفادهکنندگان از مهدویت برشمرد.
یعقوبی در تاریخ ۱۳۴۴ هجری شمسی در تهران متولد شده و تحصیلات خود را تا سطح دیپلم ادامه داده و در رشته پزشکی دانشگاه شهید بهشتی مشغول به تحصیل میشود، اما به دلیل مشکلاتی که برای وی پیش میآید، از دانشگاه اخراج میشود. پس از اخراج از دانشگاه، در برخی جمعهای دانشجویی و مانند آن سخنرانی و عدهای را به دور خود جمع کرده است.
حاصل این سخنرانیها بعداً در قالب جزواتی منتشر شده است. ۸۵ جزوه با عنوان «نظام عالم»، ۴۴ جزوه با عنوان «نظام بشر» و ۲۰ جزوه با عنوان «به سوی ظهور». سخنرانیهای وی به عنوان تفسیر قرآن برگزار میشده است. همچنین کتابی تحت عنوان «چهل شب با کاروان حسینی» از وی منتشر شده است.بر اساس جزواتی که از یعقوبی منتشر شده است، وی برای تاریخ شیعه چهار دوره قائل است، دوره حضور، دوره غیبت، دوره تحسس و دوره ظهور.
در سوره مبارکه یوسف، از قول حضرت یعقوب(ع) خطاب به فرزندان آمده است:
یا بَنِی اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ یوسُفَ وَ أَخیهِ وَ لا تَیأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لا ییأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْکافِرُونَ(5)؛ پسرانم! بروید و از یوسف و برادرش جستجو کنید؛ و از رحمت خدا مأیوس نشوید؛ که تنها گروه کافران، از رحمت خدا مأیوس میشوند!
همه مفسران واژه «تحسس» را در این آیه به «تجسس» معنی کردهاند ولی یعقوبی آن را به معنای «حس کردن» میداند و بر همین اساس میگوید:
الان دوره غیبت امام زمان گذشته و دوره تحسس است… در زمان حاضر، نه به مرجعیت نیاز است و نه به ارگانهایی مانند شورای نگهبان و نه ولایت فقیه معنی دارد، بلکه هر کسی میتواند بگوید: ای امام زمان! آیا تو به کار من راضی هستی یا نه؟ اگر حس کرد امام به کارش راضی است، آن را انجام دهد.
وی همچنین میگوید:
اگر مجلسیان، قانونی را تصویب کردند که نمیدانند مطابق با اسلام و مورد رضایت امام زمان هست یا نه، باید در بیابانی، حسینیهای و یا جایی مانند آن جمع شوند و از امام زمان بپرسند که از کارشان رضایت دارد یا نه؟ در صورتی که احساس کردند آن حضرت بدین کار راضی است، انجام دهند و الا انجام ندهند. حال راه کشف این رضایت چیست؟ یعقوبی میگوید: شاید بفرمائید رضایت امام را از کجا متوجه میشوید؟ عرض میکنم در ملکوت، رضایت امام به صورت یک نوری دیده میشود.(۶)
با اینکه وی هیچ تخصصی در زمینه علوم اسلامی ندارد و از درک ابتدائیات آن نیز عاجز است اما به شدت به علمای شیعه حمله میکند و معتقد است هیچ فقیهی در میان شیعه وجود نداشته است و کسی غیر از خودش، جایگاه واقعی فقه را در نظام معارف اسلامی نمیداند.
وی گاهی ادعاهایی دارد که تردیدی در انحراف و کمعقلیاش باقی نمیگذارد. برای مثال، در دومین سخنرانی مربوط به نظام عالم، خطاب به حضرت موسی میگوید:
موسی جان! شما اگر توان داری برو این شارون (را) که به اسم شما جنایت میکند، جمع و جورش کن. من یواش یواش دارم عصبانی میشمها. جناب موسی! نذار من عصبانی بشم. فقط همینجا تلویحاً عرض کنم: آقای موسی! ای بزرگ قوم یهود! یا این یهودیها را سر جایشان بنشان وگرنه اگر بنده عصبانی بشوم ممکن است دست به یک کار بزنم(!)(۷)
برگرفته از کتاب جریانشناسی احزاب و گروههای زاویه دار در ایران به قلم مصطفی اسکندری
پینوشت:
1-گفتگوی شیخعباس فتحی انصارالله و شیخ شهبازیان انصارالمراجع»،
http://almahdyoon.co/ir/showthread.php?t=32152
2-محمد شهبازیان، «خطر نفوذ جریان یمانی در میان روحانیون»، http://mobahesat.ir/9920
3-مشایی: دوره اسلامگرایی به پایان رسیده»، مشرق نیوز، کدخبر ۲۱۱۳۳۶، ۱۱/۲/۹۲٫
4-مشایی: برای هزارمین بار میگویم، با همه مردم دنیا دوست هستیم، حتی مردم اسرائیل»، خبرگزاری فارس، کدخبر ۸۷۰۵۲۰۰۷۷۵ ۲۰/۵/۸۷٫
5-سوره یوسف [۱۲]: آیه ۸۷٫
6-نظام عالم، جلسه ۳، ص ۱۴.
7-همان، جلسه ۲.