-
سه شنبه, ۵ فروردين ۱۳۹۹، ۰۳:۰۳ ب.ظ
امروز هیچ تأسفی نمیخوریم که آنان در کنار ما نیستند چرا که از اول هم نبودهاند. انقلاب به هیچ گروهی بدهکاری ندارد و ما هنوز هم چوب اعتمادهای فراوان خود را به گروهها و لیبرالها میخوریم.
بازخوانی منشور روحانیت
سوم اسفند ماه هر سال، یادآور صدور پیام تاریخی و مهم امام خمینی(ره) خطاب به علما و روحانیون سراسر کشور است که بعدها به عنوان منشور روحانیت و مانیفست حرکت حوزه و روحانیت در انقلاب اسلامی معروف شد. هم اکنون از زمان صدور این پیام که در واپسین ماههای زندگانی پر برکت امام(ره) صادر شد قریب به سه دهه میگذرد؛
گرچه گذشت زمان گاهی میتواند بسیاری از حوادث و یا دیدگاهها را کهنه و کم اثر سازد و آنها را به تدریج از درجه اعتبار و توجهی که در زمان وقوع خود داشتهاند، ساقط نماید، اما مسلما رویدادها و نظراتی نیز یافت میشوند که نه تنها چنین تاثری از گذشت زمان نمیپذیرند بلکه گذشت ایام حتی میتواند نقش و جایگاه واقعی آن وقایع را هویدا سازد و جایگاه و اهمیت آنها را در محک تجربه نسلها و دورههای بعد تثبیتتر و روشنتر نماید.
همچنانکه پیامهای آسمانی و حقایق الهی که از طریق وحی در اختیار انسانها قرار میگیرند، با سپری شدن ایام و پس از سدههای طولانی، هیچگاه کهنه نمیشوند و بلکه به مرور مخاطبان بیشتری مییابند، پیام فرهیختگان و فرزانگان برجسته بشری نیز غالبا این گونهاند و دیدگاهها و تعالیم آنان نیز کم و بیش از غبار کهنگی مصون میمانند. از جمله این فرزانگان در عصر ما امام خمینی (ره) است که پایه گذار تحولی عمیق و گسترده در جان و جهان عصر حاضر بود.
تعیین استراتژی نظام جمهوری اسلامی ایران
پیام امام در منشور روحانیت در حقیقت برای تعیین استراتژی نظام جمهوری اسلامی ایران و تبیین رسالت حوزههای علمیه برای تداوم مسیر طولانی انقلاب در دورههای مختلف بود که به موضوعات مهمی پرداخته است. از جمله این موضوعات، هشدار نسبت به نفوذ عناصری در بدنه انقلاب است که هیچ اعتقادی به اصل انقلاب و آرمانها و ارزشهای آن ندارند. از دیدگاه امام از آنجا که این عناصر و جریانها و گروهها هیچ تعلق خاطری به نظام و انقلاب نداشته و ندارند، نباید از خروج آنان از قطار انقلاب متأسف بود چرا که ایشان هیچ گاه در جمع مسافران واقعی این قطار نبودهاند.
نکته قابل تامل این که این روزها عدهای با ابراز تاسف از پیاده شدن برخی جریانات، گروهها و یا اشخاص خاص از قطار انقلاب، این اتفاق را برخلاف مصالح و اصول انقلاب اسلامی دانسته و از دعوت ایشان برای بازگشت به قطار انقلاب سخن میگویند. رئیس جمهور در مراسم پایانی راهپیمایی پرشکوه ۲۲ بهمن امسال گفت:
انقلاب ما وقتی پیروز شد که همه با هم بودیم. در قطار انقلاب، مسافران فراوانی بودند، به طور طبیعی بعضی خودشان خواستند از قطار انقلاب پیاده شوند، برخی را هم از قطار انقلاب پیاده کردیم که میتوانستیم پیاده نکنیم و امروز باید همه را دوباره به سوار شدن قطار موفقیت و پیروزی انقلاب دعوت کنیم.(۱)
بر اساس این دیدگاه، پیروزی انقلاب اسلامی مرهون حضور تمام گروهها و جریانات با هر عقیده و رویکردی میباشد و از این رو باید تمام کسانی را که به دلیل اختلاف عقیده با اصول و آرمانهای انقلاب اسلامی حاضر به همراهی با حرکت انقلابی ملت ایران نشدهاند را با هر قیمتی که شده بپذیریم و زمینه بازگشت آنان را فراهم نماییم! این در حالی است که این دیدگاه به صراحت در مقابل استراتژی نظام جمهوری اسلامی ایران قرار دارد که حضرت امام (ره) در تبیین این استراتژی در منشور روحانیت و پیام تاریخی ایشان به روحانیون سراسر کشور به آن اشاره فرمودند. بنیانگذار جمهوری اسلامی در این پیام تاریخی با اشاره به این موضوع، نه تنها از عدم همراهی برخی جریانات خاص با انقلاب تاسف نمیخورند بلکه آن را در راستای مصالح و منافع انقلاب نیز میدانند:
من امروز بعد از ده سال از پیروزی انقلاب اسلامی همچون گذشته اعتراف میکنم که بعض تصمیمات اول انقلاب در سپردن پستها و امور مهمه کشور به گروهی که عقیده خالص و واقعی به اسلام ناب محمدی نداشتهاند، اشتباهی بوده است که تلخی آثار آن، به راحتی از میان نمیرود؛ گرچه در آن موقع هم من شخصاً مایل به روی کار آمدن آنان نبودم ولی با صلاحدید و تأیید دوستان قبول نمودم و الان هم سخت معتقدم که آنان به چیزی کمتر از انحراف انقلاب از تمامی اصولش و هر حرکت به سوی آمریکای جهانخوار قناعت نمیکنند، در حالی که در کارهای دیگر نیز جز حرف و ادعا هنری ندارند. امروز هیچ تأسفی نمیخوریم که آنان در کنار ما نیستند چرا که از اول هم نبودهاند. انقلاب به هیچ گروهی بدهکاری ندارد و ما هنوز هم چوب اعتمادهای فراوان خود را به گروهها و لیبرالها میخوریم.(۲)
اشاره امام خمینی(ره) در این فراز از منشور روحانیت به دولت موقت بازرگان و گروهک نهضت آزادی است که در ابتدای پیروزی نهضت، پستهای کلیدی را در اختیار داشتند اما به دلیل عدم اعتقاد واقعی به اصول انقلاب، تلاش میکردند قطار انقلاب را از مسیر واقعی خود منحرف سازند. بررسی عملکرد دولت موقت مهندس بازرگان که از ۱۵ بهمن ۵۷ تا ۱۴ آبان ۵۸ روی کار آمد نشان میدهد که او و طیف طرفدارانش نه تنها همراهی مناسبی با انقلاب اسلامی نداشتند بلکه مدام به عنوان مانعی بر سر راه نهضت اسلامی و حرکت انقلابی مردم ایران نیز قرار میگرفتند. چند ماه قبل از پیروزی انقلاب در مهر ۵۷، مهندس بازرگان در دیداری که در پاریس با امام داشت از ایشان پرسید:
«آقا! ایران سه رکن دارد: شاه، ارتش و آمریکا. شما میگویید شاه برود، اولا کجا برود؟ شاه رفتنی نیست، به فرض برود، با آمریکا و ارتش چه میکنید؟ فکر دو رکن دیگر را کردهاید؟»(۳) او حتی پس از دریافت حکم نخست وزیریاش در اولین سخنرانی خود در دانشگاه تهران، به گونهای سخن گفت که حاکی از عدم درک صحیح وی نسبت به ماهیت انقلاب اسلامی داشت؛ او خود را به ماشین ضعیفی تشبیه کرد که توان حرکت در جادههای پر پیچ و خم و ناهموار را ندارد!(۴)
انقلابی نبودن بازرگان و طرفداران وی و عدم تمایل ایشان برای تغییر ماهیت رژیم شاهنشاهی تا حدی بود که حتی در بعد از ظهر ۲۲ بهمن ۵۷ که آخرین مبارزات مردم علیه حکومت شاهنشاهی در حال انجام و به ثمر رسیدن بود، بازرگان هنوز به دنبال راهی برای مصالحه و سازش با حکومت ستمشاهی و ختم غائله از طریق مسالمت آمیز بود! و لذا بعدها بازرگان ضمن ابراز تأسف از عدم ملاقات بختیار با امام خمینی (ره) در روزهای انقلاب، غصه میخورد که چرا زمینه ملاقات بختیار با امام فراهم نشد و چرا امام وی را تایید نکرد که نخستوزیر بماند و بقیه اقدامات را انجام دهد، تا به اصطلاح از اتلاف نیروها، خونریزیها و از بسیاری خرابیها جلوگیری شود!(۵) به همین دلیل مشاهده میشودکه پس از اشغال لانه جاسوسی سفارت آمریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام، بازرگان و اعضای دولت وی که موافق این حرکت انقلابی در مواجهه با توطئه استکبار در ایران نبودند، به طور دسته جمعی استعفا نمودند و امام خمینی(ره) هم با پذیرش استعفای آنان، اداره امور کشور را تا زمان برگزاری انتخابات به شورای انقلاب سپردند.
مخالفت بازرگان با تسخیر لانه جاسوسی در حالی بود که امام با صراحت از این حرکت استقبال نمودند و آن را انقلاب دوم مردم ایران خواندند. امام در منشور روحانیت با اشاره به این حرکت انقلابی میفرماید: «ما شعار مرگ بر امریکا را در عمل جوانان پرشور و قهرمان و مسلمان در تسخیر لانۀ فساد و جاسوسی امریکا تماشا کردهایم»(۶)
مخاطب دیگر امام در این بخش از منشور روحانیت، علاوه بر بازرگان گروه نهضت آزادی بود که همواره به دلیل مخالفتها و کارشکنیهای فراوان به عنوان سدی در برابر انقلاب قرار میگرفتند. آنان مخالفتهای خود با اصول انقلاب اسلامی را به حدی رساندند که حضرت امام در پاسخ به استعلام وزیر کشور وقت از ایشان در خصوص ادامه فعالیت نهضت مزبور، صلاحیت فعالیت نهضت آزادی را در نظام سلب و خطر آنان را از منافقین هم بیشتر توصیف نمودند:
به حسب این پروندههای قطور و نیز ملاقاتهای مکرر اعضای نهضت چه در منازل خودشان و چه در سفارت آمریکا و به حسب آنچه من مشاهده کردم از انحرافات آنها که اگر خدای متعال عنایت نفرموده بود و مدتی در حکومت موقت باقی مانده بودند، ملتهای مظلوم به ویژه ملت عزیز ما اکنون در زیر چنگال آمریکا و مستشاران او دست و پا میزدند و اسلام عزیز چنان سیلی از این ستمکاران میخورد که قرنها سربلند نمیکرد و به حسب امور بسیار دیگر، نهضت به اصطلاح آزادی صلاحیت برای هیچ امری از امور دولتی یا قانونگذاری یا قضایی را ندارند و ضرر آنها به اعتبار آن که متظاهر به اسلام هستند و با این حربه جوانان عزیز ما را منحرف خواهند کرد و نیز با دخالت بیمورد در تفسیر قرآن کریم و احادیث شریفه و تأویلهای جاهلانه موجب فساد عظیم ممکن است بشوند، از ضرر گروهکهای دیگر حتی منافقین ـ این فرزندان عزیز مهندس بازرگان ـ بیشتر و بالاتر است. (۷)
در این پیام، امام(ره) به دلیل عدم همراهی جریان نهضت آزادی و طیف لیبرال مسلکان در آن دوره با حرکت انقلابی ملت ایران، سپردن پستها و امور مهمّه کشور به این گروه را که عقیده واقعی به اسلامناب محمدی نداشتهاند، اشتباهی تلخ خواند و حتی نسبت به آینده انقلاب در برابر چنین تفکراتی هشدار داده و فرمود: «سخت معتقدم که آنان به چیزی کمتر از انحراف انقلاب از تمامی اصولش و هر حرکت به سوی آمریکای جهانخوار قناعت نمیکنند».(۸)
از این رو پیاده شدن چنین جریاناتی از قطار انقلاب را چه در گذشته و چه در حال همواره باید به نفع انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران ارزیابی نمود؛ از کسانی که با اساس انقلاب و اصول و آرمانهای آن مشکل دارند، چگونه میتوان انتظار داشت با انقلاب همراه باشند و برای انحراف آن تلاش نکنند؟ و لذا بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران فرمود:
آغوش کشور و انقلاب همیشه براى پذیرفتن همۀ کسانى که قصد خدمت و آهنگ مراجعت داشته و دارند گشوده است ولى نه به قیمت طلبکارى آنان از همۀ اصول، که چرا مرگ بر امریکا گفتید! چرا جنگ کردید! چرا نسبت به منافقین و ضدانقلابیون حکم خدا را جارى مىکنید؟ چرا شعار نه شرقى و نه غربى دادهاید؟ چرا لانۀ جاسوسى را اشغال کردهایم و صدها چراى دیگر.(۹)
نگارنده: محمد ملکزاده
پینوشتها:
- سخنان حسن روحانی رئیس جمهور در پایان راهپیمایی ۲۲ بهمن ۱۳۹۶٫
- پیام تاریخی حضرت امام خمینی(ره) در قالب منشور روحانیت در تاریخ ۳ اسفند ۱۳۶۷٫
- رک؛ مهدی بازرگان، شورای انقلاب و دولت موقت (سیمای دولت موقت از ولادت تا رحلت)، نهضت آزادی، تهران، ۱۳۶۲؛ و سعید برزین، زندگینامهی سیاسی مهدی بازرگان، نشر مرکز، تهران،چاپ اول، ۱۳۷۴٫
- همان.
- همان.
- پیام تاریخی حضرت امام خمینی(ره) در قالب منشور روحانیت در تاریخ ۳ اسفند ۱۳۶۷٫
- نامه امام خمینی(ره) به وزیر کشور وقت در خصوص ممنوعیت فعالیت نهضت آزادی، ۳۰ بهمن ۱۳۶۶٫
- همان.
- همان.