-
چهارشنبه, ۷ اسفند ۱۳۹۸، ۰۲:۲۵ ب.ظ
تاثیرپذیری جریانهای شیعی عربستان از انقلاب اسلامی
انقلاب اسلامی ایران تحول بزرگی بود که هرچند خود متأثر از فضای اسلام گرایی و بیداری اسلامی نیمه دوم قرن بیستم میلادی در جهان اسلام بهشمار میرفت، لیکن تأثیری غیر قابل انکار بر تحولات اسلام خواهانه در منطقه داشت. شاید بتوان گفت که تأثیر انقلاب اسلامی بر روی جنبشهای شیعی منطقه بیش از هر جنبش دیگری بود که این امر را میتوان به وضوح در منطقه شیعه نشین شرق عربستان دید.
منطقه شرق عربستان شامل دو شهر اصلی احساء و قطیف و یک منطقه ریشه دار است که بیشتر مردم آن دارای مذهب شیعی هستند. شیعیان این منطقه در مقایسه با دیگر جوامع شیعی به ویژه در مناطق خلیج فارس مثلاً بحرین محافظه کار تر بوده و از سوی وجها و خاندانهای بازرگان و ارتباط ایشان با کانونهای شیعی به ویژه در نجف اشرف مدیریت میشد.
با اینکه علمای منطقه بحرین قدیم که شامل احساء و قطیف هم میشود در دوره صفوی و در قالب نحلههای مختلف اصولی و اخباری و عرفانی با کانونهای شیعی در ایران رابطه وثیقی داشتند؛ اما در دوره جدید به نظر میرسد به ویژه احساء و قطیف بیش از پیش با نجف همبسته شده بودند.
اما در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی در ایران امواج تحرکات اسلام گرایانه به رهبری روحانیت شیعی به منطقه شرقیه نیز سرایت کرد. در این بین به طور مشخص میتوان از جریان آیت الله سید محمد شیرازی یاد کرد. سید محمد شیرازی پس از اینکه سالها پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران عراق را به قصد کویت ترک نمود، با توجه به قرابتی که نسبت به انقلاب اسلامی در ایران داشت به کانونی برای انقلابیون در مناطق خلیج فارس به ویژه احساء و قطیف تبدیل شد. در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی در ایران گروه الطلائع الرسالیین به عنوان شاخه «جزیری الحرکه الرسالیه» که از سوی آیتالله سید محمد تقی مدرسی و در سایه مرجعیت آیتالله سید محمد شیرازی شکل گرفته بود فضای نسبتاً محافظه کار شرق عربستان را دگرگون ساخت.
شیخ حسن الصفار و برادران السیف و جوانان پر شور دیگری از این دست که در مدرسه رسول اعظم (ص) جریان شیرازی در کویت تحصیل کرده بودند، هم آوا با انقلاب اسلامی در منطقه شرقیه دست به فعالیت زدند. هنوز یک سال از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران نگذشته بود که در محرم سال ۱۴۰۰ تحرکاتی از سوی انقلابیون شیعه در شرق عربستان رخ نمود که به انتفاضه محرم معروف شد. ستون فقرات این تحرکات، «الطلائع الرسالیین» و «سازمان انقلاب اسلامی جزیره العرب» شاخه عربستانی الحرکه الرسالیه آیت الله مدرسی که تحت لوای مرجعیت آیت الله شیرازی تحت تأثیر پیروزی انقلاب اسلامی گفتمان انقلابی را در منطقه رواج میداد بودند.
هرچند در کنار این جریان، برخی جریانهای دیگر مثل جریان شاگردان سید محمد باقر صدر که بیش از آنکه متاثر از کربلا به عنوان یک کانون شیعی باشند، متاثر از نجف البته به طور مشخص سید محمد باقر صدر و حزب الدعوه بودند نیز حضور داشتند. سید هاشم الشخص و دیگرانی از این دست را میتوان از این جریان تلقی کرد.
در این بین برخی از جوانان و علمای شیعه عربستان نه از طریق جریانهای دیگر مثل جریان کربلا (شیرازی) و جریان نجف (صدر) بلکه به طور مستقیم تحت تأثیر آموزههای انقلاب اسلامی در ایران بودند. شیخ عبدالکریم الحبیل نمونه نادری از این دست است.
با شکست انتفاضه محرم و فرار بسیاری از رهبران تحرکات و استقرار ایشان در مدرسه علمیه القائم در حومه ورامین تهران، سازمان انقلاب اسلامی جزیره العرب بیش از پیش سازمان یافت و اعضای آن از تبعید به معارضه علیه نظام سعودی میپرداختند.
با شکل گیری حوادث حج خونین ۶۶ حزبالله حجاز ظهور کرد و عملیات مسلحانه چندی بیرون و درون عربستان سعودی را به خود منتسب کردند. برخی حزب الله حجاز را شاخه نظامی سازمان انقلاب اسلامی جزیره العرب میدانند که این امر درست نیست و این دو جریان از هم جدا و هر یک از آبشخور خود تغذیه مینمود، سازمان انقلاب اسلامی منتسب به جریان آیت الله مدرسی و حزبالله حجاز بیشتر منتسب به شاگردان سید محمد باقر صدر و بر آمده از مدرسه حجازیها در قم بود تا مدرسه القائم در حومه ورامین.
با فرا رسیدن دهه نود میلادی و حمله صدام به کویت و نتایج این امر برای جریان های شیعی، جریان الرسالیه که هنوز قدرتمندترین جریان شیعی شرق عربستان به شمار میرفت با نامیدن خود به عنوان الحرکه الاصلاحیه به طرف ایجاد رابطه با حاکمیت سعودی و تنش زدایی گام برداشت.
در این بین شیخ حسن الصفار و توفیقالسیف و حمزه الحسن و فؤاد ابراهیم شاخص بودند، دو تای اول را حمائم (کبوتران) و دو تای دوم را صقور (عقابان) خواندند. در این بین جدای از شرایط خلیج فارس پس از شکست حمله صدام به کویت و بهتر شدن جایگاه شیعیان در این جوامع نمیتوان تمایل برخی از اعضای جنبش به جناح اصلاح طلب در ایران را در این تغییر گفتمان بیتاثیر دانست. در این بین میتوان شیخ حسن الصفار را متاثر از گفتمان شیخ محمد مهدی شمس الدین تلقی کرد و توفیق السیف را متاثر از جریان روشنفکری در ایران. جریانی که السیف برخی از کارهایشان را به عربی نیز ترجمه کرده بود.
اتخاذ روند اصلاحی از سوی برخی منتسبان به جریان الرسالیه از سوی جریان مادر نیز مورد پذیرش نبود، و در این بین شاید یکی از شاخصترین افرادی که همچنان بر گفتمان انقلابی خود تأکید میکرد شیخ نمر باقر النمر بود. او که پس از فرار مجر در حالی که زخمی شده و پا به مدرسه القائم در حومه ورامین گذاشته بود به زودی در الحرکه الرسالیه مورد توجه قرار گرفت و به عنوان یکی از رهبران جنبش در شرق عربستان شناخته شد. وی پس از مصالحه و بازگشت معارضان به عربستان در دهه نود به عربستان بازگشت ولی گفتمان انقلابیاش را ترک نکرد، گفتمانی که در نهایت جان بر سرش نهاد.
گفتمان اصلاحی حزبالله حجاز را نیز خوش نیامد و اختلاف بین دو جریان را بیش از پیش نمایان ساخت. در این بین اما برخی گفتمانهای نخبه گرایانه نیز بود که شاید بتوان گفت شیخ عبدالهادی الفضلی آن را نمایندگی میکرد. عبدالهادی الفضلی که سابقه حزب الدعوه را داشت به حاکمیت نزدیک شد و دست به فرهنگسازی زد. شیخ حسن الصفار پر شورترین سخنور انتفاضه محرم ۱۴۰۰ نیز، راهی مسالمت آمیز را در پیش گرفته بود و دم از گفتوگوی سلفی ـ شیعی میزد و در این خصوص به توفیقاتی نیز نائل آمد.
اما با فرا رسیدن قرن ۲۱ و پس از حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ جریانهای سنی بیش از پیش نقش پیشین جریانهای شیعی به عنوان جریانهایی اینترناسیونالیستی را گرفته و جریانهای شیعی نیز با عقب نشینی از تکلیف گرایی انقلابی و جهان شمول سابق به جریانهایی مطالبه محور در حدود مناطق خود تبدیل شدند.
اما با اشغال عراق از سوی آمریکا در سال ۲۰۰۳ و ارتباط پر شور مناطق شیعی با یکدیگر و البته با تشدید تأثیرات فضای مجازی به نظر میرسد خطوط هویتی بیش از پیش در منطقه پر رنگ شد، تا جایی که گفتوگوهای سختی نه تنها بین شیعیان و سنیها بلکه بین گروههای مختلف شیعی در میگرفت.
در همین اثنا انتخاباتی محلی در عربستان به انجام رسید که از همه جا پر شورتر در منطقه شرقیه پیگیری شد، و در این منطقه تحت تاثیر فضای انتخاباتی عراق در آن سال ها لیست شمع (یادآور نشان لیست ائتلاف عراق یکپارچه) پیروز شد. در این بین گروههای سابق الرسالیه پیروز میدان بودند.
با شکلگیری تحرکات انقلابهای عربی در سال ۲۰۱۱ امواج این تحرکات به سواحل خلیج فارس نیز رسید، امواجی که در ساحل بحرین و منطقه شرقیه از همه جا سهمگینتر بود. در این بین تعداد زیادی بر اثر اعتراضات کشته و یا دستگیر شدند. در این روزها که بیشتر جوانان دیروز پیر شده و گفتمانی مسالمت آمیز یافته بودند، شیخ نمر باقر النمر همچنان فریاد میکشید، و او را که به حق میتوان یک نو رسالی تلقی کرد در شرایط پیش آمده به عنوان یکی از مهمترین لیدرهای تحرکات شمرده شد. شیخ نمر که به گفتمان رسالی آیتالله مدرسی وفادار مانده بود و با گفتمان سید صادق شیرازی نیز قطع رابطه نکرده بود با توجه به موضعگیریهای جمهوری اسلامی ایران بیش از پیش به انقلاب اسلامی نیز نزدیک شد. در این بین با شهادت شیخ نمر جریان انقلاب اسلامی نیز تلاش نمود تا یاد و خاطره شهید نمر را زنده نگاه دارد و او را به عنوان نماد حق طلبی بنمایاند. در این بین کسانی چون شیخ حسین الراضی که چه بسا از نظر جریان فکری و سیاسی خیلی هم با شیخ نمر همخوان نبودند به شدت نسبت به اعدام وی واکنش نشان دادند، امری که باعث شد تا شیخ حسین الراضی نیز دستگیر شده و به زندان بیفتد.