-
سه شنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۸، ۱۲:۳۳ ب.ظ
مصاحبه با حجت الاسلام لیالی درباره دانشگاه مفید | بخش اول
اشاره: « اسباط » در رابطه با جریان شناسی جریانات موجود در حوزه علمیه و علوم دینی برای آگاهی و بصیرت دهی اجمالی از جریان روشناندیشی دینی و حوزوی در حوزههای ایران و کشورهای اسلامی و نقشی که این جریان ها و مراکز مرتبط با این جریان ها در حوزه علوم دینی و بین طلاب دارند و آسیبشناسی آن ها، گفت و گویی را در همین زمینه با حجت الاسلام محمد علی لیالی مولف، محقق، پژوهشگر و استاد حوزه و دانشگاه و عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و معارف انجام دادیم که در ادامه می خوانید.
حجت الاسلام محمدعلی لیالی علاوه بر تحصیل در دروس خارج فقه، اصول، فلسفه حوزه علمیه دارای مدرک لیسانس و فوق لیسانس فلسفه و تاریخ تشیع و مدرک دکترای شیعه نیز می باشند.
اسباط- در ابتدا توضیحاتی درباره دانشگاه مفید بفرمایید تا وارد جزئیات شویم.
- دانشگاه دارالعلم مفید یا دانشگاه مفید از موسسات غیر انتفاعی وابسته به وزارت علوم است؛ قبل از اینکه وارد بحث دانشگاه مفید و نحوه سیستمهای آموزشی، کادر آموزشی و فضای آموزشی دانشگاه شوم، باید تأکید کنم که دانشگاه مفید قرار بود اولین مرکز راه اندازی علوم اسلامی و علوم انسانی در حوزه علمیه قم باشد. پذیرش این دانشگاه از طریق کنکور یا وزارت علوم به صورت اختصاصی از طلبههایی است که سطح یک حوزه را تمام کردهاند.
مرحوم آیتالله موسوی اردبیلی از معدود افرادی بود که قبل از انقلاب مؤسسه داشت
نخستین نکته اینکه دانشگاه مفید مختص و متعلق به مرحوم آیتالله العظمی موسوی اردبیلی است؛ آیتالله موسوی اردبیلی شخصیت مهمی بود که در فهم شخصیت وی و اهداف او در تأسیس این دانشگاه باید گفت، مرحوم آیتالله اردبیلی قبل از انقلاب در اردبیل، قم و نجف تحصیل کرد؛ او از شاگردان مکتب مرحوم آیتالله خویی، آیتالله بروجردی، امام خمینی، علامه طباطبایی، مرحوم محقق داماد و مرحوم آیتالله گلپایگانی بود؛ او توانست در کنار فضای تبلیغی، فضای آموزشی را نیز پیگیری کند؛ مرحوم آیتالله موسوی اردبیلی از معدود افرادی است که قبل از انقلاب مؤسسات و مراکز آموزشی تأسیس کردهاند که در ادامه به نحوه انجام این کار اشاره خواهم کرد.
آیتالله موسوی اردبیلی در فرآیند انقلاب همراهی کرد و از رهبران انقلاب اسلامی بود؛ او در زمانهای مختلف از سال 1357 تا 1368 یعنی ارتحال امام خمینی (ره) عضو شورای انقلاب، دادستان کل کشور، رئیس شورای عالی قضایی (رئیس قوه قضائیه امروز)، عضو مجلس خبرگان قانون اساسی، عضو مجلس خبرگان رهبری و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی بود.
این فعال انقلابی بعد از ارتحال امام به قم بازگشت و درس، بحث، مباحثه، تدریس درس خارج، تفسیر، فقه القضا، حدود، دیات و درسهایی که در دستگاه قضا تجربهای در آنها کسب کرده بود را انجام داد؛ او در کنار این فعالیتهای علمی دانشگاه مفید را تأسیس کرد؛ افرادی که در مباحث فقهی، مرجعیت، کار اجرایی، مدیریت و آموزش دارای چنین جامعیتی باشند بسیار محدود هستند، شاید افرادی که هم در عرصه مباحث فقهی اهل نظر باشند، هم ردای مرجعیت را بر تن کرده باشند، هم مراکز علمی و آموزشی داشته باشند به تعداد انگشتان دست نرسند که آیتالله موسوی اردبیلی از این افراد بود. چهرهای مانند شهید بهشتی که از رهبران انقلاب اسلامی بود، در عرصه مباحث فقهی، قرآنی، اقتصادی، قضایی، فقه قضا، حدود و دیات کتاب نوشت و درسهای خارج او و مباحثاتش به صورت کتاب چاپ شد و در اختیار علاقمندان قرار گرفت را میتوان در زمره آیتالله موسوی اردبیلی در عرصه علم و فرهنگ معرفی کرد.
دانشگاه مفید یک دانشگاه فردی و اختصاصی آیتالله موسوی اردبیلی و فرزندانش هست
نکته دوم اینکه دانشگاه مفید را میتوان یک دانشگاه فردی و اختصاصی شخص آیتالله موسوی اردبیلی و فرزندان او دانست؛ برای مثال هیأت امنا و هیأت مؤسس این دانشگاه متشکل از آیتالله موسوی اردبیلی، سید مسعود موسوی، سید سعید موسوی، سیدعلی موسوی (همگی آقازادگان آیتالله موسوی اردبیلی) و برخی از آقایان مانند آیتالله سید علی محقق داماد، مرحوم دکتر احمد احمدی و آقای فخرالدین احمدی دانش آشتیانی (وزیر علوم اسبق) بودند.
از لحاظ مبانی فکری و معرفتی، دانشگاه مفید، جلد دوم مرکز تحقیقات استراتژیک نهاد ریاست جمهوری زمان آقای هاشمی است؛ البته در جای دیگر باید مرکز تحقیقات استراتژیک نهاد ریاست جمهوری آقای هاشمی که متشکل از آقای موسوی خوینیها و تیمشان بود، دوران آقای روحانی که از آنجا به مجمع تشخیص مصلحت نظام منتقل شد را مورد بحث و بررسی قرار دهیم.
شاید جلد دوم آن مرکز تحقیقات استراتژیک را مرحوم آقای اردبیلی توانست در دانشگاه مفید با راهاندازی رشتههای حقوق، فلسفه، جامعهشناسی، علوم سیاسی و الهیات و معارف اسلامی تأسیس کند؛ برای مثال فعالان مرکز تحقیقات استراتژیک نهاد ریاست جمهوری آقای محسن کدیور نماینده این مرکز در قم و یکی از چهرههای فعال در دانشگاه مفید در دوران دهه هفتاد است؛ آقای مجتهد شبستری که در دانشگاه مفید جلساتی داشت، مباحث تجددگرایی و روشنفکری دینی را در محافل علمی و دانشگاهی، از جمله مرکز تحقیقات استراتژیک نهاد ریاست جمهوری مطرح میکرد، افرادی مانند آقای فاضل میبدی که در عرصه روشن فکری و تجددگرایی دینی در مرکز تحقیقات استراتژیک و مراکز علمی دیگر مطرح میکرد؛ او در دانشگاه مفید حضور فعال دارد، در سمینارها، همایشها، کنفرانسها و مانند اینها شرکت میکنند و چنین اندیشههایی را نشر میدهد.
دانشگاه مفید مهمترین نماد و مظهر تجددگرایی و روشنفکری دینی در میان روحانیت است
به جرأت میتوان گفت، دانشگاه مفید مهمترین نماد و مظهر تجددگرایی و روشنفکری دینی در میان روحانیت است؛ البته در ادامه اشاره خواهم کرد که این جریان دانشگاه مفید را باید جریانی خاص دانست که هم با جریان تحجر، هم با جریان التقاط، روشنفکری لائیک و روشنفکری بیدین و هم با جریان سنتی حاضر در حوزه علمیه و نهاد مرجعیت و مراجعی که در حوزه علمیه هستند زاویه دارد.
این افراد در عین حال خود را در خط امام خمینی (ره) و اندیشهها و تفکرات ایشان میدانند؛ هرچند اشاره میکنیم که اینگونه نیستند اما اگر هم در خط امام خمینی (ره) بوده باشند، به خط امام باقی ماندند و به امام حاضر نپیوستند؛ اینها به تفسیر مقام معظم رهبری از امام خمینی (ره) قائل نیستند و خط امام را راه دیگری میدانند.
نکته سوم تاریخ تأسیس دانشگاه مفید است؛ زمانی که آقای موسوی اردبیلی به تهران آمد یک مکتبی را با عنوان مکتب امیر المؤمنین درست کرد؛ از دل این مکتب، کانون توحید برخاست که الان فعالترین مرکز نشستهای علمی جریان اصلاحطلبان است؛ جالب است که مراسم شبهای قدر، احیا، عاشورا، تاسوعا و مراسم دینی دیگر در همین کانون توحید برگزار میشود و افرادی مانند آقایان کدیور و مجتهد شبستری و دیگر اطلاعطلبان در این مجالس حضور دارند و مطرح میشوند.
در کنار کانون توحید، مدارس توحید تأسیس شد و از دل این مدارس، مدارس مفید و دارالعلم مفید برخاست که همگی در تهران بودند؛ از سال 68 یعنی زمانی که آقای موسوی اردبیلی به قم نقل مکان کرد، ضمن اینکه شعبه تهران را شعبه اصلی این تشکیلات قرار داد، تمام جلسات و برنامههای تهران را به قم منتقل کرد و مدارس راهنمایی و دبیرستان مفید و بعد هم دانشگاه مفید را در قم تأسیس کرد.
در اساسنامه دانشگاه مفید که با اسم رسمی دانشگاه علوم انسانی دارالعلم مفید ثبت شده، آمده است «در رشتههای حقوق، اقتصاد، فلسفه، علوم سیاسی و علوم قرآنی در مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا دانشجو می پذیرد و فارغ التحصیل دارد»؛ دانشکدههای موجود این دانشگاه در حال حاضر، دانشکدههای حقوق، اقتصاد، علوم سیاسی، فلسفه، الهیات فقه و مبانی حقوق است. مراکز وابسته این دانشگاه، مرکز مطالعات قرآنی، حقوق بشر، حقوق تطبیقی و مراکز وابسته دیگر است که در دانشگاه دارالعلم مفید حضور دارند.
دانشگاه مفید به حقوق بشر و فلسفه غرب نگاهی ویژه دارد
اساتید، دانشجویان و فارغالتحصیلان دانشگاه مفید چند ویژگی مشترک دارند که باید به آنها توجه کرد؛ نخستین ویژگی این دانشگاه توجه زیاد به حقوق بشر و فلسفه غرب است؛ تنها مرکزی که در حوزه علمیه قم به این اندازه به فلسفه غرب بها داده دارالعلم مفید است که حتی رشتههای تخصصی را در دانشکده فلسفه در توجه به حقوق شهروندی اختصاص داده است؛ هر چند این مسائل در گذشته مطرح بود ولی بعدها بویژه در دولت جدید برجستهتر شد. برای مثال گفتوگوی تمدنهایی که آقای خاتمی در سال دو هزار مطرح کرد در دارالعلم مفید شعبه داشت و برجسته بود.
در رشتههای علوم سیاسی، اندیشه روشنفکری فرانسوی و جریان روشنگری و پدیدهای که بعد از دکارت و کانت شروع شد عملاً در دارالعلم مفید مؤثر بود؛ اقتصاد نئولیبرالی هم در دانشگاه دارالعلم مفید مورد توجه است؛ در الهیات، فقه و مبانی حقوق و تفسیر هم همین نوگرایی دینی و به نوعی تساهل در عرصه مباحث تفسیری و قرآنی مشاهده میشود.
مبانی فکری و معرفتی این دانشگاه مکتوب نیست اما از مجموع مدل مطالعاتی مرحوم آیتالله موسوی اردبیلی، هأت مؤسس دانشگاه، اساتید، کلاسها، دانشجویان و فارغ التحصیلان آن میتوان نوع گرایش آنها به نوگرایی، روشنفکری و تجددگرایی دینی را مشاهده کرد.
مشکل و معضلی که وجود داشته است و وجود دارد تعریف این افراد از رابطه بین علم و دین و صنعت و سنت است، اینها معتقد هستند که حوزه علمیه نتوانست خود را با علم به معنای ساینتیسم و علم تجربی و دستاوردهای علمی و صنعت به معنای مدرنیته تطبیق دهد؛ میگویند ما راه سومی را ارائه میدهیم که نوعی ارتباط بین علم و دین یا صنعت و سنت برقرار کنیم؛ این همان تعبیر آقای دکتر سروش است که میگوید «علم چیست؟ فلسفه چیست» در این محدوده تا اندازهای موفق بودهاند و مقداری به طرف نوگرایی یا تجددگرایی یا روشنفکری دینی غلتیدهاند.
هرچند تفاوتهای زیادی وجود دارد اما تقریباً نگاهی که از مرحوم شریعتی شروع شد، بعدها در مرحوم آل احمد و پس از آن در مرحوم طالقانی مشاهده کردیم، کمی هم در مرحوم شهید بهشتی وجود داشت، در دارالعلم مفید به تحقق پیوست و سعی کرد طلبهها و فارغالتحصیلانی که از پایه علوم دینی برخوردار هستند را با زبان غرب، فلسفه غرب، حقوق بشر غرب، جامعهشناسی غرب آشنا کرده و جریان جدیدی را ایجاد کند که اساس این تفکر تلفیق بین علم و دین است.
این جریان به جای اینکه از تفکر نهاد مرجعیت و نگاه سنتی حوزه دفاع کند، به نحوی در تفکر مهندس بازرگان بازنگری میکند و در مواردی از این تفکر عبور میکند و به بحثهای آقای دکتر عبدالکریم سروش و پلورالیسم دینی، تکثرگرایی دینی، تسامح، تساهل و جامعه مدنی میپردازد و پدیدهای که در دوم خرداد در دولت آقای خاتمی اتفاق افتاد را تئوریپردازی و نظریهپردازی میکند.
ادامه دارد ...