-
سه شنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۸، ۱۲:۰۲ ب.ظ
چرا افراد بیکار و مزاحم و علف هرزه در محیط مقدس روحانیت زیاد است
چرا در گذشته حوزه های علمی و روحانی ما از لحاظ رشته های مختلف علوم از تفسیر و تاریخ و حدیث و فقه و اصول و فلسفه و کلام و ادبیات و حتی طب و ریاضی، جامع و متنوع بود و در دوره های اخیر تدریجاً به محدودیت گراییده است و به اصطلاح در گذشته به صورت جامع و دانشگاه بود واخیراً به صورت کلّیه و دانشکده ی فقه درآمده و سایر رشته ها از رسمیت افتاده است؟ چرا افراد بیکار و مزاحم و علف هرزه در محیط مقدس روحانیت زیاد است به طوری که یک زعیم روحانی مجبور است برای آب دادن یک گل، خارها و علف هرزهایی را هم آب بدهد؟
چرا اساساً در میان ما سکوت و سکون و تماوت و مرده وشی، بر حرّیت و تحرّک و زنده صفتی ترجیح دارد و هرکس بخواهد مقام و موقع خود را حفظ کند ناچار زبان در کام می کِشد و پای در دامن می پیچد؟
چرا برنامه های تحصیلی ما مطابق احتیاجات تنظیم نمی شود؟
چرا تصنیف و تألیف و نشریه و مجله به قدر کافی نداریم؟
چرا بازار القاب و عناوین و ژست و قیافه و آراستن هیکل در میان ما اینقدر رایج است و روز به روز مع الاسف زیادتر و رایجتر می گردد؟
چه رمزی در کار است که زعمای صالح و روشنفکر ما همین که در رأس کارها قرار می گیرند قدرت اصلاح از آنها سلب می گردد و مثل این است که اندیشه های قبلی خود را فراموش می کنند و. . .